mercredi, février 17, 2021

فقر و فلاکت رو به افزایش مردم همراه با افزایش فساد رژیم براساس آمار بین المللی

 

فقر و فلاکت رو به افزایش مردم همراه با افزایش فساد رژیم براساس آمار بین المللی  


  فرشاد مومنی استاد دانشگاه از خودی های رژیم  که از افزایش میزان فلاکت و در همان حال از افزایش میزان فساد و آلودگی رژیم صحبت می کند


 


lundi, février 08, 2021

هلاکت سلیمانی تنبیه «خیرالماکرین» برای خامنه ای و تنبیه «صاحب ذوالفقار» برای سلیمانی بود                       

شعار مرگ بر زندگی خال کوبی شده بر دست شیفته حاج قاسم

                                                    ایرج شکری 

روایت سازی و قصه پردازی برای در هاله یی از تقدس  ناشی از وصل به «عالم بالا» و برخوردار از ارتباط با خدا یا امام زمان بودنِ قرار دادن این یا آن مقام در راس حاکمیت یا آیت الله هایی از ستایشگران ولی فقیه و یا کشته شدگان آن جنگ ضد میهنی ویرانگر - که خمینی برای گسترش ولایت و اسلام خودش به آنسوی از آن دست بردار نبود - و یا کشته شدگان جنگی را که خامنه ای برای حفظ بشاراسد در قدرت؛ به اسم «دفاع از حرم» اما در اصل در رویای گسترش دامنه نفوذ و ولایت خود و ایجاد «خاورمیانه اسلامی» ادامه می دهد،هیج محدودیتی در رژیم منحوس سازمان یافته از عناصر متحجر و یک دست پست فطرت و ضد ایرانی ندارد. از آن آخوند امام جمعه و تولیت قم که داستانی با روایتی از قول قابله مادر خامنه ای، از یا علی گفتن خامنه ای موقع تولد و بیرون آمدن از مخرج الراس اش، تا سعی آخوند موسوی خوئینها برای باورندان ارتباط خامنه ای با عالم غیب و امام زمان ضمن نقل خاطره از مساله مرگ خمینی و تدفین آن(1) و این اواخر داستان چشم باز کردن آخوند مصباح یزدی ( که «اسوه» تاریک اندیشی و توهین به حرمت انسان ایرانی بود؛ موقعی که غسل اش می داند) توسط آخوند صدیقی امام جمعه موقت تهران، از نمونه های آن هستند. با رسیدن سالگرد هلاکت قاسم سلیمانی در درافتادن با «ترامپ قمار باز»، «ام القرای اسلام» پر شد از سرو صدا و آثار اسهال «حاج قاسم» گرفته ها که با تصویر و نوشته ها از رسانه های رژیم بیرون میریخت. انواع داستان سازی ها و حماسه پردازی ها و نقل «خواب» هایی که از قاسم سلیمانی یک آدم متفاوت و دارای تقدس و نیروی «خدایی» ویژه در وجودش می ساخت، در شبکه های تزریق کننده «عقیده وایمان» به مریدان و مقلدان ولی فقیه پر شد. این روایتها هم به گونه ایست که معمولا هویت شاهد اصلی در ابهام می ماند و روای؛ منبع و شاهد اصلی نیست نفر دوم یا سوم یا چندم است. آخوندی بالای منبر برای گله پیروان ولایت فقیه نقل می کند که کسی که از یاران نزدیک سلیمانی بوده و همان کسی است که وصیت نامه سلیمانی پیش او بوده گفته است خواب دیده سلیمانی می گوید وقتی موشک به ماشین اصابت کرد من در ماشین نبودم، بغل حضرت علی بودم ! آن عناصر نادانی هم که پای سخنان این آخونده های قالتاق هفت خط مردم فریب می نشینند از این گونه حرفها احساتی می شوند و زیر گریه می زنند و موفقیت نمایش در «اشگ گرفتن» را نصیب آخوند می کنند. از روایتهایی هم که در همین زمینه به خاطر شغل و سوابق گوینده اش، خیلی مورد توجه رسانه ها قرار گرفت، ادعای حسین امیرعبداللهیان معاون سابق عربی افریقایی وزارت خارجه که بعد از کنار گذاشته شدنش، پاسدار علی لاریجانی رئیس مجلس آخوندی او را به عنوان دستیار ویژه رئیس مجلس به کار گرفت و اکنون علاوه بر این سمت، «دبیرکل دبیرخانه دائمی کنفرانس بین‌المللی حمایت از انتفاضه فلسطین» و مدیر مسئول فصلنامه گفتمان رهبردی فلسطین» است(که روشن که هر کدام از اینها دفتر و تشکیلات و جمع حقوق بیگران دارد و ایشان «رئیس» انبوه حقوق بیگران است)، و چند عنوان کارشناسی و دکترا در زمینه روابط بین المللی هم یدک می کشد، در۱۰ دی‌ماه در آستانه سالگرد هلاکت سلیمانی در یک برنامه تلویزیونی که به عنوان «سخنگوی ستاد سالگرد مردمی شهید سردار سلیمانی» در آن شرکت داشت گفت:«در سفری که به سوریه داشتیم برخی از دوستان سردار سلیمانی گفتند که در برخی از عملیاتی که بر علیه نیروهای صهیونیستی در منطقه انجام می دهند، بعضی شب ها سردار به خواب دوستان می آید و نقشه راه اجرای عملیات را به ما نشان می دهد»!!.  توجه رسانه هم به این روای به خاطر این بود که این اظهارات، مثل اظهارات پاسدار سلامی در مورد دستگاه تشخیص ویروس کرونا از فاصله صد متری که شاخصی بود در نشان دادن تراکم خرّیت و بیشعوری و دلقکی غلیظ و عمیق در سطح فرماندهی سپاه، نشان دهنده گستردگی ابتذال و کاربرد مهملات در دستگاه ولایت فقیه بود.. https://www.irna.ir/news/84168123 

