samedi, janvier 23, 2021

سه ویدئو و تصویر دیدنی از اعتراض مردم به عملکرد رژیم


سه ویدئو

 و تصویر دیدنی از اعتراض مردم به عملکرد رژیم


مرد برهنه در وسط خیابان در ایران

پیر مرد معترض: حکومت حضرت علی دروغ گفت و در آن دزدی بود

اعتراض یک مرد به رژیم اخوندی با عریان راه رفتن در خیابان

  

اعتراض شجاعانه یک خانم خانه دار به عملکرد رژیم


jeudi, janvier 21, 2021

آخوند سید محمد خاتمی، مبتکر تبدیل وفات فاطمه به شهادت و عزاداری ده روزه برای آن

 

What do you want to do ?
New mail

آخوند سید محمد خاتمی، مبتکر تبدیل وفات فاطمه به شهادت و عزاداری ده روزه برای آن  




vendredi, janvier 01, 2021

خامنه ای و پاسداران ضد ایرانی اش، خوار تر از خمینی در جنگ با صدام، بازنده کشمکش با آمریکا خواهند بود


 

خامنه ای و پاسداران ضد ایرانی اش، خوار تر از خمینی در 

 جنگ با صدام، بازنده کشمکش با آمریکا خواهند بود

ایرج شکری


     

هنوز یکسال از ضربه آمریکا به رژیم با کشتن پاسدار قاسم سلیمانی که - در به مبارزه طلبیدن رئیس جمهور آمریکا عربده می کشید و  اورا «ترامپ قمار باز» خطاب می کرد و به او اعلام جنگ می کرد که «با من طرفی، با سپاه قدس طرفی»-، و تنها چند ماه بعد ازترور پدر و دختری لبنانی در خیابان پاسداران « مقابل منزل ابو مهدی المهندس جانشین سابق شورای حشدالشعبی عراق [که همره قاسم سلیمانی کشته شد] *»؛ ترور و حذف پاسدار فخری زاده که «دانشمند» و بحر العلومی معرفی شد که در زمینه غنی سازی اورانیم و فعالیتهای اتمی و موشکی رژیم و مبارزه با کرونا با ساختن «کیت تشخیص کرونا» فعالیت می کرده، ضربه تحقیر کننده سنگینی به رژیم اسلامگستر بی وطن؛ به ویژه سپاه پاسدارانش بود که با خود سری کامل و دست باز و بدون نیاز به اجازه از مرجع و مقامی و بدون نگرانی از مورد مواخذه قرار گرفتن به «اسم پاسدارای از انقلاب اسلامی» هر غلطی که می خواهند می کنند و در بگیر و ببند به بهانه مسائل امنیتی حتی اعتنایی به نظر وزارت اطلاعات رژیم هم نمی کنند. اگرچه محسن رضایی نابغه سیاست و اقتصاد و استراتژی و تاکتیک نظامی و استاد امور اطلاعاتی، بعد از این حادثه فورا زبان گویای مردم شد و در پیامی به روحانی با یاد آوری مقام و مسئولیت او به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی، نوشت: «ملت ایران از جنابعالی به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی انتظار دارد که با جلوگیری از اینگونه اقدامات تروریستی، اجازه ندهید امنیت ملی کشور که به بهای خون هزاران شهید عزیز به دست آمده، خدشه دار شود» و رهنمودهایی هم به او داد که دولت چه کار بکند. به این ترتیب او تلاش ابلهانه یی برای مصون نگه داشتن سپاه پاسدارانی که نیروی اصلی امور امنیتی رژیم است از متهم شدن به ناتوانی و ناکارآمدی کرد و همه مسئولیت را به گردن روحانی زبون و فرمانبر و هیچکاره و بی اختیار در مورد نیروی «حافظ امنیت نظام و انقلاب اسلامی» که  سپاه پاسداران است، انداخت.پ

سفر نتانیاهو به عربستان سعودی و ترور فخری زاده

ترور فخری زاده که به فاصله چند روزی بعد از سفر «محرمانه» بنیامین نتانیاهو به همراه یوسی کوهن رئیس موساد به عربستان سعودی صورت گرفت، به گمان من «تبلیغی» بود از سوی نتانیاهو و موساد برای نشان دادن توانایی اسرائیل در وارد کردن ضربه به رژیم؛ به کشورهای عربی اطراف ایران که دائم مورد تهدید و هدف اقدامات ایذایی و مخرب رژیمی بوده اند که هیچ احترامی نه به قواعد و قوانینِ بین المللی قائل است و نه به ادیان. این مساله را به ویژه سعودی ها - که با سالها تلاشهای رژیم برای اقدامات تروریستی و نیز به راه انداختن آشوب در آن کشور به اسم «برائت از مشرکین»، در زمان برگزاری مراسم حج و همچنین بیانیه های تهدید آمیز سپاه پاسداران رژیم به مناسبت های مختلف و نیز اقداماتی مثل حمله و به آتش کشیده شدن سفارت و کنسولگری شان در ایران رو به رو بوده اند - بهتر از همه می دانند. به احتمال زیاد در آن سفر نتانیاهو رفته بوده در مورد «توانایی های اسرائیل» در زدن ضربه های دقیق و سنگین و درد آور در قلبِ قلمرو رژیم به رژیم، در هر زمان که می خواهد، و این که رژیم امکان تلافی و زدن ضربه مشابه به اسرائیل را ندارد، ضربه هایی که به نفع کشورهایی چون عربستان سعودی که مورد تهدید رژیم ملاها هستند هم هست؛ با مقامات  سعودی صحبت کند و آنها را برای برداشتن گامهای بیشتر و بلند تر در نزدیک شدن به اسرائیل و پی گرفتن روش امارات متحده عربی و بحرین و برقراری روابط دیپلماتیک به آن تشویق کند. در آن سفر محرمانه نتانیاهو به همراه رئیس موساد به عربستان، که همزمان با حضور مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا در عربستان سعودی بود، او احتمالا به سعودی ها گفته است که دستگاه اطلاعاتی اسرائیل به زودی ضربه ای به رژیم خواهد زد که به اندازه از میان برداشتن سلیمانی توسط آمریکا برای رژیم سنگین باشد و عملی شدن چنان ادعایی تنها 5 روز بعد از آن سفر محرمانه، هدفی جز شگفت زده کردن سعودی ها از این توانایی و بهره برداری کلان اسرائیل از آن بعنوان اعتبارِ برای سایر ادعاهای ناتنیاهو و موساد و باوراندن آنها به طرفهایی که اسرائیل برای کشاندن آنان به راهی که امارات متحده و بحرین برگزیدند، تلاش می کند، نداشته است. خصوصا که هدفی که زده شد( فخری زاده) همانی بود که نتانیاهو در سال 2018 در سخنان و اظهاراتی در نشستی خبری در مورد اسناد و اطلاعاتی که اسرائیل از فعالیتهای اتمی رژیم بدست آورده، با تاکید بر اسم او به عنوان مهره مهم فعالیتهای اتمی رژیم گفته بود«این اسم را به خاطر بسپارید،». اکنون می توان گفت که مفهوم آن جمله روشن شده و آن خط و نشان کشیدن و مشخص کردن او بعنوان هدفی برای اسرائیل برای حمله و از میان بردن او بوده است. با شنیده شدن نام او از رسانه ها به عنوان کسی که در اقدامی توسط عوامل اسرائیل در تهران ترور شده، اظهارات آن روز نتانیاهو و تاکیدی روی اسم فخری زاده کرد، در اخبار مربوط به این رویداد مورد توجه و یاد آوری  در رسانه ها قرار گرفت.پ

