dimanche, décembre 13, 2015

اشک سبلان رمان سیاسی استثنایی در مورد سرکوبی خونین فرقه دموکرات آذر بایجان و وقایع بعد تا انقلاب سال 57

اشک سبلان رمان سیاسی استثنایی در مورد سرکوبی خونین فرقه دموکرات آذربایجان  و  وقایع بعد تا انقلاب سال 57

من با این رمان چند سال پیش با خواندن مطلبی در مورد آن در سایت عصر نو که آقای اغنمی نوشته بود آشنا شدم و این رمان دوجلدی را تهیه کردم و خواندم. رمان در سال 1385 منتشر شده است و به رغم سانسوری که از سوی وزارت منحوس ارشاد اعمال می شود، به نظرم کاری بسیار ارزشمند و خواندنی  آمد. نویسنده رمان ابراهیم دارابی است. اطلاعات بیشتر در مورد آن را بهتر می دانم که به خواندن معرفی کتاب توسط آقای اغنمی واگذار کنم. این روزها که مصادف بود با سالگرد سرکوبی خونین فرقه دموکرات آذربایجان، مطالبی در رسانه منتشر شد. البته تا آنجا که به اظهار نظرهای پس مانده های رژیم محمد رضاشاه بر می گردد،مساله روشن است. روز 21 آذر به همان اندازه «روز نجات آذربایجان»است که کودتای ننگین آمریکایی - انگلیسی 28 مرداد  روز«قیام ملی»است.در مورد این یکی همه می بینیم که تعداد زبان درازها و زبان درازی ها به کسانی چون اردشیر زاهدی و لاشه های 28 مردادی محدود می شود.اما در مورد فرقه دموکرات تحریف حقایق با صداهای متفاوتی شنیده می شود.به هر حال در زیر بخشی از مطلبی که آقای اغنمی نوشته بود به همراه لینک مطلب در عصر نو و عکس جلد کتاب که من چند سال پیش آن را در درفش گذاشته بودم آمده است. به یک ترانه زیبای آذربایجانی هم می توانید در لینک زیر گوش کنید

 
************

نگاهی به «اشک سبلان»- ابراهیم دارابی
نشر دنیای نوتابستان ۱۳۸۵

رضا اغنمی
دوشنبه ۲۰ مهر ۱۳۸۸ - ۱۲ اکتبر ۲۰۰۹
نقش آفرینان این رمان بزرگ، نسلی از روستائیان اند که درحقیقت، بخش عمده ای از زحمتکش ترین و محروم ترن طبقۀ کشوررا تشکیل داده اند. به گواهی تاریخ، دربحبوحۀ جنگ دوم جهانی، درسالی که متفقین به ایران حمله کردند، با بازشدن فضای آزاد در کشور، تحرکِ تازه ای ازعصیان و طغیان بین دهقانان و کشاورزان در روستاهای آذربایجان شروع شد و دراندک زمانی کوتاه سراسر ایران را فراگرفت. روزنامه های نوپا با رسالت افشاگرانۀ خود، دربیداری کارگران و کشاورزان نقش مهمی ایفا کردند. تاجنبش های فکری دربین ناراضیان درشهرها و روستاها قوت گرفت. با تشکیل حکومت فرقۀ آذربایجان که تا تقسیم اراضی پیش رفت، تنها برای مدت کوتاهی، دهقانان توانستند فارغ از حضور نفس گیرمالک، دسترنج خود را به کلبه های خود ببرند. نقش آفرینان اشک سبلان مجموعه ای ازهمان محرومان اند که، هریک با دلی پرخون جور و ستم مالکان را توضیح میدهند.
این رمان تاریخی در دو جلد و در۱۲۶۹ برگ به چاپ رسیده است. رمانی ست که از روز پایانیِ حکومت یکسالۀ فرقۀ دموکرات آذربایجان شروع و با انقلاب ۵۷ به پایان میرسد. سیرحوادث بیش از سه دهه دراین رمان، خواننده به ویژه نسل معاصر را با وقایع آن سال های پرتنش آشنا میکند. وهمچنان با تحریف های تاریخی، "تاریخسازان رسمی" ومدعیانِ عدالتخواهی! که نویسنده، با احساس مسئولیت، تباه شدنِ آمال و آرزوهای مردم درمانده ای که در چنگال مالکان و زمینداران دراسارتی بَرده وار گرفتار بودند را توضیح میدهد. واقعیت این است که درآن سال ها تولیدکنندگان اصلی مواد غذائی، دردهات گستردۀ کشور از گرسنگی رنج میبردند. دراثر تهدید مالکان از ابتدائی ترین وسایل معیشتی روزانه، که خود مولد آن بودند محروم بودند. ازآموزش و بهداشت در روستاها اثری به چشم نمیخورد. درهر پنج شش روستا، یک مکتب خانه و یک حمام به ندرت پیدا میشد. مالکان کمترین توجهی به زندگی نکبتبار دهقانان وکشاورزان نداشتند. بعد ازوقایع شهریور ۱۳۲۰ فضای تازه ای باز شد
دنباله مطلب در لینک زیر
 

مهدی یراحی؛ روسری تو در بیار موهاتو واز کن

   مهدی یراحی؛ روسری تو در بیا موها تو واز کن