lundi, mars 12, 2018

بی ارزشی ارزشهای مقدس رژیم، در آیینه انزجار مردم از تلاش رژیم برای مرعوب کردن لیلا حاتمی - ایرج شکری



بی ارزشی ارزشهای مقدس رژیم، در آیینه انزجار مردم از تلاش رژیم برای مرعوب کردن لیلا حاتمی


 ایرج شکری





پاسخ و واکنشهای مردم در شبکه های اجتماعی به عربده جویان و به یک «زهرا خانم»، که لیلا حاتمی را به خاطر آن که سرکوب و کشتن مردم توسط رژیم به خاطر اعتراض و تظاهرات را در یک نشست خبری در فسیتوال برلن محکوم کرده بود، مورد حمله قرار داده بودند، آیینه تمام نمایی هم از پویایی جامعه ایران به رغم تمام سرکوب و فشار و کشتارهای وحشیانه رژیم خمینیِ پلید و آخوندهای هممسلک اوست، هم نشان دهنده پوسیدگی و فروریزی «ارزشهای مقدس» این رژیم است  و نیز نشان دهنده این است که شکاف عظیم بین مردم و جامعه پویای ایران با حکومت متشرعان و این رژیم مذهبی منحط قابل «پل زدن» با هیچ نوع «اصلاحاتی» نیست و شکاف بین این جامعه پویا که آثار پویایی اش را باید به ویژه در وجوه فرهنگی زندگی عرفی که برخلاف خواست متشرعان گندیده مغز به رژیم تحمیل می شود(مثل رقص دختر بچه ها در جشنی در شهرداری که به مناسبت روز زن برگزار شده بود و سبب جنجال و عربده جناح هار رژیم شد) دید، تنها با تخریب و انهدام این رژیم و استقرار نظام سیاسی دموکراتیک و غیر مذهبی با شوراها و نهادهای منتخب مردم، محو خواهد شد.

خانم لیلا حاتمی هنرمند مردم دوست و مورد احترام و سرشناس سینمای ایران، در نشست خبری در فستوال برلن در مورد فیلم خوک(قبل از نمایش فیلم)، بعد از پاسخ و توضیحات مانی حقیقی کارگردان فیلم به سوال خبرنگاری که آیا سوالهای سیاسی برای او آزار دهنده است(http://tnews.ir/news/2bb2106194962.html )، گفت :«من می‌خواهم از این فرصت استفاده کنم و خشم و اندوه عمیق خودم را از نحوه برخوردهای اخیر با معترضان در ایران اعلام کنم. شرم‌آور است که تظاهرات در کشورم به بهای جان معترضان تمام می‌شود» و افزود که این اولین بار است که درباره مسائل سیاسی اظهار نظر می کند. طبیعی است که چنین موضعگیری صریحی برای گردانندگان نظام ولایی و سگان ریزه خوار «سفره ولایت فقیه»،بسیار بسیار گران آمده و ناگوار باشد. آن موضعگیری و همدردی با مردم، به همان اندازه که دل مردم و دل مصیبت دیدگان از جنایت و سرکوبگری این رژیم را شاد کرد و نیز برای سینما گران مردم دوست ایران سربلندی آورد، دست اندار کاران رژیم و عمله سرکوب و بوزینگان پامنبری آخوندها و تبلیغاتچی رژیم را هم به خشم و آورد و به تکاپو انداخت  و بعضی عناصر مفلوک فرصت طلب  هم فرصت را برای خود نمایی با حمله به خانم لیلا حاتمی مناسب یافتند.