سعودی ها در واکنشی با تاخیر در مورد ترور فخری زاده، فرمولی درست کردند که هم اظهار نظری دیپلماتیک – اسلامی کرده باشند و هم حرفی در محکوم کردن آن نگفته باشند. در مورد این رویداد عبدالله معلمی، نماینده دائم عربستان در سازمان ملل در گفت و گو با بخش عربی تلویزیون روسی آر تی(روسیا الیوم)، در سخنانی در چارچوب تحولات منطقه‌ای و تحولات اخیر در ایران گفت که عربستان سعودی با سیاست ترور مخالف است و افزود: «از دست رفتن یک دانشمند مسلمان خسارتی برای جهان اسلام است». وزارت خارجه رژیم این موضع سعودی ها را مورد انتقاد قرار داد و سخنگوی وزارت خارجه رژیم گفت که آن اقدام باید محکوم می شد.پ  https://www.bbc.com/persian/iran-55143203

ضربه های دقیق شیطان بزرگ و مسخرگی عربده کشهای سپاه

حال اگر نگاهی به میزان موفقیت در عملکرد رژیم در خط و نشان کشیدنهای شخص رهبر و «ذوالفقار» و سردار بی همتایش و سایر وحوش چلغوز بر دوش در فرماندهی سپاه به آمریکا و اسرائیل، از سال 2018 به این سو بیاندازیم، می بینیم جز دریافت ضربه های سنگین و دردناک، مثل هدف موشک پهپاد آمریکا قرار گرفتن قاسم سلیمانی که عربده «با من طرفی» برای رئیس جمهوری آمریکا می کشید، آنهم در حالی که در سفر وی به عراق که زمان و مسیرش فوق العاده محرمانه نگه داشته شده بود اتفاق افتاد، و نیز مفتضح شدن سپاه ضد ایرانیِ پاسداران انقلاب اسلامی در صحنه نبردی که باید یک عملکرد « فوق العاده درخشان و ماندگار» در اولین نبرد و رویایی نظامی مستقیم با آمریکا که سالها رجزخوانی های بلاهت بار( مثل رجز خوانیهای خود قاسم سلیمانی در همان عربده کشی «ترامپ قمارباز با من طرفی در 4 تیر 97) کرده بودند، از کار در می آمد- خصوصا که این رویا رویی برای «گرفتن انتقامِ» کشتن «سردار سلیمانی» بود که آنهمه بادش کرده بودند-، اما با هدف قرار دادن هواپیمای مسافر بری در جریان عملیات انتقام، سبب کشته شدن 176 نفر شامل کلیه مسافران و کادر پرواز هواپیمای اوکراینی شدند که از فرودگاه تهران برخاسته بود. این ماجرا با تلاش سه روزه سپاه پاسداران در پنهان نگه داشتن علت این رویداد غم انگیز، و نیز ادعاهای بی پایه یی که در مورد تلفاتی که به نیروهای آمریکایی در پایکاه عین الاسد که هدف 8 موشک قرار گرفته بود کردند و تلاش داشتند که وارد آمدن دستکم 80 کشته و بیش 200 زخمی به نیروهای آمریکایی را به افکار عمومی بقبولانند (درعین حال مدعی بودند که هدفشان از حمله کشتن آمریکائیها نبود یعنی اینکه بیشتر می توانستند بکشند!)، اما هیچ تلفاتی به آمریکا وارد نشده بود، به افتضاح در افتضاح تبدیل شد. وجه دیگر افتضاح در این مساله که از نظر خیلی ها که اهل دنبال کردن اخبار و رویدادهای سیاسی هستند پنهان نماند، «کیسه کردن ماستها» توسط سپاه و نداشتن جرات عبور از خط قرمزی بود که دونالد ترامپ برای آنها کشیده بود. دونالد ترامپ تهدید کرده بود که 50 هدف در ایران تعیین شده که در صورت اقدامات رژیم و صدمه زدن به منافع و نفرات آمریکا، آنها را در ایران منهدم خواهد کرد. بعد از کشته شدن قاسم سلیمانی و همراهانش توسط موشکهای شلیک شده از سه پهباد آمریکا،آمریکا پیامی توسط سفارت سوئیس در تهران که حافظ منافع آن کشور در ایران است، به ظریف وزیرخارجه رژیم داد. وزارت خارجه رژیم از آن پیام چیزی منتشر نکرد؛ اما ظریف وزیرخارجه در برنامه تلویزیونی در این مورد با خشم بسیار گفت « سفارت سوئیس در تهران صبح جمعه(13 دی98 -3 ژانویه) حامل «پیامی نابخردانه و گستاخانه» بود و عصر جمعه «جواب قاطع» ایران به آنها داده شد. دونالد ترامپ که محاسبه هزینه وخرج اقدامات نظامی را با اهمیت فراوان در سیاستهای خود وارد می کند و مایل به هزینه کردن زیاد در این راه نیست، گفته می شد که یک «واکنش متناسب» به حمله آمریکا را برای این که رژیم بتواند با سیلی صورت خودش سرخ نگهدارد، و قال قضیه کنده شود را پذیرفته بود و آن پیامی که به وزرات خارجه رژیم داده شد، در بر دارنده همین موضوع بوده است. آمریکائیها قبلا آمادگی های لازم برای خنثی کردن ضربه و صدمه حمله موشکی رژیم در پایگاههای خود را انجام داده بودند. نباید فراموش کرد که ترامپ در ماجرای سرنگون شدن یک پهباد آمریکایی در آواخر خرداد 98 در جنوب ایران نزدیک تنگه هرمز که آمریکایی ها آن را روی آبهای بین المللی می دانستند، برخلاف خواست فرماندهان نظامی آمریکا برای اقدامی تلافی جویانه، او آن را به خاطر در بر داشتن تلفاتی حدود 150 نفر برای طرف مقابل؛ نپذیرفته بود. خودش در این مورد گفت:«ما دیشب کاملا مجهز و آماده برای حمله تلافی‌جویانه به سه مکان مختلف [در ایران] بودیم که من پرسیدم: چند نفر کشته خواهند شد؟ یکی از ژنرال‌ها به من پاسخ داد: قربان، ۱۵۰ نفر. من ۱۰ دقیقه پیش از اجرای حمله آن را متوقف کردم، [به این خاطر که وارد آوردن چنین تلفات بالایی] واکنشی متناسب با سرنگون کردن یک پهپاد بدون ‌سرنشین نبود».پ https://ir.voanews.com/latestnews/us-iran-trump-0