 مشرق نیوز هم داستانی از قرآن خواندن یک شهید در تابوت و اذان خواندن در قبر، هنگام دفنِ آن «شهید» از قول قاسم سلیمانی نقل کرده است. او که عبدالمهدی مغفوری نام داشته معاون «حاج قاسم» در لشکر ۴۱ ثارالله بوده. این داستان پردازی هم خیلی جالب است.( روایت «حاج قاسم» از قرآن خواندن پیکر شهید در قبر) پ

 

 

ارزیابی سرانجام سلیمانی با معیارهای و آموزشهای مذهبی و آخوندی

 

حالا با توجه به این باورها، ماها هم که نا آشنا با آن نیستیم و می دانیم که به هر حال گروهی از مردم نادان باورهای خرافی و داستانهای ساخته آخوندهای متحجر و جیره خوار ولایت فقیه را باور می کنند، و نیز به همان دلیل که آنها خود را در ارتباط با خدا و پیامیر و امامان نشان می دهند، می توانیم برداشت و تعبیر دیگری از این رابطه با رویدادها از جمله از مساله کشته شدن حاج قاسم به دست یک قمارباز فرمانده کل ارتش «استکبار»، با همان معیارها داشته باشیم..

 خامنه ای موقع دادن نشان ذوالفقار به سلیمانی ( که دو هفته ای بعد از سفر برنامه ریزی شده بشار اسد به تهران توسط قاسم سلیمانی برای تشکر از خامنه ای به خاطر کمک «در مبارزه با داعش»، سفری که آن را از دولت پنهان نگهداشته بود)، برای او آرزوی شهادت کرد اما برای آن سررسید و موعدی در آخرعمرسلیمانی قرار داد. خامنه ای در روز 20 اسفند 97 درمراسم اعطای این نشان گفت:« خدای متعال به ایشان اجر بدهد و تفضّل کند و زندگی ایشان را با سعادت، و عاقبت ایشان را با شهادت قرار بدهد، البتّه نه حالا. هنوز سال‌ها جمهوری اسلامی با ایشان کار دارد. امّا بالاخره آخرش ان‌شاءالله شهادت باشد». خامنه ای اما فراموش کرد که «خدای ابراهیم»  که «خیر الماکرین»هم از صفات اوست، اولا خودش برای « شهادت» زمان و ضرب الاجل تعیین می کند و ثانیا برای امتحان سخت،ضرب الاجل طولانی قرار نمی دهد. کمتر از یکسال بعد، دعای خامنه ای برای قاسم سلیمانی، خدای ابراهیم و« الله خیر الماکرین»، مشت گره کرده با انگشت شست برآمده خود را از آستین ترامپ قمار باز بیرون آورد و مشتش را به صورت خامنه ای کوبید و انگشت شست اش را به دماغ پر باد این آخوند متکبر مردم ستیز فرو برد تا اشکش را در بیاورد. موشکی که از پهباد های فرستاده شده از سوی ترامپ، قاسم سلیمانی را مچاله کرد، درد را  تا اعماق وجود خامنه ای که با دو رویی تعارفی با خدا کرده بود نشاند تا همه ببینند که او اشک ریز و کمر شکسته از تعارفی که با خدا کرده بود می گرید و بعد هم داد