رسانه های داخل کشور، انتقاد و واکنشی بسیار تند و از موضعی مثل یک کارگزار رژیم از سوی پروانه معصومی که قبل از انقلاب در سه فیلم (رگبار، غریبه و مه ، کلاغ) بهرام بیضایی عهده دار نقش بود و رسانه های ولایتمدار در معرفی او، او را بازیگر سریالهای تلویزیونی مثل «یوسف پیامر» (به کارگردانی فرج الله سلحشور) و «امام علی»(به کارگردانی داود میر باقری) معرف کرده اند، منتشر کردند که او در آن هم به لیلا حاتمی درس و تذکر داد که « مگر در جاهای دیگر دنیا اگر کسی اعتراضی انجام دهد دست او را می بوسند؟  اینجا سپاهی‌ها و بسیجی‌هایمان را کشتند و شهید کردند پس گفتن این کلمات از زبان خانم حاتمی درست نیست» و هم با دریدگی و وقاحتی که ویژه کارگزاران تبلیغاتی رژیم از قماش مزدورانی است که در کیهان و خبرگزاری فارس کار می کنند،این اتهام را به او زد که اظهار نظر لیلا حاتمی نه به تصمیم خودش بلکه با خط و رهنمودی که به او داده اند صورت گرفته است. جمله او این است:« من هم حاضرم اعتراض کنم اما اعتراضی که با عقلانیت باشد و خودم تصمیم بگیرم نه اینکه شخص دیگری به من بگوید به آنجا برو و حالا در این مورد اعتراض کن».

پروانه معصومی که با این رفتار سخیف و گفتار زشتش آنهایی را که در زمان انقلاب در گروه سنی بالاتر از کودک و نوجوان قرار داشته اند و حوادث زمان اوائل به قدرت رسیدن خمینی همراه با گله هایی از اراذل و اوباش در اطرافش را به بیاد دارند، یاد «زهرا خانم» آن زن مفلوک سردسته گروه اوباشی که به تجمع گروههای سیاسی حمله می کردند و حامی صادق قطب زاده، سرپرستی که خمینی برای رادیو تلویزیون تعیین کرده بود، می اندازد. در آن زمان شایع شده بود که زهرا خانم مادر قطب زاده است. اما این به گمان من بیشتر شایعه یا واکنشی به دلیل نفرت مردم از قطب زاده بود.

قطب زاده ابوالاوباش رژیم با زهرا خانم


پروانه معصومی اظهاراتش را با سفسطه و بی ربط  گفتن و تعیین تکلیف برای لیلا حاتمی پایان داده است:«خواهش می کنم کسانی که حرفی می خواهند بزنند و خارج از ایران هستند، بدانند که در ایران زندگی می کنند و ایرانی هستند. کوچک کردن ایران به این شکل که این خانم گفتند باعث کوچک کردن خودشان است. اگر دوست ندارند بروند جای دیگر زندگی کنند». این «زهر خانم حاظر در صحنه»، اعتراض به خشونت و سرکوب مردم توسط رژیم را «کوچک کردن ایران» می داند، رژیمی که از سالهای آغارش قاتل هزاران ایرانی اکثرا جوان از زن و مرد است و به ویژه جنایت کشتار زندانیان سیاسی درسال 67، جنایتی است که با بحث هایی که طی سالیان دراز در مورد آن شده است، هیچکس نمی تواند خود را به نفهمی و ندانستن آن بزند. این «زهرا خانم» پایان دهه چهارم «انقلاب اسلامی»، فروش سلاح شیمایی آلمان به عراق را هم، یاد لیلا حاتمی آورده است. لابد اگر لیلا حاتمی آن انتقادش را در فستیوال کان در فرانسه بیان کرده بود، ایشان به عنوان «وکیل رژیم»، فروش هواپیماهای میراژ به عراق را به یاد او می آورد. برای فرصت طلب بهانه جو چه اهمیتی دارد که همه شاهد بده - بستانهای خوب رژیم با آلمان و فرانسه هستند و فقط گروههایی از بسیجی ها و «دلواپسان» و همان ها که از دیوار سفارتخانه ها بالا می روند و سفارتخانه به آتش می کشند، هر از گاهی به بهانه یی و بیشتر برای اظهار وجود در برابر جناح رقیب، چنین موضوعاتی را پیش می کشند.