جان بولتون هم در کتاب خاطرات خود به این موضوع پرداخته و آن تصمیم گیری ترامپ را مورد انتقاد قرار داده و نوشته است:« ترامپ گفت: "تعداد اجساد بسیار زیاد است. مایل نیست برای سقوط هواپیمای بدون سرنشین، این‌گونه به ایران حمله کند. متناسب نیست". پومپئو سعی کرد با او بحث کند؛ اما ترامپ توجهی نداشت. با گفتن اینکه ما همیشه می‌توانیم بعداً حمله کنیم، ترامپ بحث را تمام کرد و تکرار کرد که نمی‌خواست اجساد زیادی در تلویزیون ببیند. سعی کردم نظرش را عوض کنم, اما به جایی نرسید». جان بولتون عصبانیت خود از این تصمیم ترامپ را با این جمله بیان کرده:« در تجربه کاری من در دولت، این غیرعقلانی‌ترین کاری بود که تاکنون از یک رئیس جمهور شاهد بوده ام».پ  

http://www.payameno.com/fa/tiny/news-4530 

تودهنی و ضربه خرد کننده به رهبر و نابود کننده پاسدار قاسم سلیمانی در رویدادها

حالا اگر به رجز خوانی و عملکرد «ولی امر مسلمین جهان و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» در برابر «صیهونیسم و آمریکا» در سال 2018 نگاه  و مقایسه کنیم؛ می بینم که جز افتضاح و شکست، چیزی نبوده است. آن خط و نشان و تهدید خیلی مهم از طرف رژیم که به نظر می رسید ممکن است اقدامی در پی داشته باشد، سخنان خیلی خودبزرگ بینانه و پرت و پلا گویی قاسم سلیمانی که رئیس جمهوری آمریکا را به مبارزه می طلبید (1397-4 تیر) بود. در آن سخنرانی قاسم سلیمانی یک تهدید به شکل مبهم و رمز گونه( مثل آن تاکید نتانیاهو به مخاطبانش در  مه-اردیبهشت سال 2018 برای به خاطر سپردن اسم فخری زاده) خطاب ترامپ بر زبان راند. او گفت «بدان در جایی که فکر نمی کنید ما نزدیک شما هستیم». اما آن «جا»یی که قاسم سلیمانی می گفت به «فکر» ترامپ هم نمی رسید که نیروها و عوامل تحت فرمان قاسم سلیمانی درآنجا و نزدیک آمریکائیها باشند و آن را آنطور با قاطعیت و اطمینان به عنوان توانایی خود و سپاه قدس به رخ ترامپ می کشید کجا بود؟ وقتی تاریخ سخنرانی قاسم سلیمانی را با تاریخ آن توطئه بمبگذاری که قرار بود درگردهمایی مجاهدین در 10 تیر( شش روز بعد از سخنرانی سلیمانی) در ویلپنت جایی در حومه پاریس انجام شود، که در آن آمریکایی هایی مثل رودی جولیانی، شهردار سابق نیویورک و از دوستان و مشاوران نزدیک ترامپ، نیوت گینگریچ، رئیس پیشین مجلس نمایندگان آمریکا، بیل ریچاردسون، نمایندۀ پیشین آمریکا در سازمان ملل متحد، شرکت داشتند کنار هم قرار بدهیم به نظر می رسد که «ذوالفقار سید علی» در عوالم خودبزرگ بینانه اش، یقین داشت که عملیات بمبگذاری همانطور که پیش بینی شده و بدون این که کسی از عاملان گیر بیافتد، اتفاق خواهد افتاد و همه به ویژه «امت» خرفتی که اینان به طور دائم در حال تولید و تربیتش هستند، خواهند فهمید که حرف آن روز و خط و نشان کشیدنهایش به ترامپ توخالی نبوده و همانطور که در مصاحبه اختصاصی اش با «پایگاه اطلاع رسانی رهبری» اشاراتی داشت، ایشان اصلا در ارتباط با «عالم بالا» و مورد عنایت خاص خداست. اما همانطور که می دانیم  آن توطئه قبل از اجرا کشف و عوامل آن که از جمله اسدالله اسدی دبیر سوم سفارت رژیم در اطریش که طراح و تحویل دهنده مواد منفجره به عوامل اجرای آن بود و اخیرا(7 آذر) توسط دادگاهی در بلژیک به 20 سال زندان محکوم شد، همگی دستگیر شدند. در سوابق اسدالله اسدی، متهم ردیف اول این پرونده، در اخبار مربوط این رویداد آمده است که او در از ٢٠٠٣ تا ٢٠٠٨ به عنوان دیپلمات جمهوری اسلامی در عراق خدمت می‌کرده و در سال ٢٠١٤ به عنوان