و هوار راه انداختند که این «ناجوانمردانه» بود و…  عجبا! مگر این قاسم سلیمانی نبود که عربده می کشید که «ترامپ قمار باز بامن طرفی با سپاه قدس طرفی»، یعنی با تمام نیرویی که در اختیار داشت، طرف مقابل را به جنگ و «دوئل» فرا میخواند. طرف مقابل هم دوئل را پذیرفت و از امکاناتی که در اختیار داشت استفاده کرد. کجای این کار ناجوانمردانه است؟ از این گذشته این چه جور «عاشق شهادت» بودن است که با تحقق وصال، داد و هوار و عربده و اشک و گریه و خط و نشان انتقام به خاطر موهبتی که برای آن رهبر معظم انقلاب هم دعا کرده بوده و نصیب یکی از عاشقان شهادت شده راه می افتد؟

قاسم سلیمانی شرّور مصیبت آفرینی بود

پاسدار قاسم سلیمانی با دیدگاههای بلاهت بار مذهبی و رابطه مریدی و مرادی با ولی فقیه و توّهماتی که در مورد خودش داست، عنصری خطرناک و فاجعه آفرین و شرّ مطلق بود. یک نمونه کاملا گویا در زمینه شرارت او، اقدام به نوشتن آن نامه تهدید آمیز به سید محمد خاتمی رئیس جمهور وقت رژیم در پی تظاهرات دانشجویان در تیرماه سال 78 وامضاء جمع کردن برای آن بود. نقش سلیمانی در نوشتن آن و امضاء جمع کردن برای آن، اخیرا در مصاحبه پاسدار جعفری فرمانده سابق سپاه به مناسبت سالگرد هلاکت سلیمانی از پرده بیرون افتاد.   http://fna.ir/f1wr6k

البته  این که پاسدار جعفری گفته نامه را سلیمانی خودش نوشته چرند گفته سلیمانی سواد نوشتن آن را نداشت. او نکات و موضوعات را مطرح کرده و نگارش آن هم حتما کار اطلاعیه نویسان سپاه بوده؛ با این همه در خط پایانی نامه که آمده است: « كاسه‌ صبرمان به پايان رسيده و تحمل بيش از آن را در صورت عدم رسيدگي، بر خود جايز نمي‌دانيم»، در آن جمله تهدید آمیز که «شان نزول» نامه است، به جای «کاسه صبرمان لبریز شده» یا «صبر ما به پایان رسیده»، نوشته اند «کاسه صبرمان به پایان رسیده»! لابد به جای کاسه؛ دیگ و پاتیل لازم بوده که اینها نداشتند! علاوه بر امضای خودِ سلیمانی او امضای 23 نفر از وحوش چلغوز بردوش(سرداران) سپاه را در زیر آن گرد آورده بود.  عاملی هم که باعث این عربده و ارعاب که در واقع چیزی جز تهدید به کودتا علیه رئیس جمهور وقت و برانداختن دولت نبود، این بود که در تظاهرات دانشجویان در آن زمان، شعارهایی علیه خامنه ای داده شده بود یا عکسش را پاره کرده یا آتش زده بودند. دختر سلیمانی هم که حالا گمان می کند،«زینب» زمان شده است، چندی پیش ضمن مصاحبه ای گفت که برای پدرش خامنه ای «رگ گردن» بود. پ.