اظهارات پروانه معصومی را رسانه های اینترنتی ولایتمدار، با خوشحالی و جست و خیز روهوا قاپیدند و کیهان تحت مدیریت پاسدار حسین شریعتمداری که ستاد پرونده سازی و برچسب زنی و توهین در نظام آخوندی است( تا آن حد که اخیرا سخنگوی دولت هم بدون ذکر نام، از آن به عنوان «رسانه یی که عادت به لجن پراکنی دارد، زبان انقلابی بودنش هم دراز است و از دهانش بیرون است» یاد کرد و به این ترتیب آن را به سگ تشبیه کرد)*، اظهار نظر پروانه معصومی را واکنش به «وطن فروشی» لیلا حاتمی نامید. کیهان قبلا نیز در «شکر» خوریهایی، نامربوط هایی در حمله به هنرمندانی چون پگاه آهنگرانی و ترانه علیدوستی و...نوشته بود. این البته تنها مطلب کیهان نبود و نامربوط هایی دیگری هم علیه لیلا حاتمی درج کرده بود.

ضرغامی انتری با استعداد

پاسدار ضرغامی مدیرعامل سابق رادیو تلویزیون و از عناصر جناح هار ولایتمدار که علاوه بر معاونت در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تصدی وزارت ارشاد توسط میرسلیم - که از آن به عنوان «سیاه ترین دوران سانسور در ایران» نام برده شده-، با ده سال مدیریت صدا و سیمای جمهوری اسلامی کارنامه ننگینِ سنگینی در صرف دارایی مردم برای استفاده انحصاری از دستگاه عظیم رادیو تلویزیون و تحریف حقایق و تبلیغاتِ در خدمت اختناق و سرکوب(از جمله پخش اعترافات اجباری و ساخته شده توسط دستگاه امنیتی رژیم)را دارد، فرصت را برای نیش زدن به جناح رقیب و نمایش «استعداد» خود در «با یک تیر دونشان» زدن را مناسب دید و در کانال تلگرامی خود نوشت:« وقتی رئیس جمهور محترم در مقابل دیدگان حیرت زده میهمانان خارجی، با تمسخر برخی اندیشمندان اسلامی، آن هم با مثال‌های سطحی غیر مرتبط نسبت به یک دیدگاه خاص نظری، استفاده سوء سیاسی می‌کند، از خانم لیلا حاتمی چه انتظاری هست ؟»

و بعد با یاد آوری این جملات حسن روحانی که کمی پیش از رویداد فستیوال برلن طی یک سخنرانی ضمن انتقاد از عملکرد کسانی که می خواستند علم را اسلامی کنند گفته بود«نمی‌توان گفت که فلان خودرو اسلامی است و آن یکی نیست. اینکه یک قرآن در داشبورد خودرو گذاشته شود که خودرو اسلامی نمی‌شود!»، اضافه کرد که:« فرق ایشان با خانم لیلا حاتمی این است که سخنان او، برخلاف رئیس‌جمهور، جدی گرفته نمی‌شود و متقابلاً وظیفه اصلی‌اش که بازیگری است را خوب بلد است. حتی اگر نتواند کلمه protesters را به درستی تلفظ کند!». پاسدار مفلوکِ محجور به خیال خودش عبارت پردازی «حکیمانه» یی کرده و با یک غلط گیری خیلی چشمگیر! از لیلا حاتمی، و با تاکید بر این که او «بازیگر» است و «سخنان او جدی گرفته نمی شود»، هم رئیس جمهور را که از جناح رقیبِ جناح هار است که پاسدار ضرغامی هم به آن تعلق دارد، گوشمالی داده و هم لیلا حاتمی را با سر به زمین کوبیده! پاسدار ضرغامی کلا فراموش کرده که لیلا حاتمی قبلا در همین فستیوال برلن در کنفرانس مطبوعاتی هم اندکی آلمانی صحبت کرد و هم به سوالات به انگلیسی پاسخ داد و مشکل تلفط هم نداشت. از این گذشته در چند بار حضورش در فرانسه در مصاحبه ها یا حضور تلویزیونی، فرانسه را خیلی خوب و روان صحبت می کرد چنان که لوران فابیوس از سیاستمداران سرشناس فرانسه را(نخست وزیر در دوره ریاست جمهوری میتران و وزیرخارجه در ریاست جمهوری فرانسوا اولاند) هم که در یک برنامه تلویزیونی حضور داشت، به تحصین واداشت 1.