دبیر سوم سفارت به وین اعزام شده است. سال 2003 سال متلاشی شدن رژیم بعثی در عراق بود بنابر این فرد باید از مهره های بسیار کار آمد اطلاعاتی و نظامی رژیم بوده باشد که او را به عنوان دیپلمات روانه سفارت رژیم در بغداد کردند. بنابر اخبار مربوط به پرونده اسدی؛ دیپلمات - تروریست رژیم مامور وزارت اطلاعات بوده، ولی مگر می شود طرحی مثل بمبگذاری گذاری در گردهمایی مجاهدین را وزارت اطلاعات به ابتکار خود و بدون اطلاع به قاسم سلیمانی که در ماجرای بردن بشار اسد به تهران برای تشکر از خامنه ای به خاطر کمک در مبارزه با داعش(یک سال و نیم بعد از تشکر بسیار ستایشگرانه  اسد از روسیه) که حتی بدون اطلاع دادن به رئیس جمهوری خودشان و وزارت خارجه رژیم صورت گرفت و سبب استعفای اعتراض آمیز ظریف شد، قاسم سلیمانی که تعیین کننده و پیش برنده اصلی اهداف منطقه ای خامنه ای و بالاترین فرمانده عملیات نظامی و تروریستی برون مرزی رژیم است، از این طرح بی خبر بوده باشد؟ اما آن عربده های 4 تیر97 و به مبارزه طلبیدن ترامپ چند روز بعد، ابتدا با خنثی شدن و دستگیری طراح و عوامل اجرای آن، عواملی که ترامپ «فکرش را نمی توانست بکند» که بیخ گوش آمریکایی ها هستند، روبرو شد که تودهنی سنگینی بود به «ژنرال افسانه ای»! و یکسال و چند ماه بعد، ضربه مرگبار از حریفی که او را به مبارزه می طلبید در جایی که «فکرش را نمی کرد» بر سرش فرود آمد. نه «جوشن صغیر و جوش کبیر» خواندنش و نه قرآنی که گویا همیشه به همراه داشته، نتوانست جلوی آن مرغ آتش را که به فرمان ترامپ قمارباز به پرواز در آمده بود که «سجیلی» بر سرش فرود آورد، بگیرد و با هدف گرفتن خودروی حامل سردار پاسدار اسلام و ذوالفقار سید علی و همراهانش با «سجّیلِ» طایر النار ترامپ قمارباز، مچاله و مثل آنچه در سوره فیل در قرآن آمده« كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ»( کاه خورده شده توسط حیوان، سرگین)** آن هم در حال سوختن تبدیل شد. همان قاسم سلیمانی و مریدش ابومهدی المهندس فرمانده عملیاتی حشد والشعبی که بی تردید، کشتار مجاهدین بی سلاح توسط گروهی مسلح با صورت پوشید و مسلح به سلاحهای خودکار دارای صدا خفه کن در اشرف در 10 شهریو1392 توسط آنها طراحی و اجرای آن به فرماندهی این دو جنایتکار بوده است. همان کشتاری که سپاه ضد ایرانی حرامزاده های ولایتمدار پیرو خمینی، اطلاعیه در مورد آن را از قبل آماده کرده بود و به محض انتشار خبر آن جنایت آن را منتشر کرد که لبریز از « شور وشعف ایمانی و عقیدتی و سیاسی» بود و جست و خیزهای بوزینه وار کردند تا در عین بزدلی و نداشتن جرآت اعلام صریح و آشکار مسئولیت آن جنایت وحشیانه و ناجوانمردانه به همه بفهمانند که از وقوع آن از قبل اطلاع داشته اند و آن قاسم سلیمانی عربده کش و ابله نیز در سخنانی در مجلس خبرگان آن کشتار را رویدادی مهمتر از «مرصاد» دانسته بود (ایشون خیلی سطح بالا تشریف داشتند و تنها در نهادهای «درباری» و سطح بالای دستگاه ولایت فقیه؛ مثل «پایگاه اطلاع رسانی رهبری» و مجلس خبرگان رهبری شرح و گزارش اقدامات ویژه و وقایع مهم - مثل حضور در جنگ 32 روزه در کنار رهبر حزب الله- را می دادند)،. خُب اگر کار خودش نبود که یاد مرصاد افتادن و مقایسه کردن با مرصاد که رژیم و به ویژه پاسداران پلیدش آن را فتح الفتوحی در برابر «منافقین» و ضربه مهلک به آنان می دانند که معنی نداشت).پ. ) https://p.dw.com/p/19cUd 

ویدئو کشتار مجاهدین در اشرف https://video-2.dalfak.com/34/344387404-355066934.mp4

