تاریخ انتشار ویدئو بالا در منبع 20 اسفند 1395 بوده است
توصیف نظام ولایی از درون: اشرافیت مذهبی، هیئت های عزاداری مرفهین بی درد و سرمایه داری کازینویی
حرفهای مداح جوانی که در پاسخ به سوالاتی که از او در مورد کسانی که
به «هیئت»ی که او در آن مداحی می کند میروند و دارای ماشین های «میلیاردی» هستند و در
عین حال همه آنها متولد بعد از انقلاب هستند اما یکشبه هزار پله پیموده اند و این
به خاطر شایستگی و تلاش نبوده است و آدمهای کم کار و پرتوقعی هستند، این که
«اشرافیت و اشرافیت مذهبی» که او آنچه برای قبر خمینی انجام شده و ساختمان بسیج در
میدان سپاه را از نمادهای آن می داند و آن را مغایر با انقلاب می داند و اظهار نظر
استاد دانشگاهی در مورد مساله «اقتصاد مقاومتی» و جنگ و جدلهایی که در مورد آن بین
جناح های رژیم در جریان است و تشبیهه اقتصاد رژیم به «سرمایه داری کازینویی» شواهدی
از پوسیدگی و بحران همه جانبه یی است که رژیم در آن فرو رفته است و مطلقا راهی
برای اصلاح آن نیست. در این رژیم، پشته ای هیزم بر آتش تضادها افکنده می شود و
جامعه را به سوی انفجار و رژیم را به سوی فروپاشی می برد. مرگ خامنه ای که رویداد
حتمی و نزدیک است و قطعا رویداد مبارکی برای مردم ایران است، شتاب بیشتری به سیدن
زمان فروپاشی رژیم خواهد داد.
ویدئو مورد اشاره و مصاحبه با استاد دانشگاه در زیر آمده است. مصاحبه
در سایت فراررو درج شده
************************
مانع
بزرگ اقتصاد ایران؛ "سرمایه داری کازینویی"!
حسین راغفر سهم نهادهای مختلف در اقتصاد مقاومتی را بررسی کرد
حسین راغفر کارشناس و تحلیلگر مسائل اقتصادی، به خبرنگار
فرارو میگوید: اگرچه نقش قوه مجریه مهم است. اما نقش دیگر قوا هم کم
نیست. راغفر درباره سهم قوه مقننه اظهار کرد: «متاسفانه مصوبات مجلس با اقتصاد
مقاومتی همسویی ندارد.»
راغفر با اشاره به مشکلات اقتصادی موجود در کشور عنوان کرد که "متاسفانه هنوز مشکلات اقتصادی به درستی درک نشده اند، وقتی درک نشوند طبعا راه حل هم نمیتواند به وجود آید."
راغفر با اشاره به مشکلات اقتصادی موجود در کشور عنوان کرد که "متاسفانه هنوز مشکلات اقتصادی به درستی درک نشده اند، وقتی درک نشوند طبعا راه حل هم نمیتواند به وجود آید."
به گفته این کارشناس اقتصادی "یکی از مسائل مهم حضور نهادهای قدرت در اقتصاد است. نقش آفرینی نهادهای نظامی و انتظامی برای اقتصاد مقاومتی مضر است. این نهادها کارکردهایی دارند که باعث ایجاد عدم تعادل و عدم پاسخگویی میشود."
او گفت: «نحوه برخورد با حقوق مالکیت و فساد یکی از موانع تحقق اقتصاد مقاومتی است. مصوبات مجلس همین وضعیت را دارند مثلا مصوبات برنامه ششم در مجلس که به لایحه دولت اضافه شد، معلوم نیست قرار است اجرای آن از کجا تامین مالی شود. بار مالی آن برای دولت از نمونههای قابل توجه مانع برای تحقق اقتصاد مقاومتی است.»
راغفر نقش دولت را هم نادیده نمیگیرد و معتقد است: «دولت هم یکسری برنامهها مطرح کرده است که فاقد نگاه ساختاری به اقتصاد است. نظام پاداش دهی و نرخهای سود باعث گسترش فعالیتهای نامولد در اقتصاد میشود. سیاستهای اقتصادی دولت باعث رشد سرمایه داریی کازینویی شده است. برخی از نهادها هم در این رابطه فعال هستند. سرمایه داری کازینویی به افزایش مصرف گرایی در جامعه دامن میزند.»