 ضرغامی در اقدامی چند روزی بعد از این اظهار نظر در مطلبی که در خبرگزاری بسیجی فارس منتشر شد، به تجلیل از الهام چرخنده و از بزرگی شخصیت و کمالات او با«لشکر یک نفره» نامیدن او پرداخت و خود را «خیلی عقب تر» از او دانست؛ که البته تعجبی هم ندارد2. اما طنز ماجرا در این است که چنین آدمی که حتی به لحاظ ظرفیت و اطلاعات مورد نیاز یک مقام «تبلیغاتی و فرهنگی» رژیم بودن، خودش را از یک زنک فرصت طلب از مرحله پرت، عقب تر می داند، 10 سال عهده دار ریاست دستگاه عظیم رادیو تلویون کشور بوده است. این اقدام ضرغامی حتما برای نشان دادن «ارزش»ها و توانایی های مورد تکریم و ستایش رژیم که الهام چرخنده از آن برخوردار است اما لیلا حاتمی از آنها برخوردار نیست، بوده است. همان الهام چرخنده ای که به خاطر غلط زیادی در یک سخنرانی و صحبت از ضرورت یک «9 دی در بخش فرهنگی»،از سوی مردم مطرود است و در مهره ماه(سال جاری) در گفتگویی با میزان وابسته به قوه قضائیه شکوه و ناله کرده بود که نمی داند گناهش چیست که چهار سال است کسی به او کار نمی دهد.