اسرائیل؛ گامهایی در تهدید و تحقیر رژیم

هدف قرار گرفتن خود رو حامل قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس فرمانده نظامی حشد الشعبی و چند تا پاسدار(دیگر اسمی از آنها برده نمی شود) در یک حمله هوایی توسط آمریکا هنگام خروج از فرودگاه بغداد، تنها دو روز بعد از پیام تند ترامپ به رژیم در 10 دی98(31 دسامبر2019) و مسئول دانست رژیم در حمله به سفارت آمریکا در بغداد اتفاق افتاد. ترامپ در آن پیام رژیم را تهدید کرد که « بابت کشته ها یا خسارات وارده به هر یک از ساختمان های ما به پاسخگویی واداشته خواهد شد و بهای سنگینی خواهد پرداخت. این، هشدار نیست؛ تهدید است». اکنون با نزدیک شدن سالروز کشته شدن سلیمانی (13 دی - 3 ژانویه) تهدیدها و تحرکات از هر دوطرف شدت یافته است؛ با این تفاوت چشمگیر که این بار بازیگر و نیروی دیگری(اسرائیل) در کنار آمریکا ظاهر شده است که با اقداماتی که از زمان سفر نتانیاهو به عربستان سعودی به این سو کرده است، به نظر می رسد این بازیگر است که سکاندار و هدایتگر رویدادهای آینده بسیار نزدیک در منطقه خلیج فارس با هدف شکستن شاخ توسعه طلبی رژیم آخوندی در منطقه خواهد بود و نه آمریکای ترامپ که 20 ژانویه سال جدید که «جو بایدن» دمکرات در آن قدرت را به دست خواهد گرفت که خواهان بازگشت به  برجام است؛ برجامی که دونالد ترامپ کلا آن را پاره کرد و بدور ریخت و آن را بسیار توافق بسیار بد و زیانباری می دانست. در اسرائیل وزیر همکاری های منطقه ای که نام او «تساهی هنگبی» در اخبار آمده بود، در نیمه آبان ماه گفت  بود که اگر جو بایدن در انتخابات برنده بشود به خاطر تاکید طولانی مدت او بر بازگشت به توافق اتمی با رژیم(برجام)، احتمال درگرفتن جنگ اسرائیل با ایران وجود دارد. در چنین زمینه پر تنش و خط و نشان کشیدن هاست که اسرائیل در یک اقدام بیسابقه و با همین فاصله کم بعد از رابطه دیپلماتیک برقرار کردن با امارت متحده و بجرین، این بار ارتش و رئیس ستاد ارتش را روی صحنه فرستاده تا توانایی خود در تهدید رژیم از نزدیک و در بیخ گوش آن را ، به نماش بگذارد. بنابر اخباری که روز اول و دوم دی ( 21 و 22 دسامبر) به نقل رسانه های اسرائیلی انتشار یافت، یک زیر دریایی اسرائیل با گرفتن اجازه عبور از کانال سوئز از دولت مصر به سوی خلیج فارس به راه افتاده و هدف از این اقدام هشدار و پاسخی به تهدید های رژیم ذکر شد. روز دوشنبه 21 دسامبر ژنرال «آویو کوخاوی»، فرمانده ستاد مشترک ارتش اسرائیل سران جمهوری اسلامی را تهدید کرده بود که هرگونه تلاش برای ضربه زدن به منافع اسرائیل و شهروندانش "پاسخ سختی" در پی خواهد داشت. بنا بر گزارش رسانه های اسرائیل او هشدار داد که « اگر ایران یا گروه‌های نیابتی و تحت حمایت آن اقدامی علیه اسرائیل انجام دهند هزینه آن برای آنها بسار بالا خواهد بود». به نظر می رسد که با توجه به برقراری رابطه دیپلماتیک اسرائیل با امارت متحده عربی و بحرین، احتمالا این زیر دریایی برای یک بازدید از پایگاههای این دو کشور یا یکی از آنها به سوی خلیج فارس روانه شده است و در این مورد اگر امثال پاسدار سلامی بخواهند با استناد به مساله «عبور بی ضرر»،عرض اندامی بکنند،

http://hahei.blogfa.com/post/15

  فرصتی که اسرائیل خواهان است در اختیار اسرائیل خواهد بود که اقدامی را که حتما پیش بینی کرده است عملی و ضربه ای را که می خواهد فرود آورد، اقدامی که حتما به مراتب خسارت بار تر از بمباران پایگاههایی در سوریه که گفته می شود نفرات اعزامی سپاه یا نیروهای نزدیک به رژیم در آن مستقر هستند، خواهد بود. ضربه هایی کشته هایش به ایران منتقل ودفن می شوند اما نه سپاه و نه سوریه هیچ اقدام متقابل و تلافی جویانه ای از خود نشان نمی دهند چرا که یا امکانش را ندارند یا از اقدام سنگین تر از سوی اسرائیل نگرانند و سوریه از سازمان ملل درخواست می کند که جلوی این حمله ها را بگیرد. تصور نگارنده این است که این تصمیم اسرائیل که به طور آشکاری تحقیر رژیمی است که سالهاست شعار «اسرائیل باید نابود شود» داده اصلا با هدف به راه انداختن «دعوا» گرفته شده است. البته کشور عمان هم در تنگه هرمز آبهای سرزمینی دارد و اسرائیل احتمالا می تواند با استفاده از آبهای عمان از تنگه هرمز عبور کند و امارات متحده عربی هم که با اسرائیل رابطه دیپلماتیک برقرار کرده چسبیده به آن است حال باید  دید که قمپز قلی ها «ژنرالِ» سپاه  در این باره جرأت اقدامی که با آن «قارقار» کردنهاشان همطراز باشد؛ خواهند داشت ولو به قیمت «دسته گل به آب دادن » مثل هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری اوکراینی در جریان موشک پرانی به پایگاه آمریکا در عراق!؟  اتفاق دیگری هم ممکن است بیفتد که آن هم برای رژیم تحقیر و نگرانی شدید در بر خواهد داشت: تصورش بکنید که اسرائیل مثلا با بحرین به توافق برسد که پایگاهی نظامی برای نیروی دریایی و هوایی خود در آن کشور داشته باشد، کشوری که ناوگان دریایی پنجم آمریکا در آن مستقر است و از نیروی دریایی انگلیس هم ناوهایی به آن ملحق شده است. یا این که ساده تر اسرائیل هم بخواهد ناوجنگی یا زیردریایی خود را به آن ملحق کند. چهره و ریش آخوندی که مثل امام بیشعورش خمینی، خود بزرگ بینی و تکبر مصیبت آفرینش برای مردم ایران را در پوشش رسالت اسلامی قرار داده و به خیال خودش در برابر «صیهونیسم و استکبار» پرچمدار «مقاومت اسلامی» است، دیدنی خواهد بود. می خواست «خاورمیانه اسلامی» را در برابر «خاورمیانه بزرگ» آمریکای زمان بوش علم کند؛ رسانه های دنیا به خیزش و انقلاب مردم تونس و مصر علیه دیکتاتورهای حاکم در آن کشورها «بهار عربی» نام دادند اما خامنه ای اسم «بیداری اسلامی» به آن داد در حالی که دعوای مردم با در تونس با دیکتاتور آن کشور و در مصر با حسنی مبارک، به خاطر فساد و استبداد دستگاه و فقر و بیکاری مردم بود. حالا خامنه ای با جنگ در استکبار، «برجسته ترین سردار»ش، «ذولفقار سید علی، حاج قاسم سلیمانی» را که خود را حریف آمریکا می دید و «ترامپ قمار باز» را به مبارزه می طلبید، سر خود را به ضربه استکبار از دست داد. اسرائیل با دو کشور عربی و اسلامی جنوب خلیج فارس رابطه دیپلماتیک بر قرار کرده و رابطه اش با عربستان سعودی در مسیر عادی سازی و برقراری رابطه است، آمریکا نیروهای خود را اطراف ایران تقویت کرده و اولین گروه نیروی تازه تاسیس ارتش فضایی در خارج از خاک آمریکا را  در قطر مستقر کرده است. در  پنجه افکند با «استکبار» و صهیونیسم، ولی امر مسلمین در حال بر سرکوبیده شدن به زمین است و دستش به جایی بند نخواهد شد که بتواند فن بدل به حریف بزند

 

. 