او با بیان نمونهای از سرمایه داری کازینویی افزود: «برج هایی تجاری بزرگ با چه کالایی پر میشوند و چه فرهنگی را اشاعه میدهند؟ مصرف گرایی در تعارض با ساده زیستی و منطق صرفه جویی در اقتصاد مقاومتی است.»
این استاد اقتصاد دانشگاه عنوان کرد "ما شاهد رشد مراکز تجاری، مگامالها و ... هستیم که فقط فرهنگ مصرف گرایی را ترویج میدهند. نکته این است که نهادهایی هم که از دولت به خاطر مسائل فرهنگی انتقاد میکنند خود در رشد مراکز تجاری و گسترش فرهنگ مصرف گرایی نقش دارند."
این تحلیلگر مسائل اقتصادی با اشاره به نقش مخرب قاچاق کالا در "اقتصاد مقاومتی" گفت: «تا زمانی که ابعاد قاچاق سازمان یافته در کشور روشن نشود امکان ندارد اقتصاد مقاومتی به نتیجه برسد. مبارزه با قاچاق سازمان یافته نیز خارج از اراده دولت است.»
راغفر در ادامه در پاسخ به پرسشی درباره ماهیت "سرمایه داری کازینویی" در ایران اظهار کرد: «سرمایه داری کازینویی یک نوع قماربازی اقتصادی است. به طور مثال مسئله تبدیل بدهیهای دولت به دارایی یکی از مواردی است که در این حوزه میگنجد.»
به گفته او "انباشت بدهیهای دولت و عنوان کردن آن به عنوان انباشت سرمایه اوج اختلال در نظام مالی کشور را نشان میدهد. دولت بدهی خود را قابل معامله میکند که همین امر منجر به افزایش بدهیها میشود. "
این استاد دانشگاه تاکید کرد: «دولت وجوه گسترده بدهیها را تبدیل به دارایی کرده است از جمله اوراق مشارکت. این اوراق با سود بالا باید پرداخت شود. این بدهی را دولت خودش خلق میکند که اخلال در نظام اقتصادی است و امکان پرداختن به اقتصاد مقاومتی را از بین میبرد.»
او در ادامه دو انتقاد عمده به دولت مطرح میکند و میگوید: «سیاست دولت بیش از اینکه متوجه منافع عمومی باشد. معطوف به تامین منافع اصحاب قدرت و بنگاههای بزرگ است که معلوم نیست به نفع منافع مردم باشد.»
او درادامه تاکید کرد: «انتقاد دیگری که به دولت وارد است این است که هیچ گونه اعتراضی به کارکرد نهادهای دیگر که مخل فعالیت اقتصادی هستند شاهد نیستیم. این یک انتقاد جدی است، فقط چند باری رییس جمهور به طور کلی در اینباره اظهار نظر کرده است هیچ یک از مدیران ارشد دولت در این باره هیچ اظهار نظری نداشته اند.»
به گفته راغفر "اقتصاد کنونی ایران یک تورم ساختاری دارد و یک بیکاری ساختاری، اما متاسفانه هیچ کس به آن توجه نمیکند و دولت هم آنها را نادیده میگیرد. دولت باید آشکارا بگوید ادامه این ساخت اقتصادی مخل سیاستهای اقتصادی انتظام بخش است. وقتی ساختار غیر مولد است بخش خصوصی غیر مولد میشود و یا فرار سرمایه از کشور صورت میگیرد. به این ترتیب بخش خصوصی واقعی اصلا شکل نمیگیرد و تولید هم شکل نمیگیرد، به تبع آن اشتغال هم به وجود نمیآید. وقتی اشتغال به وجود نیاید بسیاری از بحرانها گرفتار جامعه میشود. از طلاق و خودکشی گرفته تا فرار مغزها."
این استاد دانشگاه تاکید میکند که دولت حداقل در این شرایط باید در این موارد به مردم و مسئولان عالی رتبه نظام گزارش دهد و بگوید چه وضعیتی حاکم است و چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است.