چند خطی از آن نامه «کاسه به پایان رسیده» خود تبلور استبداد و مردم ستیزی و دریدگی پاسداران بی وطن ضد ایرانی و افکار سیاه و اهداف تباه کنندیی است که دارند و به آن رنگ تقدس داده اند و برای حفظ آن از هیچ درندگی و خود سری و قانون شکنی رویگردان نیستند و البته قاسم سلیمانی چهره شاخص و هدایتگر این پلیدان بود: « جناب آقاي خاتمي، چند شب پيش وقتي گفته شد عده‌اي با شعار عليه رهبر معظم انقلاب به سمت مجموعه‌ شهيد مطهري در حركت‌اند، بچه‌هاي كوچك ما در چشم ما نگريستند، انگار از ما سؤال مي‌كردند غيرت شما كجا رفته است؟
جناب آقاي رئيس‌جمهور، امروز وقتي چهره‌ رهبر معظم انقلاب را ديديم مرگ خودمان را از خداوند طلب كرديم چون كه كتف‌هايمان بسته است و خار در چشم و استخوان در گلو بايد ناظر پژمرده شدن نهالي باشيم كه حاصل 14 قرن سيلي و زجر شيعه و اسلام است». همانطور که در این جمللات پیداست، تبلور مقدستات تاریخ 14 قرنی اینها( که هیچ ارتباطی به ایران و تاریخ بیش از 25 قرنی ایران ندارد، تماما در وجود خامنه ای این آخوند آزادی کش مردم ستیز متبلور است) پ

نمونه دیگر از شرارت و عربده کشی ها « حاج قاسم»؛ هم به شکل فردی و هم در مجموعه سپاه تهدید علیه آمریکا و اسرائیل و بعضی کشورهای منطقه مثل سعودی و بحرین بود که که تاوان و هزینه آن را عملا مردم ایران در شکلهای گوناگون داده اند که نمونه بسیار رذیلانه آن رفتار دو مامور پلیس در فرودگاه جده با دو نوجوان ایرانی در سال 94 بود که به همراه خانواده خود برای «حج عمره» به آن کشور رفته بودند..

 این ادعای مهمل فرماندهان بی وطن سپاه که گویا اگر سلیمانی در عراق و سوریه جلوی داعش را نگرفته بود، داعش در ایران هم همان تاخت و تاز را راه انداخته بود و این نبوغ قاسم سلیمانی و قهرمانی های «مدافعان حرم» بوده است که ایران را از این مصیبت مصون داشته ادعای پوپی مثل بسیاری از ادعاها فرمانده هان مردم ستیز سپاه در افسانه پردازی در مورد خودشان و پرده کشیدن روی نقش جنایتکارانه و مصیبت باری که برای ایران و مردم ایران داشته اند، است. سوال این است که مگر در آن کوچک کویت که چسبیده به عراق است و در عربستان سعودی هممرز با عراق سپاه پاسداران جلوی داعش را گرفت؟ ایضا در شیخ نشین های جنوب خلیج فارس؟ از این گذشته مگر ارتش و مردم ایران برگ چغندر بودند که داعش در ایران همان تاخت و تاز را راه بیاندازد که در عراق و سوریه راه انداخت؟

از وجوه دیگر تمایلات شوم و مصیبت آفرین قاسم سلیمانی برای مردم ایران و مردم کشورهای همسایه را در این گفته او در یکی از سخنرانی ها می توان دید که گفت:« میزان فرصتی که در بحران ها هست در خودِ فرصت ها نیست، شرطش این است که نترسید و نترسیم و نترسانیم». روشن تر از می شود گفت که منافع کلانی در بحران آفرینی وجود دارد که از به راه انداخت آن و پرداخت هزینه برای آن که البته کشتن و به کشتن دادن نفرات« خودی – کسانی مثل حججی» و ویرانگری و آواره و داغدار کردن مردم مناطق بحران زده، است نباید ترسید. او «نتراسانیم» ش را هم به عناصری و محافلی از رژیم می گوید که از مشکلاتی که ممکن است موج بحران های ایجاد شده پدید آورد را دربردارنده خطراتی برای رژیم می دانند و ابراز نگرانی می کنند. به طور مثال اگر توطئه انفجار بمب در گردهمایی مجاهدین در حومه پاریس در تیر 97 اتفاق افتاده بود، این یک پیروزی بزرگ قاسم سلیمانی و سبب ایجاد «استحکام ایمان» در  ضمائم منطقه ای سپاه قدس به قاسم سلیمانی و قدرت رژیم بود، اگرچه با تحقیقات پلیس حتما ردی از رژیم در آن پیدا می شد که پیامدهای آن می توانست برای رژیم گران تمام شود. حالا  هم که آن توطئه کشف و خنثی شد، باید رژیم با پیامد های آن دست و پنجه نرم کند. اما از آنجا که رژیم تا به حال به خاطر اقداماتی از این دست، تنبیه درخوری دریافت نکرده، و به طور مثال نه به خاطر انفجار مقر تفنگداران آمریکا در بیروت در سال 1983 تنبیه شد ( که خود محسن رفیق دوست در مقام وزیر سپاه پاسداران در یک سخنرانی در در یکی از کارخانه های صنایع دفاعی، با صدای رسا و مغرورانه گفت:« …آن مواد منفجره ای که با آن ایدئولوژی ترکیب شد و در مقرّ تفنگداران دریایی چهارصد افسر ودرجه دار و سرباز را یک مرتبه به جهنم فرستاد، هم تی ان تی آن مال ایران بود، و هم ایدئولوژیش از ایران رفته بود...» - روزنامه رسالت 29 تیر سال 66) و نه به خاطر ترور های دیگر در اروپا و جاهای دیگر، بحرانی سازی و تررویسم برون مرزی رژیم که نیمه دیگر دستگاه تنفس و بقای این موجود پلید که جمهوری اسلامی نام دارد است(نیمه دیگر آن سرکوبی و شکنجه و زندان در داخل کشوراست) همچنان فعال خواهد بود.