تنگ تر شدن عرصه در عراق برای نیروهای نیابتی رژیم

 در عراق میدان عمل خودسرانه برای نیروهای وصل به سپاه قدس متشکل در الحشد و الشعبی که خامنه ای در دیدارش با الکاظمی در تهران از آن به عنوان نعمتی یاد کرده بود، و فرمانده عملیاتی آن که همراه سلیمانی کشته شد، در مصاحبه ای با یک خبرنگار رژیم گفته بود«آقا(خامنه ای)را بیشتر از همه دوست دارد و خود را سرباز حاج قاسم می دانست، تنگ و تنگ تر می شود.پ  

https://cdn.mashreghnews.ir/d/2017/12/17/0/2141295.mp4

چندی پیش 4 تیپ «حشد عتبات» که خود را پیرو فتواهای «مرجعیت عالی»(آیت الله سیستانی) می دانند، در کنفرانسی سه روز در نجف اعلام کردند که ارتباطی با گروههای مسلح ندارند و  تحت فرماندهی فرمانده کل نیروهای مسلح عراق(نخست وزیر) قراردارند. قیس الخزعلی رهبر عصائب اهل حق؛ گروهی که مثل گروه کتائب حزب الله، تندترین خط و نشانها و اعلان جنگ به نیروهای آمریکایی را صادر می کند و موشک پرانی به سفارت و پایگاههای آمریکا در عراق به کار این گروه دانسته می شود، در 12 دسامبر در اظهاراتی آن کنفرانس را حرکتی «آمریکایی – اسرائیلی» نامید که« به معنای حمله هدفمند به حشد و تلاش برای نابود کردن آن است». در موشک پرانی های اخیر(21 دسامبر) به سفارت آمریکا نیز این گروه مورد سوء ظن بود و فردای آن روز در پی تشکیل کمیته تحقیقی از سوی حشد الشعبی سه تن از عناصر آن دستگیرشدند که گفته شد یکی از عناصر مهم آن که فرمانده بخش موشکی بوده در آن میان بوده است. بنابر اخبار انتشار یافته از این ماجرا در میدل ایست نیوز، در واکنش به این اقدام که خشم عصائب اهل حق و رییس آن قیس الخزعلی را بر انگیخت، این گروه تجمع مسلحانه یی در شامگاه 25 دسامبر برابر سازمان اطلاعات عراق به راه انداخت و خواهان آزادی افراد دستگیر شده شد. بنابر همین گزارش «هادی العامری»، رئیس ائتلاف فتح، و «قاسم الاعرجی» که او نیز از سران فتح و مشاور امنیت ملی عراق است، برای جلوگیری از تنش وارد عمل شده و نیروهای عصائب را متقاعد کردند که به تجمع خود پایان دهند. عصائب اهل حق به تجمع خود پایان دادند. در عین حال مقامات عراق اخبار مربوط به این که آزادی دستگیر شدگان سبب پایان آن تجمع بوده را رد کردند و تاکید کردند که بازداشت دستگیر شدگان تا پایان تحقیقات و تصمیم مقامات قضایی ادامه خواهد داشت. در پی این رویداد الکاظمی نخست وزیر عراق در پیامی تاکید کرد که : « امنیت عراق امانتی بر گردن ماست، تن به ماجراجویی یا اجتهادات شخصی نمی‌دهیم» و افزود که در این مدت بدون سروصدا و در سکوت برای بازیابی اعتماد ملت و دستگاه‌های امنیتی و نظامی به حکومت تلاش کرده است. الکاظمی تاکید کرد که: «اما اگر لازم باشد آماده رویارویی سرنوشت ساز هستیم». بنابر اخبار میدل ایست نیوز در یک سفر از پیش اعلام نشده، عصر روز یکشنبه 27 دسامبر هیاتی از سوی نخست وزیر عراق که ریاست آن به عهده «ابوجهاد الهاشمی» بود عازم تهران شد تا با مقامات رژیم گفتگو کند. این شخص قبلا مدیر دفتر المهدی نخست وزیر قبلی بوده است. گفته می شود با رژیم رابطه خوبی دارد. این هیات همان روز به بغداد بازگشت. این هیات با قیس الخزعلی رهبر عصائب اهل حق که در تهران بسر می برد نیز گفتگو کرده بود. از محتوای این گفتگوها چیزی منتشر نشد اما در خبر مربوط به این دیدارد میدل ایست نیوز روز دوشنبه 28 دسامبر یاد آور شد که « قیس الخزعلی مدتی است در تهران بسر می برد و هفته پیش دفتر این گروه را در دولت آباد تهران افتتاح کرد». بنا بر این می توان نتیجه گرفت که تجمع مسلحانه  روز 25 دسامبر جلوی سازمان اطلاعات عراق را او از تهران هدایت کرده است. روز 28 دسامبر سخنگوی عصائب اهل حق ضمن محکوم کردن «هرگونه تعرض به هیاتهای دپیلماتیک» در یک مصاحبه تلویزیونی، با تاکید بر این که « عصائب اهل حق به نقش سفارت امریکا در بغداد دیدگاه مثبتی ندارد اما حفاظت از سفارت این کشور در عراق به عنوان هیاتی دیپلماتیک برعهده عراق است و هرگونه تعرض به آن، تعرض به حاکمیت عراق است»، مدعی شد فرد دستگیر شده در معرض شکنجه واقع شد تا بگوید «من فرمانده موشکی عصائب در حمله به منطقه الخضرا هستم» سخنگوی عصائب گفت که فرد دستگیر شده باید به بخش امنیت حشد الشعبی تحویل داده می شد. به نظر می رسد که «سیاست کی بود کی بود من نبودم»، که از اول انقلاب تاکنون در موارد متعدی توسط رژیم به کار گرفته شده، در عراق هم از سوی گروههایی وصل به رژیم بکار گرفته می شود.پ