حقایقی در مورد نفرت و انزجار شدید مردم از رژیم و فرصت طلبان کاسه لیس

حمله پروانه معصومی به لیلا حاتمی را سایتهای اینترنتی اکثرا از کانال تراگرمی «سینما دیلی» نقل کردند، بعد از آن در مصاحبه یی که سایت میزان وابسته به قوه قضائیه(با میزان ملی مذهبی ها اشتباه نشود) با او کرد دوباره همان حرفهار را تکرار کرد. به هر حال بعد از انتشار گسترده حمله او به لیلا حاتمی و لحن ناشایستی که بکار گرفته بود، واکنشهای منفی زیادی، در شبکه های اجتماعی نسبت به حرفهای او صورت گرفت. در مورد این واکنشها روزنامه سازندگی مصاحبه یی با او انجام داده است. او این بار او سعی کرده که اظهارات سخیف و فرصت طلبی زشت خود را، با نشان دادن احترام به لیلا حاتمی، ماستمالی کند والبته اینکار او مزوّرانه است. پروانه معصومی در گفتگو با روزنامه سازندگی در 8 اسفند که در سایتهای مختلف از آن رونامه نقل شده گفته است :« اولش من یک چیزی به شما بگویم. من هیچ اعتراضی به خانم حاتمی نکردم. شما خبرنگارها کاری می کنید که آدم پشیمان می شود که اصلا یک جمله با شما حرف بزند. من در راه شمال به تهران برای فیلمبرداری بودم. آقایی زنگ زد و گفت شما درباره این صحبت های خانم حاتمی چه می گویید؟ گفتم من اصلا روحم هم خبر ندارد. گفت ایشان گفتند من در کشوری زندگی می کنم که معترضین را می کشند. دقیقا عین همین جمله که امیدوارم ضبط کرده باشد. گفتم مگر در کشورهای دیگر به دستان معترضین بوسه می زنند؟ آنها هم می زنند و در آخر هم گفتم کسانی که دوست ندارند در این مملکت باشند خب بروند...». او در این گفتگو ناراحتی خود را از واکنش منفی گسترده به حرفهایی که زده را در این جمله بیان کرده است:« از دو روز پیش تا به حال همینطور به من تلفن می کنند که این حرفها چه بود به خانم حاتمی گفتید...». مزوّرانه بودن اظهارات «احترام آمیز» او در آنجاست که مدعی است ایراد او به لیلا حاتمی تنها در این است که چرا در خارج کشور این حرف را زده وگرنه اگرد داخل کشور گفته بود، ایشان هم به حمایت از لیلا حاتمی بر می خاست:« من اگر حرفی هم زدم منظورم این است که در خارج از کشور اعتراض نکنیم اگر حرفی داریم همینجا بگوییم. لیلا هم اگر همینجا می گفت من هم پشتش می ایستادم و می گفتم زنده باد».این واقعا مزوّرانه است. اگر مساله همین بود و قصد خوش رقصی و خود شیرینی برای این رژیم منحوس را نداشت، تنها کافی بود که او بگوید که لیلا حاتمی بهتر بود که انتقاداتش را در داخل کشور و با رسانه های داخل کشور بیان می کرد. اما این همه «پستان به تنور چسباند» برای رژیم و حق به رژیم دادن در بکار گرفتن خشونت و سرکوب و زدن کشتن معترضان و رژیم منحوس اسلامی را با ایران یکی دانستن، مطلقا با «دولتی نبودن» جور در نمیاید. دولتی بودن هم به معنی صاحب مسئولیتی در دستگاه دولت و نهادهای وابسته نیست. سنگ این رژیم را به سینه زدن و در برابر انتقاد از آن - گیریم که در خارج از کشور با رسانه های خارجی صورت گرفته باشد- به منتقد حمله کردن، در برابر مردم و در خدمت رژیم بودن است همچنان که تلفن ها یی که در  انتقاد از رفتار و گفتارش به او شده گویایِ این حقیقت است. همچنین ستایش او از ابراهیم حاتم کیا که عربده کشی اش علیه منتقدان فیلم اش (وقت شام) و مطرح کردن نظر پاسدار سلیمانی به عنوان اعتبار فیلمش و این که به صراحت گفت که فیلمسازی وابسته به نظام و سرسپرده نظام است و انزجار و انتقاد بسیاری علیه خودش برانگیخت، این هم نشانه بارزی از سمت و سو و بینش و گرایشی است که او دارد. علاوه بر اینها او در همین مصاحبه اشاره به دیداری که قبلا با خامنه ای داشته و حرفهایی که زده بوده و صدای آمریکا بخشی از آن را پخش کرده و به خاطر همان چنان خشمی علیه او برانگخته شده بود که خودش می گوید «می خواستند وسط خیابان مرا کتک برنند». حرفایی که چنان انزجاری حتی بین نزدیکان خودش نسبت به او برانگیخته بوده که می گوید:« از خواهر و دوست و همسایه و... به من اعتراض کردند. باز من صبوری کردم. گفتم ایرادی ندارد. بعد هم برای دوستان عزیز و نورچشمی های من، من شدم بازیگر حکومتی و دولتی شدم آنها هم شدند هنرمند مستقل!» http://cffe.ir/gM6 در اینجا به روشنی می بینم هرچه «ارادت» و ارتباط کسی با رژیم در سطوح بالاتر صورت بگیرید، ارتباط گیرنده و «صاحب ارادت»، نزد مردم «نجس تر» و منفور تر و غیر قابل ارتباط است.