 

تنبیه قاسم سلیمانی

و اما تنبیه قاسم سلیمانی با هلاکت او نتیجه این بود که خود شیفتگی و خود محوربینی در قاسم سلیمانی تا آنجا رشد کرده بود که به رغم ادعاهایی که هم خودش و هم سایر وحوش در خدمت ولایت فقیه، در مورد «عشق و ارادت به امام حسین» می کنند، او در سخنانی در «نخستین کنگره سراسری شهدای مهاجر مدافع حرم» در بهمن 96 در مشهد در کنار رئیسی جنایتکار، که ابراهیم حاتمی کیا هم در آن حضور داشت، با خیر مقدم به ابراهیم حاتمی کیا(سازنده فیلم «به وقت شام» مربوط به مداخله نظامی رژیم در سوریه) به خاطر حضورش در آن گردهمایی، خطاب به او گفت:«به ایشان عرض می کنم که شما تنها سر سرسپرده نیستی، امام حسین سرسپردهً این نظام بود، نظام نظامی است که امام حسین براش به شهادت رسید»پ https://www.youtube.com/watch?v=Jm9FC9Ak2oA

 اشاره او به سخنان خشم آلود و «ننه من غریبم» بازی در آوردن حاتمی کیا در مراسم پایانی سی و ششمین جشنواره فجر – بهمن 96 بود، که نسبت فیلمساز «وابسته نظام» بودن که به او می دهند و برای سازمان رسانه ای - هنری اوج فیلم ساختن را امتیاز منفی برایش به حساب می آورند، باعث «افتخار» خود دانست. (این سازمان به عنوان موسسه خصوصی ثبت شده اما هزینه تولیداتش را سپاه پاسداران تامین می کند و فیلمهای لبریز از تحریف حقایقی مثل «ماجرای نیمروز»- مربوط به رویدادهای بعد از سرنگونی رژیم شاه و مساله مجاهدین و حمله به محل اقامت موسی خیابانی - به کارگردانی حرمزاده ای به اسم محمد حسین مهدویان می سازد)