روز 29 دسامبر، «حسن ناظم»، وزیر فرهنگ و سخنگوی دولت عراق، در کنفرانسی مطبوعاتی تأکید کرد که هیات عراقی که ازجانب نخست وزیر عراق به تهران اعزام شد وضعیت امنیتی کشور را  در ایران بررسی کرده است. او گفت که در کشور سلاح بی ضابطه ای وجود دارد که باید درباره آن بحث و مذاکره شود و مذاکره داخلی در این باره کافی نیست بلکه نیروهای منطقه ای در عراق نفوذ دارند که باید با آنها در این باره به تفاهم رسید(میدل ایست نیوز). خبر سفر هیات عراقی به ایران اما از سوی سخنگوی وزارت خارجه رژیم به گونه دیگری مطرح شد. ایسنا با نقل دمبریده و دستکاری شده یی از اظهارات سخنگوی دولت عراق، نوشت: «سعید خطیب زاده، سخنگوی وزارت خارجه کشورمان روز گذشته در نشست خبری خود در پاسخ به سوالی در ارتباط با سفر یکی از مقامات ارشد دولت عراق به تهران به دستور نخست وزیر این کشور گفت: مشاور نخست وزیر عراق به تهران سفر کرده است. این سفر به دعوت ایران صورت گرفته است و در جریان این سفر مقامات دو کشور ایران و عراق در مورد موضوعات مختلف در حوزه روابط دو کشور و مسائل منطقه ای گفت‌وگو و رایزنی می کند و آخرین تحولات را مورد بررسی قرار می دهند». این اظهارات با حرفهایی که سخنگوی دولت عراق گفته خیلی فرق دارد. اولا این که آن سفر احتمالا نه به دعوت رژیم بلکه با توجه به حضور رئیس گروه عصائب اهل حق در ایران که نفراتش در برابر سازمان اطلاعاتی عراق تجمع مسلحانه راه انداخته بودند، با تصمیم نخست وزیر عراق صورت گرفته است. ثانیا آنچه سخنگوی دولت عراق از هدف سفر آن هیات گفته، گفتگو بر سر مسائل امنیتی عراق با مقامات رژیم بوده که گروههای مسلح دارای سلاح بی ضابطه آن را تهدید می کنند و رژیم نیرویی منطقه ای صاحب نفوذ بر روی این گروههاست. آیا این با معنی حرفهای سخنگوی وزارت رژیم یکی است؟ همان وزارت خارجه ای که وزیر آن محمد جواد ظریف چندی پیش در مصاحبه با خبرنگار افغان به صراحت از طالبان حمایت کرد و آن نیروی تروریستی مردم کش را «جزئی از آینده افغانستان » دانست؛ یکی است؟ حرف زدن در مورد مسائل امنیتی عراق با مقامات رژیم تهران در زمینه ای رویدادهایی که برشمرده شد، یعنی این که رژیم در مساله نا امنی و نگرانی عراق از  کروههایی که بدون ضابطه اسلحه در دست دارند، سلاحهایی که گفته می شود از ایران به آنها می رسد، صاحب نقش است.پ

خبر دیگری هم در مورد آخرین حمله گروههای وابسته به رژیم در عراق به سفارت آمریکا، چند روز بعد از حمله یی که اعلام شده بود خنثی شده و بدون صدمه به نیروهای آمریکا بوده، از قول «مقام بلند پایه ارتش عراق» اعلام شد که هم سوال برانگیز بود و هم احتمال تبدیل تنش موجود به اقدامی تلافی جویانه از سوی آمریکا را در چشم انداز قرار می دهد؛ و آن این که روز 28 دسامبر میدل ایست نیوز در خبری اختصاصی از قول «یک مقام بلند پایه نظامی» گزارش داد که «در حمله اخیر 21 موشک به سمت سفارت امریکا شلیک شد که 7 موشک به سفارت اصابت کرد. 3 موشک به دیوار بیرونی سفارت امریکا و 4 موشک به داخل سفارت که یکی از آنها به باشگاه ورزشی داخل سفارت امریکا اصابت کرده است». همین مقام نظامی به میدل ایست نیوز گفته است که «در پی این حمله، علی رغم سکوت امریکایی ها درخصوص خسارات آن، 7 امریکایی زخمی شدند که 6 نفر از آنها بصورت سطحی و متوسط آسیب دیده و حال یک نفر وخیم گزارش شده است». سوال برانگیز بودن در این است که اگر آمریکا در مورد زخمی شدن سربازانش سکوت کرده - که دلیل جز این نمی تواند داشته باشد که از «مقابل عمل انجام شده قرارگرفتن» اجتناب کند و با توجه به تهدیدهای ترامپ ناچار به تلافی جویی نشود-، چرا این مقام نظامی با افشای این مساله آمریکا را در مقابل عمل انجام شده قرار می دهد؟ جوابش شاید این باشد که موقعیتی به دست آمده که او می خواسته آمریکا را در شرایطی قرار بدهد که به رژیم ضربه بزند. با این حال این مقام برای حفظ ظاهر قضیه و رفع اتهام «سوء نیت داشتن »از این افشاگری، یاد آور شده است که :« طی اطلاعات به دست آمده، علی رغم اتهام زنی ترامپ و برخی از مسئولین امریکایی، آنها سندی از اینکه ایران یا گروه های مقاومت پشت این حمله راکتی بوده یا دخالتی در آن داشته باشند، ندارند و برخی شایعاتی که در این خصوص مطرح می شود، صحت ندارد». خُب حالا با سند یا بی سند، اگر آن سربازی که حالش وخیم است و قبل از بیست ژانویه و پایان ریاست جمهوری ترامپ بمیرد، با توجه به اتهامی که ترامپ مبنی بر ساخت ایران بودن موشکهای شلیک شده به سفارت آمریکا  به رژیم وارد آورد و ضمن آنچه «توصیه دوستانه» نامید، تاکید کرد که: «اگر یک آمریکایی کشته شود من ایران را مسئول خواهم دانست. خوب درموردش فکر کنید»، تنش ها ممکن است با جهشی به عملیات انتقام و تلافی جویی تبدیل شود. تازه ترین خبر در مورد رابطه عراق با رژیم، رای ممتنع عراق در سازمان ملل به تجدید تحریمها علیه رژیم بود که این خشم برخی محافل و عناصر رژیم را بر انگیخت. برای احیای کمیته تحریم ها علیه رژیم بود که بنابر اخبار با ۱۱۰ رای منفی اعضای مجمع عمومی سازمان، رد شد. سایت تابناک از آن به عنوان خیانت عراق یاد کرده و اتهام دست داشتن الکاظمی در مساله هدف قرار گرفتن قاسم سلیمانی را یاد آور شده است، اما سایت عصر نو آنرا تلاشی از سوی عراق برای نشان دادن بیطرفی در اختلافات بین رژیم با آمریکا دانسته است.

