ماده واحده «النصر بالرعب»، نمایش آشکار انقیاد شورا و اختناق در آن
ایرج شکری
به تازگی از باغ خود سری و نسق گیری رهبری مجاهدین، «بری» تازه رسیده است و بیانیه اجلاس میاندوره ای شورا، در یک ماده واحده تحت عنوان «دفاع از اشرف»،که مُهر شورای ملی مقاومت تحت انقیاد مجاهدین بر آن کوبیده شده است، آمده است:
« در رايط خطير كنوني كه حمايت و پشتيباني از مبارزان اشرف يك وظيفة عاجل ملي و يك تكليف انساني بين المللي است, همسويي با ولايت مطلقه فقيه در ضديت بافرزندان رشيد و مقاوم مردم ايران در اشرف و تلاش براي تضعيف و تخطئه آنها و ناديده گرفتن حقوق قانوني وحقوق مكتسبة آنان كه راه كشتار رزمندگان آزادي را هموار ميكند, خيانت به مبارزات وآرمانهاي آزاديخواهانة ملت ايران است. بنابراين اعضاي شورا, رسانه هايي را كه آشكارا با مجاهدان اشرف خصومت ميكنند مورد تحريم قرارميدهند و هر نوع همكاري و مراوده با آنهارا برخلاف مصالح عاليه مردم ايران وقيام عليه ديكتاتوري مذهبي و تروريستي ميدانند»*.
رسانه هایی که متهم شده اند «آشکارا با مجاهدان اشرف خصومت می کنند» و در ضمن اعضای شورا هم با آنها «مرواده» داشته اند، جز سایت دیدگاه و پژواک که مطالبی از آقایان قصیم و آقای روحانی درج کرده اند نیستند. با روشن شدن این مساله می رسیم به این موضوع که در سایت دیدگاه و پژواک ایران چه خصومتی با مجاهدین اشرف شده است؟ کاربران این رسانه به خوبی می دانند که خصومتی با«مجاهدان اشرف» در این دو رسانه نشده است. اما مطالبی در انتقاد از سیاستها و عملکرد غلط رهبری مجاهدین درج شده است به ویژه این موضوع که عراق نه جای امنی برای مجاهدین است و نه ماندن در اشرف تاثیری در هدایت مبارزات داخل کشور دارد، مورد تاکید قرار کرفته است. به گمان من علت نزول این «آیه ارعاب» بیشتر بر می گردد به آن چه که در چند ماه گذشته در سایت پژواک ایران گذشته و به ویژه مصاحبه ایرج مصداقی که «سرکنگبین» آقای دکتر قصیم برای مرعوب کردن او با این ادعا که «نشانه های ضعف می فرستد و... » ، سرکنگیبنی پراز «تخم شربت» از قیاسهای بی مناسبت در مورد موقعیت و عملکرد رهبری مجاهدین با مائو و هوشی مین و ژنرال دوگل بود-( که آن دو تای اول در خاک خود و در کنار مبارزان بودند و جنگی ضد امپریالیستی و استقلال طلبانه را به پیش می بردند و ژنرال دوگل و نهضت مقاومت فرانسه هم برای عملیات منتظر کسب اجازه از دیگران نمی شدند)- ، با واکنشی که بر انگیخت و نقدی که بر آن نوشته شد،«صفرا» فزود. بنا بر این رهبری مجاهدین که در «رسالت عقیدتی» خود در مبارزه با یزدیان زمان، خود را حق مطلق می داند و بابت جنایت رژیم خمینی از زمین و زمان طلبکار هستند و گویی جز ذات مبارکشان هیچ کس حقی در مبارزه بار رژیم نداشته است، باز مثل همیشه با محور قرار دادن خود، حتما برای نازل کردن این ایه رعب در ماده واحده استدالال کرده اند که اگر کسی اعضا و هواداران شورای ملی مقاومت «مراوده» یی با این رسانه ها کرد، «به آنها مشروعیت می دهد»، و با همین استدلال در صدد ایجاد سانسور و اختناق حداکثری که در دسترشان است، در برابر تبادل افکار و برخورده اندایشه ها بر آمده اند تا جلوی سوالات بی جوابی را که موج ویرانگری برای استبداد رای و تقدس رهبری برامده از شعبده انقلاب ایدئولوژیک است را، بگیرند. البته این اقدام پرکاهی است که تشبّث به آن، انها را از این گرداب بزرگ سوالات سالها بی جواب مانده و واقعیتهایی که گریز