https://www.youtube.com/watch?v=Hvc034pc0fA

وقاحت و طلبکاری امثال قاسم سلیمانی از مردم تا آن حد است که او همان «حسین مظلوم»، همان امام حسینی که هرسال در آن همه مجالس روضه که برای سرنوشتی که در «عاشورا» برایش رغم خورد برپا می شود و داستان هایی از «مظلومیت» او به روایتهای گوناگون، طی قرنها در ذهن بخشی از مردم در روستاها و در شهرها نشسته است را، «سرسپرده» این نظام و شهید شده برای برپایی چنین نظامی دانست. واقعا برای بخش بزرگی از مردم روستاها و شهرها که به همان امام حسینی که از پای منبر آخوندها شناخته اند و برایش عزاداری می کنند، همان مردمی که بارها در تظاهرات و اعتراضات، دفتر نماینده ولی فقیه را به آتش کشیده اند، مردمی که از این همه فساد و بیداد و «رانتخواری» و بگیر و ببند و اعدام و شکنجه در رژیم آگاهند و از آن رنج می برند، مردمی که بارها شعار نه «غزه نه لبنان جانم فدای ایران» در تظاهرات سرداده اند که اعتراضی است به سیاستهایی که قاسم سلیمانی جز طراحان و هدایتگران آن و توزیع کننده دلارهای بی حساب و کتاب در چمدان از دارایی مردم ایران برای اجرای آن در منطقه است، توهینی بد تر از این حرفهای سلیمانی می شد به «امام حسین» کرد؟ این که در جریان تشییع جنازه پاسدار سلیمانی جمیعیت زیادی راه افتادند به نظر من اظهارات نابجای دونالد ترامپ که تهدید کرده بود از جمله جاهایی که در عملیات تلافی جویانه آمریکا در برابر اقدام تلافی جویانه رژیم هدف قرار خواهد مکانهای است که ارزش فرهنگی زیادی برای ایرانیان دارد(نقل به مضمون)، موثر بود. این تاکید ترامپ روی مکانهای فرهنگی و مورد توجه «ایرانیان» را خیلی ها جاهایی مثل آرامگاه و کورش و تخت جمشید دانستند و با رفتن به تشییع جنازه قاسم سلیمانی که با فرمان ترامپ موشکی ماشین حامل اورا هدف قرار داده بود، خواستند رویارویی خود را با او در مواضعی که اعلام کرده بود، نشان بدهند. با این حال زیر دست و پا له شدن عده ای از شرکت کنندگان در مراسم تدفین او در کرمان که 60 کشته و 213 زخمی به جا گذاشت، مراسم تدفین این عنصر شرور را که رژیم و به ویژه وزیرخارجه اش آن را به عنوان برگ برنده یی از حمایت و پشتیبانی رژیم از سوی مردم در برابر ترامپ به رخ آمریکائیها می کشید، به فاجعه ای برای مردم تبدیل کرد. حالا بماند این که در مسیر عبور تابوت آنچه «اُمت» عقب مانده و مفلوک و بسیجیان بیشعور، سوی تابوت پرت می کردند تا با تماس به آن متبرک شود - چیزهای که به نظر می رسید قطعات لباس بود، صحنه یی از رفتار های عجیب و بسیار ناهنجار و خجالت آور که در واقع حرمت شکنی نسبت به جنازه ها بود که برای قاسم سلیمانی هم مثل تدفین امام اولش خمینی جنایتکار به شکل دیگری تا عریان شدن جنازه به وقوع پیوست.


 حتی بعضی از آخوندهای رژیم هم به ناهنجاری و زشتی این رفتار – که در اصل ناشی از تعلیمات و تبلیغات و مقدس سازیهای و امامزاده سازی های خود آنان و این رژیم پلید است – انتقاد کردند. پزشکی قانونی هم علت مرگ کشته شدگان مراسم تدفین سلیمانی را«واکنشهای حیوانی و غیر عمدی انسانی» ذکر کرده بود. به هرحال شیفته گان حاج قاسم که در سپاه و بسیج و صدا وسیما و قوه قضیه و نیروی انتظامی فراوانند و دائما علیه شهروندان و لگدمال کردن حقوق آنان «واکنشهای حیوانی» عمدی بسیار از آنان سر می زند، حال در این حادثه اثرات عادت و رفتارشان روی خودشان منتقل شد.

.

ضربه متلاشی کننده تنبیه

 

دو روز بعد از اعطای نشان ذوالفقار به قاسم سلیمانی توسط  سیّد علی خامنه ای، در اینستاگرام سلیمانی در21 اسفند 97 پوستری از او منتشر شد که زیر آن نوشته شده بود -- ذوالفقار سید علی +عکس 