 در هر حال جنگ این رژیم جنایتکار و غارتگر ضد ایرانی با آمریکا و اسرائیل و توزیع  و بخشش بی حساب میلیونها دلار در چمدان و در ساک به حماس و حزب الله و حشد الشعبی توسط قاسم سلیمانی جنایتکار هیچ ربطی نه با منافع مردم و نه با همدلی و خواست مردم ایران در حمایت از مردم فلسطین در برابر مظالم و زورگویی های اسرائیل ندارد، فقط در جهت منافع رژیم ضد ایرانی آخوندی در ایجاد کانونهای بحران و از آن طریق عرض اندام کردن در روابط بین المللی است. رژیم البته همچنان مگس های کثافت خوار و عناصر خرفت و خرافاتی برای سازمان دادن در لشکریان ولایتمدار خودش را دائم تولید و پرورش می دهد، اما بخش بزرگی از مردم ایران به خیانتکارانه بودن سیاست خارجی و جنایتکارانه و مردم سیتزانه بودن اداره امور کشور توسط رژیم آخوندی به خوبی آگاهند. به رغم سرکوب و کشتار در تمام سالیان عمر این رژیم پلید، اعتراضات مردم علیه آن خاموشی نگرفته، موجی از پی موج دیگر با فواصل زمانی مختلف ظاهر شده است که آخرین آن اعتراضات آبان ماه 98 بود که به خون کشیده شد. در ویدئویی که چندی پیش در فضای مجازی منتشر شد، روز 24 آذر(14 دسامبر) پدر مریم ملک، یکی از قربانیان سقوط هواپیمای اوکراینی که به رغم تهدید های رژیم برای اعتراض به نحوه رسیدگی به مساله سرنگون شدن هواپیمای مسافری اوکراینی به دادسرای نظامی رفته بودند، به صراحت پاسدار علی حاجی‌زاده، فرمانده هوافضای سپاه و محمد جواد ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی را "جنایتکار" خواند و عدم استعفای حاجی زاده و برکنار نشدن فرمانده کل سپاه را مورد انتقاد قرار داد و خواستار محاکمه کسانی شد که در شلیک به هواپیمای مسافربری دست و نقش داشته‌اند. او تاکید کرد:« یک مشت آدم جنایتکار چطوری ممکن است در تحقیقات شرکت داشته باشند، چاقو چه جوری ممکن است دسته خودش را ببرد. آیا این امکان‌پذیر است؟ فرمانده هوافضایی که خودش تا مرفق دستش به خون فرزندان ما آلوده است آیا اجازه می‌دهد که تحقیق به درستی انجام شود». پ https://p.dw.com/p/3mk7k

 بی تردید امواج بلند تری از مبارزهه مردم با این جنایتکاران پلید، در راه خواهد بود و مردم ایران به رغم تحمل فشار و مصائب گوناگون تا جارو کردن این رژیم پلید،از پا نخواهند نشست.    

-------------------------- 

منابع و توضیحات 

-------------------------

مربوط به خبر ترور پدر و دختر لبنانی در خیابان پاسداران * 

در مورد تروری که در خیابان پاسداران در مرداد اتفاق افتاد، دویچه وله روز 14 نوامبر گزاشی از روزنامه نیویورک تایمز در 13 نوامبر(23 آبان) نقل کرد که بنابر آن ترور پدر و دختر عرب در خیابان پاسداران اقدامی نیابتی توسط ماموران اسرائیل و برای آمریکا بوده است و «مقتول مرد شماره 2 القاعده بوده است که از سال ۱۹۹۸ازسوی آمریکا متهم به سازماندهی طراح چندین عملیات تروریستی از جمله بمب‌گذاری در سفارت‌خانه‌های ایالات متحده در کنیا و تانزانیا بوده که در جریان آن‌ها بیش از ۲۰۰ نفر به قتل رسیدند و حدود ۵۰۰۰ نفر زخمی شدند». در این گزارش یاد آوری شده که « اقدام ماموران اسرائیلی در تهران در 7 اوت(18 مرداد) درست در بیست و دومین سالگرد انفجارهای سفارت آمریکا در نایروبی و دارالسلام، انجام شد».پ

 https://www.eghtesadbartar.com/%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D9%BE%D8%AF%D8%B1-%D9%88-%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1-%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1-%D8%B4%D8%AF%D9%86%D8%AF/

https://p.dw.com/p/3lHnp

   https://p.dw.com/p/3ged6

 

«كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ» تشبيه به كاهى كه خوراك حيوان شده يعنى سرگين  تفسیر محسن قرائتی از آن  **

http://wiki.ahlolbait.com/%D8%A2%DB%8C%D9%87_5_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%81%DB%8C%D9%84  

 

پیام محسن رضایی به روحانی بعد از ترور فخری زاده

https://www.alef.ir/news/3990908064.html

https://www.youtube.com/watch?v=8_hmrG4GqQI

این پیام رضایی هم در یوتیوب در مورد این که آمریکا هیپچ کاری نمی تواند بکند و اسیر گرفتن آنان در هفته جنگ و میلیاردها دلار بابت آزادی آنان گرفتن هم جالب است(بالا)

------------------------ 

۱۲دی ۱۳۹۹   -   2021 - ژانویه   اول

 

What do you want to do ?
New mail
What do you want to do ?
New mail

مهدی یراحی؛ روسری تو در بیار موهاتو واز کن

   مهدی یراحی؛ روسری تو در بیا موها تو واز کن