از آن ممکن نیست نجات نمی دهد. در بیانه اجلاس میان دوره یی شورا که تصویب این ماده واحده طی آن اطلاع داده شده است از جمله آمده اجلاس فوق « بر همبستگي پيشرفتهاي قيام داخلي و پايداري اشرف و مقابله پيروزمندانة قيام آفرينان و مجاهدان اشرف با توطئه ها و اقدامات موازي خامنه اي براي سركوب قيام و نابودي اشرف تاكيد شد». این عنوان هم عنوان جدیدی برایی دلخوش کردن مجاهدان مظلوم اشرف است(مثل آن یونیفورهای افسری مزین به مدال) که مکمل «اشرف نشان» نامیدن شعارها و جوانان به تنگ آمده از سرکوب رژیم اسلامی در تظاهرات است. روشی که رهبری مجاهدین برای گریز از پاسخی که رویدادهای بعد از انتخابات -که سانسور آنها ممکن نبود - در ذهن مجاهدین افریده بود؛ این که پس حاصل آن همه شهادت و رنج و شکنجه و دربدری، چه شد و چرا این همه سال چنین خروشی از مردم در حمایت از مجاهدین و رئیس جمهور برگزیده آنان که القاب «مهر تابان آزادی» و«امانت مردم ایران» هم از سوی مسعود رجوی برای او بکار گرفته شده، دیده نشد ولی تقلب انتخاباتی به زیان میرحسین موسوی، نخست وزیر دهه سیاه 60 که بیست سال هم در صحنه سیاسی نبود و درس می داد وتابلو نقاشی می کشید ، برآمد. من شخصا از انتقاد از عملکرد رهبری مجاهدین فرمایشاتشان در بالای منبر رفتنها کوتاه نخواهم آمد. بکار گرفتن روش «النصر بالرعب» و نسق گیری و برچسب زنی به فرض اگر سبب دم فرو بستن منتقدان هم بشود، واقعیت شکست استراتژی و تاکتیکهای رهبری خود خواه مجاهدین را تغییر نمی دهد. مجاهدین کاری در عراق ندارند که برای مبارزه مردم بکنند و اعتصاب غذا تا مرگ- آن گونه که تهدید کرده – برای ماندن در اشرف هم اگر اتفاق بیفتد، باز هم در ایران توفان بر نخواهد انگیخت همانطور که در آن هفتاد روز بر نیانگیخت. این بیانیه هم چنین نشان تاکید دیگری بر این است که ادعای چندی پیش رهبر مجاهدین در استقبال از پیشنهاد انتقال به کشورهای اروپایی نیز یک دورویی سیاست بازانه بوده برای خنثی کردن انتقادات. اگر چه در همان زمان هم همراه و مشروط کردن آن، به مطالبه دویست میلیون دلاری دارائیهای مجاهدین در عراق، فریبکاری بودن آن را روشن می کرد. خیانت به مبارزات مردم را کسانی کردند که آن همه اعتمادی را که نثارشان شده بود، در سرآب دست یافتن به انحصار قدرت در ایران، با اعمال و رفتاری ناشی از خود خواهی و تازه بدوران رسیدگی، کاری کردند که در افکار عمومی سبب بی اعتمادی و چنان نگرانی شدند مصداق «یارب روا مدار که...» است.
من تردید داردم که رئیس جمهور برگزیده مقاومت تمایلی به بحث درمورد این بیانیه در جاهایی که برای سخنرانی تشریف می برند داشته باشند و یا پاسخی به سوال خبرنگاران خارجی در مورد این که این رسانه هایی مجاهدان اشرف را تخطئه کرده اند که کدام رسانه ها هستند و مواردی از دشمنی آنها را با «مجاهدان اشرف» بیان کنید داشته باشند. البته نه آن محافلی که ایشان وقتی در آنجاها حضور پیدا می کند مرتبا از آزادی ستایش می کند و نه خبرنگاران چیزی از این بیانیه و آن ماده نمی دانند و در سایت خارجی زبانی که ویترینی برای روابط دیپلماتیک مجاهدین است و اسم کمیسیون روابط خارجی شورای ملی مقاومت را یکدک می کشد، صرف نداشته که ترجمه این بیانیه و آن ماده را بگذارند.
*: http://www.iranncr.org/index.php?option=com_content&view=article&id=879:2010-01-28-20-05-5
پ – 9 بهمن 1388 – 29 ژانویه 2010
http://iradj-shokri.blogspot.com