 تنها یکسال و دو ماه و چند روز بعد از مراسم اعطای نشان و آن حرفهای خامنه ای که برای او آرزوی شهادت کرده بود اما «نه به این زدویها» و انتشار آن تصویر که قاسم سلیمانی را «ذوالفقار سید علی» معرفی می کرد، ضربه ای از آسمان بر قاسم سلیمانی فرود آمد که بر اثر آن به گفته پاسدارمحمد باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح، بدن او پنج تکه شده بود. این رویداد را بنا بر همان معیارها و باورهایی که اینها دائم با دستگاههای عریض و طویل  تبلیغات با عزاداریها  از منبر ها و تریبونها به مردم القاء می کنند؛ ما هم می توانیم چنین ارزیابی کنیم که هلاکت قاسم سلیمانی اول تنبیهی بود برای خامنه ای که سر خدا می خواست کلاه بگذارد و با او نسیه معامله کند و با موعد نا معلوم و در زمانی دور وعده تقدیم «شهید» به او می داد. چون بنابر ادعای خود اینها جنگ اینها برای خدا و اسلام است. از آن خنزیر در قبر خمینی امام اولشان و این خنّاس در خلافت خامنه ای امام دومّشان، تا پیروان و مریدان این دو از جمله قاسم سلیمانی ادعایشان این بوده و هست که برای خدا و اسلام  می جنگند. قاسم سلیمانی در چند سخنرانی به یک جمله از یکی از پیامهای خمینی به زائران کعبه که گفته بود«ای کسانی که در خانه خدا نشسته اید برای آنها که در برابر دشمنان خدا ایستاده اند دعا کنید» تاکید کرده بود. خدای ابراهیم چون حقه بازی خامنه ای را دید، سلیمانی را از او گرفت. از سوی دیگر، آن ضربه به خاطر حرمت شکنی حاج قاسم به امام حسین بود که او را سرسپرده همین نظامی که قاسم سلیمانی مهره مهم آن بود دانست و گفت امام حسین هم برای همین نظام  شهید شد. نظامی که کارنامه اش لبریز کشتار و بیداد و مردم ستیزی و فساد و چپاول «بیت المال» است، همچنین سلیمانی سزوار «غضب» و تنبیه از «عالم بالا» شد به خاطر این که به خودش «ذوالفقار» سیدعلی لقب داد، و این خشم و غضب «صاحب ذوالفقار»، پدر امام حسین را بر انگیخت و آنچه پیکر او را 5 قطعه کرده یک ضربه «صاحب ذولفقار» بود که در آن مجازات به شکل «آتشین» بر او فرود آمد(خمینی در 26 مرداد 58 در آن سخنرانی که در آن اظهار تاسف کرد چرا چوبه های دار در میدانهای بزرگ بر پا نکرده و روشنفکران و رهبران گروههای سیاسی و روزنامه نگاران غیر وابسته را درو نکرده، به عنوان پشتوانه و سابقه مذهبی و برای  مشروعیت موضع خودش، با نامبردن از علی و با تجلیل از او یاد آور شد که «امیر المومنین آن مردم نمونه عالم در یک روز 700 نفر از یهود بنی قریظه را گردن زد).پ.   