فشارها و درد سازی های احتمالی رژیم برای لیلا حاتمی

حمله پروانه معصومی به لیلا حاتمی «الهام بخش» عناصر وصل به سپاه و بسیج شد تا آنها که هروقت رژیم نیاز به راه انداختن ارکستر ارعاب پیدا می کند به عنوان طلبکار از مردم به صحبه می آورد، به عنوان کسان و بستگان «شهید» طلبکاری کنند. اولین آنها زنی بود از «چادر مشکی» ها که در ویدئویی خودش را مادر یک «شهید مدافع حرم » معرفی کرد و اعلام کرد که«من دادخواستی تهیه کردم به نیابت از فرزند شهیدم و تمام جوانانی که جانشان را فدا کردند و از خانم لیلا حاتمی بابت این رفتار شکایت می‌کنم و از همه مادران، همسران و دختران شهدای مدافع حرم و وقایع اخیر تهران دعوت می‌کنم به این حرکت بپیوندند». خبر گزاری  بسیجی فارس خبر این پیام را با تیتر« شکایت مادر شهید مدافع حرم از لیلا حاتمی/ دعوت برای دادخواهی خون شهدا» http://fna.ir/a4fvgy  درج کرد که یاد آور تیتر روزنامه کیهان بعد از تظاهرات 25 خرداد 88 و اعتراضات به تقلّب انتخاباتی بود که در صفحه اول شماره سوم تیر ماه(همان سال) خبر از راه افتادن «موج خونخواهی» علیه میرحسین موسوی و اقامه دعوای بیش از دوهزار نفر علیه او را داد. من در آن همان روز این اقدام کیهان و آن خبر را نشان از توطئه یی علیه میرحسین یافتم و در یادداشتی در مورد آن هشدار دادم. http://iradj-shokri.blogspot.fr/2009/06/blog-post_24.html

  آنچه بعدا برای موسوی پیش آمد را همه می دانیم. شاید اگر آن هشدار نبود، اتفاقی نظیر آنچه برای سعید حجّاریان افتاد، برای او هم به اجرا در می آوردند. حالا هم انتشار ویدئو«مادر شهید مدافع حرم» و این تیتر خبرگزاری فارس، نشان از برنامه یی برای راه انداختن ارکستر ارعاب، مثل آنچه در ماجرای فستیوال کن(2014) به خاطر بوسه یی که مدیر 84 ساله فستیوال به رسم دیار خود به نشانه دوستی و احترام بر گونه او زده بود(رفتاری که به طور مثال در دیدار روسای جمهور قبلی و کنونی فرانسه با صدر اعظم آلمان آنگلا مرکل بارها دیده شده و در اخبار تلویزیون کشورهایی که متشرعان درنده خو در آنجا حاکم نیستند پخش شده است)، باشد. در آن ماجرا هم اطلاعیه با عنوان شکایت گروهی از دختران دانشجوی بسیجی علیه لیلا حاتمی منتشر شد. همچنین ممکن است اقدام آن زنَک «مادر شهید» و اقدامات مشابهی از سوی کسانی کسان دیگری از این قماش(اگر چه معدود) ، دستاویزی بشود برای ایجاد زحمت و دردسر سازی از سوی قوه قضائیه گند گرفته و سرکوبگر نظام ضد ایرانی ولایت فقیه، برای هنرمند سینمای ایران، از نوع ضبط گذرنامه و ممنوعیت خروج برای مدتی و شاید حتی زیر فشار قرار دادن کارگردانان برای ندادن نقش به او و حتی دردسر های مشابه برای همسرش علی مصفا. بنابر خبر بعضی سایتهای خبری (ردیف چندم) وابسته به نهادهای نظامی رژیم از جمله «قدس» و «دفاع پرس» در روز 16 اسفند تعداد شکایت خانواده های شاکی از لیلا حاتمی به 15 فقره رسیده است، از این جهت باید سینماگران مردم دوست ایران و نیز انجمن های مدافع حقوق بشر و اپوزیسیون خارج کشور، نسبت به هرنوع توطئه و فشار علیه لیلا حاتمی هشیار باشند و هر نوع اقدامی از سوی رژیم  و کانون های علنی یا مخفی اوباش وصل به سپاه پاسداران و بسیج علیه لیلا حاتمی را محکوم کنند. خانم لیلا حاتمی هم اگر با دشواری رو به رو شد، خوب است زنان مبارز و آزاده ای را که آشکارا در برابر رژیم سرکوبگر فاسد ولایت فقیه ایستاده اند و گروهی از آنان اکنون در زندانند(کسانی مثل آتنا دائمی و گلرخ ایرانی و نرگس محمدی مادر دو کودک خردسال) را در نظر بیاورد و در ایستادگی در برابر این رژیم منحوسِ قاتل هزاران نوجوان دبیرستانی در دهه 60 و قاتل ستار بهشتی و ندا آقا سلطان، رژیم سرکوب کننده کارگران گرسنه و قاتل کولبران مظلوم کرد، استوار باشد.

