mardi, novembre 10, 2009

کامنت آ مهدی عربده کش در سایت پژواک ایران در زیر نوشته من



کامنت آ مهدی عربده کش در سایت پژواک ایران در زیر نوشته من «یادداشتی در مورد لبیک ...» و پاسخ من

[ارسال‌کننده:مهدي]


سرانجام همه چيز رو شد جناب ايرج شكري چرافرار به جلو مي كني؟درج مقاله هاي تودرسايت هاي وزارت اطلاعات به اين زمان وبه اين چند مقاله ختم نمي شود درسايت هاي ديگر وزارت اطلاعات كه در پيوندهاي ايران ديدبان موجوداست از سالهاي قبل ديده شده وهركسي كه بخواهد به راحتي برايش امكان پذير است كه ببيند ودر مورد تو قضاوت كند.مطالب تو جنبه انتقادي به مجاهدين ندارد بلكه خطي است كه از طرف ورزات اطلاعات دنبال ميشود.هستند خيلي ها كه به مجاهدين انتقاد دارند ويا انتقاد مي كنندولي مطالب توبا قرض[غرض] الوده است وهر بچه مدرسي[مدرسه یی] خوب مي تواند تشخيص دهد.راستي چراانتقاد ديگران كه بعضا به مجاهدين مي كنند در سايت هاي وزرات اطلاعات نيست؟ من در همين سايت محترم پژواك كه تو به ناحق از ازحسن نيت آقاي ايرج مصداقي سوء استفاد مي كني مقالات تورا ديدم ومطالعه كردم درست ودقيق نيست ولي تقريبا سه به يك به مجاهدين زدي يعني اينكه سه تا مقاله به رژيم زدي ويكي هم شداد وغليظ عليه مجاهدين لجن پراكني كردي.جناب ايرج شكري شما هم خر را مي خواهيد وهم خرماراويا به طور درست تر مي خواي هم از آخور بخوري وهم از توبره.هم نون مخالف رژيم را بخوري وهم اينكه عليه فرزندان شريف اين ميهن كه ساليان سال است زير فشار ها مختلف هستندولي يك لحضه [الحظه] يقه رژيم را ول نكردند سم پاشي ويا همانطور كه ماموريت داريد درذهن بعضي از خوانندگان محترم اين سايت سؤال ايجاد كنيد. راستش من ديگه نمي خواستم به اراجيفي كه عليه مجاهدين مي نويسي جواب بدهم وپيش خودم مي گفتم جواب اين گونه ابلهان خاموشيست بگذر كه اين هم هر چقدر مي خواهد خودش را جر بدهد مجاهدين دارند كار خودشان را مي كنند وسرانجام سر[سره] از نا سره مشخص خواهد شد و دست پاسداران سياسي رژيم رو خواهد شد.يك نكته هم بگويم وتمام مي كنم. مسؤل محترم اين سايت كه بنده خيلي به ايشان ارادت دارم نه پسر خاله من است ونه نسبت فاميلي با هن [من] دارد . در همين چند روز گذشته دومطالب بلند داشتند وانتقادي به يكي از هم بنديان سابق خودكه هم اكنون در اشرف هست داشت كه به نظر من انتقادايشان درست بود ومن حق را با ايشان دادم ايرج مصداقي اگر انتقادي هم مي كندنه از روي قرض ورزيست ونه اينكه مي خواهد خودش را مطرح كند من به سهم خودم انتقادش را واردميبينم.اما كار تو بوي ديگري ميدهد.تو شدي منتر ارتجاع مذهبي وانگار از قوم خويش هاي اخوندهاهستي تو هركه وهر چه بودي مهم نيست مهم اين است كه الان كه جوانان انقلابي ايران زمين را زير پاي آخودهاي جنايتكار به لرزه در آوردند تودر كدام جبهه هستي.يا به قول بعضي از نويسندگان سرنگون طلب در كجاايستاده ايي؟
****
پاسخ من
آ مهدی شما ممکن است در راه اهدافی که داری آدم«پاکپاز»ی هم باشی ولی این دلیل نمی شود که شما، چه به لحاظ فردی چه به لحاظ سازمانی حق مطلق باشید. اصلا لحن حرف زدنت نشان می دهد که آدم قلدرمنش دهن دریده یی هستی. شما و مکتب شما هم درست مثل مکتب خمینی درخشش تنها با زبان بریدن و دهن دوختن و ایجاد خفقان می تواند محقق شود. والا به ایرج مصداقی خط نمی دادی که مطلب مرا درج نکند. در مورد آن انتقاد هم که می گویی ایرج مصداقی نوشته بود و حق را به او دادی این هم آن روش مزوّرانه یی است که در تمام کارهای شما جاریست و از همان مکتبی در می آید که آن ثلاثه مزوّر شعبده باز، بر پا کردند. آیا کسی که در اشرف به سر می برد با امکانات خودش کتاب خاطرات چاپ می کند؟ شما با این حرف می خواهی سر چه کسی را شیره بمالی؟ که گویا شماها انتقاد شنو هستید و ایرج مصداقی هم انتقاد کرده و انتقادش درست است، اما ایرج شکری آن چه که می نویسد انتقاد نیست سفارش از فلان جا گرفته و پاسدار فرهنگی است؟ شما آنقدر به افلاس ایدئولوژیک و سیاسی و اخلاقی رسیده اید که ترجیح می دهید که کسی روزی با شما همراه بود ولی بعد منتقد شما شده، به خدمت رژیم دربیاید یا «طمعه» رژیم بشود تا با استناد به آن، حقانیت خوتان را ثابت کنید، و وقتی هم که می بیند این طور نیست تلاش می کنید برچسب بزنید و فضا سازی کنید که البته فقط می تواند برای مصرف داخلی شما به کار آید. ببینید تا کجا سقوط کرده اید. من فکر می کنم این روش شما برای کسانی مثل ایرج مصداقی و اسماعیل وفا یغمایی و حتی علی ناظر هم شناخته شده باشد. من یکبار هم قبلا نوشته ام که این ضابطه مافیایی است که وقتی کسی وارد تشکیلات مافیایی می شود، برای همه عمر است و اگر بیرون رفت باید چنان برود که هیچ جا رد و اثرش پیدا نشود والا دچار انتقامجویی خواهد شد، چه رسد به این که زبان به حرف زدن باز کند. روشی که شما برای انتقامجویی انتخاب کرده اید روش شناخته شده اوائل روی کار آمدن «امام خمینی است» که اول از ترور شخصیت و چماق تکفیر علیه دگر اندایشان شروع شد، بعد هم به «درو کردن» رسید. حالا هم پاسدار شریعتمداری در کیهان و سایتهایی ذوب در ولایت علیه منتقدانِ عملکرد ولی فقیه مثل خاتمی و موسوی همین روش را بکار می برند که آ مهدی بر اساس آموزشهای ایدئولوژیکش در مورد من بکار گرفته است، در آنجا منتقدان رابه خط گرفتن از آمریکا و... متهم می کنند. اخیراهم بادمچیان گفته است که جز منافقین و مارکسیستها کسی طرفدار موسوی نمانده است. می بیند«چی» به «چیان» چقدر شبیه شده است؟. ملاحظه می کنید که روش شما شباهت تام و تمام به روش خمینی و خامنه ای و پاسدارانش در رسانه های کشور دارد. آدم بیچاره یی هستی آ مهدی. قبلا هم گفتم کسی که رسول الله را - که تو و ماموران وزارت اطلاعات پیروش هستید-، به خاطر ازاله بکارت از دختر بچه 9 ساله و جماع با او مورد انتقاد قرار می دهد، آن اندازه «شّر» است که نه در رابطه مریدی و مرادی و نه در رابطه امت و ولی قابل مهار نیست. شما ها انقدر وقیح هستید( در رویای انحصار قدرت وقیح شدید اول نبودید)، با این که هنوز همه مردمی که روزهای بعد از انقلاب را دیده اند، نمرده اند، طوری در«مستند»،  تلویزیونی «30 خرداد به روایت شاهدان» به باز نویسی تاریخ پرداخته اید که گویی جز شما هیچ گروه دیگری در صحنه نبوده و انقلاب فرهنگی را خمینی برای مقابله باشما راه انداخت ( متن نوشتاری این برنامه از انتشارات مجاهدین موجود است) یکی از مشکلات بزرگ من با شماها از جمله همین نوع تنگ نظری های شما ها بود. شماها چیزی که ندارید متاسفانه همان شهامت اخلاقی است. این هرزه دهانی شما و پاسدار فرهنگی گفتن شما بمن که البته خیلی احمقانه است و این را همه می تواند تشخیص بدهند، روزی نسبتی بود که شما به شاملو هم می دادید. حاشا نکیند. من می توانم ثابت کنم. آ- مهدی شما اگر وزارت اطلاعاتی نباشی که با نعل وارونه زدن بخواهد مرا عصبانی بکند تا من ناگفته هایی را باز گو کنم، از نجابت و تعهد دیگران سوء استفاده می کنید. من گفتم از گل آلود کردن آب توسط متخصصان جنگ تبلیغاتی وزارت اطلاعات غافل نخواهم شد. برعکس جنابعالی که- از همان تکبری که شعار ایران رجوی و پافشاری بیست ساله برآن درآمده است، به شماهم دمیده اند-، حتی صلاح خوتان راهم نمی توانید تشخیص بدهید، من دهن دریدگی های شما را طوری پاسخ نخواهم داد که دل دشمن را شاد کنم. باز یاد آوری می کنم که من از عربده کشیها و پاچه ورمالیدگی و توهینهای شما عقب نخواهم نشست. آخر ای گنده لات مکتیی،این که می گویی من دنبال مطرح کردن خودم هستم،خودم را مطرح بکنم که چی بشود؟ من که دنبال نخست وزیر یا رئیس جمهورشدن نیستم. اهل ظاهر شدن در اینجا و آنجا هم نیستم. پایان راهی که شما پیش گرفته اید،اگر جایی به اسم درک اسفل وجود داشته باشد، به همانجا ختم می شود. بهتر است از این راه برگردید .

سرم به دنیی و عقبی فرو نمی آید/ تبارک الله از این فتنه ها که در سر ماست.
ایرج شکری – 19 آبان 1388 – 10 نوامبر 2009

مهدی یراحی؛ روسری تو در بیار موهاتو واز کن

   مهدی یراحی؛ روسری تو در بیا موها تو واز کن