گرایشات اعتقادات مهمل و خطرناک

قاسم سلیمانی با «آرمانها» و «اعتقادات»، تاریک اندیشانه مذهبی خمینیستی و اسلام گسترانه و به عنوان یک پاسدار ولایتمدار بی وطن و مردم ستیز، مهره کارآمد این رژیم منحوس و خدمتگزاری «برجسته» چون سید اسدالله لاجوردی و شیخ صادق خلخالی وپاسدارمحسن رفیق دوست وپاسدار محسن رضایی و جنایتکاران اطلاعاتی امثال سعید امامی و… عنصری «مخلص» در خدمت ولایت و خلافت خامنه  ای بود؛ چنانکه در انتشار نامه تهدید آمیز با امضای 24 پاسدار از قماش خودش نشان داد. به هر حال هلاکت او عنصری را از بین برد که زمانی به اندازه زمان از پایان جنگ با عراق تا کنون به علاوه همه شرایطی که در آن دوران در اطراف ایران بود و رژیم از آن بهره برد، لازم است تا رژیم از بین این پاسدارانش بتواند یکی را مثل قاسم سلیمانی باد کند. اما دیگر نه چنین زمانی در اختیار رژیم قرار خواهد گرفت و نه چنان اوضاعی برای رژیم فراهم خواهد شد. اوضاع بهم ریخته در لبنان و بمبارانهای مکرر مواضع نیروهای وابسته به رژیم توسط اسرائیل در سوریه؛ به تنرّل موقعیت رژیم در سوریه و حتی به عامل نامطلوب تبدیل شدن برای «اسد و پوتین»، چنان که یک نماینده مجلس رژیم از کاشمر به اسم بهروز بنیادی دو سال پیش(6 تیر 97) در سخنرانی در مجلس گفت: «امروز شاهد این هستیم که با تمام وقاحت  اسد  وزنه همنوایی خود با  پوتین  را سنگین تر کرده و حتی حضور شهیدان مدافع حرم را در سوریه کمرنگ و بعضا کتمان می‌کند» و افزود« دور نیست که این دو مهره سیاسی، ما را در راه منافع خود و بزودی برای نتانیاهو ترامپ قربانی کنند» و شاید رفتار اخیر روسیه با قالیباف که قرار بود پیامی از خامنه ای رهبری معظم و مقدس رژیم را به پوتین تحویل دهد، اما این دیدار اتفاق نیافتاد، ناشی از همان تضاد باشد؛ ضربه سنگین به توانایی اعمال نفوذ و موش دوانی رژیم در عراق با هلاکت قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس توسط آمریکا و گامهایی موفقت آمیزی که دولت عراق در کنترل حشد الشعبیِ برداشته، همان نیروی مسلحی که سلیمانی در آن نفوذ بسیار داشت و خامنه ای در دیدار با الکاظمی در تهران آز آن به عنوان( نعمتی) برای عراق نام برد، نمایی به اوضاع می دهد که مطلقا شباهتی به اوضاع بعد از اشغال کویت توسط عراق و پیامد های آن و بعد اوضاع بعد از سقوط صدام تا زمان هلاکت سلیمانی ندارد. به اینها باید تحولات دیگری مثل «توافق ابراهیم» و برقراری روابط دیپلماتیک اسرائیل با امارت متحده عربی وبحرین و در آفریقا با مراکش و گامهای اسرائیل برای نزدیک شدن به سعودی، همه آواری است بر سر این رژیم اسلامگرای ضد ایرانی تروریستی، که ده تا «حاج قاسم» هم اگر در صحنه بودند، کار چندانی از آنها در خارج کردن رژیم از زیر آن بر نمی آمد.

 

 *************

مطالب مرتبط

تعرض به دو جوان ایرانی در فرودگاه جده:

https://ana.press/fa/news/36/11284/

 

عربده و ارعاب و ننه من غریبم بازی  در آوردن ابراهیم حاتمی کیا:

https://www.youtube.com/watch?v=Hvc034pc0fA

 

قاسم سلیمانی  امام حسین هم سر سپرده همین نظام بود:

https://www.youtube.com/watch?v=3w_VocORRPg

 

امام جمعه(سعیدی) و تولیت قم گفت : اقای خامنه ای هنگام تولد، زمان خروج از بدن مادر یا علی گفت و قابله در جواب او گفت علی یارت!

https://www.youtube.com/watch?v=yTVr_yPnO_g&list=TLPQMDIwMjIwMjGdjtYdp1VZiQ&index=7

سخنان سلیمانی با بغض و اشک در «کنگره ملی 8000 شهید استان گیلان 14 اردیبهشت 95 دقیقه 30 :«…جنگ ما جنگی بود که بیت الله حرام و طواف حجاج در مقابل اون کم  است؛  جنگ ما یک گنج بود عرفات بود»پ.

https://www.youtube.com/watch?v=yTVr_yPnO_g

 

سخنان نماینده کاشمر در مورد بد عهدی پوتین و اسد:

https://www.icana.ir/Fa/News-Video/390689

----------------------- 

۲۰ بهمن ۱۳۹۹ - ۸ فوريه ۲۰۲۱

https://iradj-shokri.blogspot.com/

 

 

lundi, février 01, 2021

تلاش رژیم برای متلاشی کردن جامعه شناسی و علوم اجتماعی و جایگزین کردن «علوم اجتماعی اسلامی» و مقاومت دانشگاهیان

 

                                                                                      

                      

تلاش رژیم برای متلاشی کردن

جامعه شناسی و علوم اجتماعی

و جایگزین کردن «علوم اجتماعی اسلامی» و مقاومت دانشگاهیان  

 

 


مهدی یراحی؛ روسری تو در بیار موهاتو واز کن

   مهدی یراحی؛ روسری تو در بیا موها تو واز کن