در همین اوضاع  آنچه که توجه را جلب می کند یکی این است که رژیم تا کنون نتوانسته یا نخواسته در تبلیغات بیش از پارسهای اینترنتی عناصر بی و سرپا، به مساله ابعاد بزرگتری بدهد و حتی شکایت «خانواده شهدا» را زیاد در بوق نکرد شاید تبلیغات زیاد در این زمینه را مثل تف سربالا و علیه خودش دیده باشد.  آنچه تا کنون صورت گرفته ناچیز تر از مساله فستیوال کن بود. http://iradj-shokri.blogspot.fr/2014/05/blog-post_28.html

 مساله مهم دیگر این که اینها در برابر آن موضعگیری صریح لیلا حاتمی که به شدت از آن خشمگین بودند از تکخال خود «شهید بی سر» استفاده نکردند و خانواده او را به میدان نیاوردند. برای این مساله دو دلیل می توان شمرد: اول این که در گرما گرم ماجرا که خبر سربریده شدن ححجی توسط داعش از سوی رژیم تایید شد و آن بچه پرروی گرداننده برنامه «جهان آرا»ی تلویزیون رژیم، گفتگویی تلفنی با همسر او آنجام داد و آن زن - حالا یا از روی اعتقاد و یا برای خوشایند دست اندرکاران رژیم و پیدا کردن موقعیتی برای خودش-، گفت که حججی شهید شده که حجاب بر سر زنان حفظ بشود، و نیز فرزندش را طوری تربیت خواهد کرد که «شهید» بشود(آن بچه پرور هم گفت انشاءالله و شهید شدن آرزوی همه ماست!). این اظهارات باعث انتقاد و استهزا در شبکه های اجتماعی شد و به ویژه در مورد حجاب یاد آوری های متعدد به او شد از جمله این که با حجاب و بی حجاب بودن دیگران به او مربوط نیست و این که بهتر است به بشار اسد(که مدافعان حرام در سرزمینی که او رئیس جمهور آن است کشته می شوند) توصیه بکنید که زنش با حجاب باشد. دیگر این که به نظر می رسد که خانواده حججی  با اسلام و مذهب «دُکّان»ی سپاه و دستگاه ولایت فقیه زیاد همراه نیستند و به خاطر همین هم کلا پدر او را بعد از ماجرای کشته شدن فرزندش چندان به صحنه نیاوردند و این را می شود از مصاحبه یی که بخش تصویری خبرگزاری فارس با پدر او کرده دریافت.



  تودهنی سنگین یک جانباز جنگ به رژیم و حمایت او از لیلا حاتمی 

اما لیلا حاتمی از متن و از قلب جامعه و از قضا از بین کسانی که رژیم بابت جانبازی آنها از مردم طلبکاری می کند و فرماندهان بیشعور و خود محوربین سپاه خود و سازمانشان را میراث دار و سخنگوی آنها می دانند، مدافعی داشت که با پیامی ویدئویی، پاسخی به طلبکاری و شکایت آن زن حزب اللهی«مادر شهید» و از جنس «خانم جلسه یی » ها متحجر و فضول و ضد مردم داد و به دفاع از لیلا حاتمی پرداخت و با یاد آوری این که او و امثال او برای «عزّت هیچ نظام ستم پیشه ای شهید نشدند»، تاکید کرد که «آزادی بیان جغرافیا نمی شناسد و همانگونه که امام خمینی حق داشت در پاریس از وضعیت ایران سخن بگوید، لیلا حاتمی هم محق است در هر کجای جهان که صلاح دید از مردمش دفاع کند». او پیام خود را با این جمله که تایید و تکرار موضعگیری لیلا حاتمی بود تمام کرد:«من آمده ام تا بگویم متاسفم که در کشور من اعتراض به قیمت جان مردمان تمام می شود» این پیام در 12 اسفند ضبط شده است. https://www.youtube.com/watch?v=DShSsDDABi8

  بی ارزشی شهادت و زیانبار شدن پیروی از ولایت

 در جمع بندی از این رویداد ها به نظر نگارنده به روشنی می توان دید که ارزشهای مقدس رژیم، که «شهادت» و «پیروی از ولایت» بالاترین نقطه آن است، به دلیل عجین بودن و همراه بودن این ارزشها و تدوام تحمیل آن به جامعه، همراه با اختناق و سرکوب و کشتار و تولید جنازه و معلول و «شهید پروری» برای اسلام آخوندها و توسعه طلبی و گسترش دامنه ولایت فقیه به فراسوی مرزها و فساد و غارت ثروتهای متعلق به مردم بوده است، در گستره جامعه ایرانی، به ضد ارزش بدل شده است. این را در نفرتی که از خامنه ای در بین مردم گسترده است و آن خانم قهدریجانی هم از حکم «آتش به اختیار»ی که او صادره کرده انتقاد کرد


  هم می توان به روشنی دید. حتی دیگر زیانبار بودن «ولایت فقیه» برای تدوام بقای این رژیم، از سوی بعضی از مهره ها و کارگزاران بلند پایه سابقه رژیم نیز مستقیم و غیر مستقیم بیان می شود. من قبلا هم در مطلبی یاد آور شده ام شرکت مردم در تشییع جنازه حججی نه به معنای حمایت آنان از سپاه پاسداران (آنگونه سرداران از خود راضی مستبد سپاه تلاش کردند از آن بهره برداری تبلیغاتی بکنند، اما در واقع چیزی مثل «دوپینگ» کردن و تزریق به خودشان بود)، بلکه از روی عواطف احساسات، و همدری با خانواده جوانی بود که به طرز فجیعی و در ماموریتی که مردم کلا با آن مخالفند توسط داعش به قتل رسید، بود. در تظاهرات دیماه بنر و تصاویر بزرگ پاسدار قاسم سلیمانی و خامنه ای پاره شد و پرچم نظام ضد ایرانی ولایت فقیه به زیر کشیده شد و حوزه علمیه مصطفی خمینی در تاکستان به آتش کشیده شد. اینها به گمان من تحولات بزرگ با نشانه هایی شاید کوچک باشد. اما این نشانه های کوچک مثل صداها و بخارهایی است که قبل از آتشفشان های بزرگ از دهانه کوه آتشفشان خارج می شود. بعضی از کارشناسان مسائل اقتصادی و استادان دانشگاه در داخل حتی اکنون به صراحت از جدی بودن خطر فروپاشی رژیم در صورت عدم پاسخگویی به نیازها و برطرف کردن نارضایی های مردم سخن می گویند. به نظر نگارنده اکنون بحران هم در زمینه اجتماعی و هم اقتصادی به حدی رسیده است که بر طرف کردن و یافتن راه خروج از آن  با توّسل به «اصلاحات» با حفظ ساختار فلج و محتضر این رژیم در بن بست نیست. راهی جز دفن این پیکر گندیده و پی افکند طرحی نو برای رهایی مردم از مصائبی که به گرفتار شده اند وجود ندارد. 



----------------------------    

* نوبخت: رسانه یی که زبانش از دهانش بیرون است




1 - لیلا حاتمی در تلویزیون فرانسه با حضور لوران فابیوس:


لیلا حاتمی و آلمانی و انگلیسی صحبت کردن


نشست خبری قبل از نمایش فیلم خوک




2- یادداشت ضرغامی در تمجید از الهام چره خنده


-----------------------------  

  ۲۱ اسفند ۱٣۹۶ -  ۱۲ مارس ۲۰۱٨  



مصاحبه دریادار سیاری با خبرگزاری رژیم(سه سال پیش) که به خاطر انتقادات او از تبعیض و تحریف در مورد ارتش از صفحه آن خبرگزاری حذف شد و خبرنگاران مورد بازجویی قرار گرفتند

  مصاحبه دریادار سیاری با خبرگزاری رژیم (سه سال پیش) که به خاطر انتقادات او از تبعیض و تحریف در مورد ارتش از صفحه آن خبرگزاری حذف شد و خبرن...