این نقاشی بر مبنای داستانی که در شعر این ترانه آمده است کشیده شده |
دو ترانه روی یک آهنگ
ترانه«میروم» نام ترانه ای است روی آهنگ زیبای یک ترانه از
آمریکای لاتین که گیتی پاشایی آن را
خوانده است.
تصاویر ویدئو کلیپ اسپانیولی ترانه که در پایین آمده است، بر اساس شعر این ترانه ساخته شده است.
ترجمه اینترتی این ترانه اشکال زیاد دارد و مفهوم بعضی
مصرع های آن خیلی گنگ است.
این ترانه از کشور پاراگوئه است که در مرکز آمریکای
جنوبی، بین برزیل و آرژانتین قرار دارد پسرک گوارانی اشاره به قومیت سرخپوستانی
است که پسرک به آن تعلق دارد. به هرحال به نظر می رسد که این ترانه با هدف غم
زدایی از حادثه یی غم انگیز، با تصویر سازی زیبا توسط شعر از آن است. مفهوم شعر
ترانه در حد قابل فهم این است : در افسانه ها گفته شده است پسرکی در بالای درختی که
سختی از بالا رفته بود قرار داشته که با صدای فریاد مادرش، تعادل خود را از دست می
دهد و به پایین می افتد و می میرد. حادثه عجیبی رخ می دهد، پسرک مرده در بین
بازوان مادر(در آغوش مادر) است پرنده «چگویی» ظاهر می شود، می خواند و بعد بسوی آسمان پر می کشد و دور می شود.« این زیباست که گوارانی کوچک در بهشت گم شد». بنا بر این ترانه گویا
مردانی که پرتقال می چینند دو هم حلقه می زنند و این صدا را سر می دهند. پرنده «چوگویی»،
در تصویری که روی جلد صفحه 33 دور نشان داده شده است، پرنده ایست که پرتقال
دوست دارد. به هرحال این برداشت کلی و غیر
دقیق از مفهوم ترانه اسپانیایی بود. البته در تصویر ویدئو کلیپ هم پسرک در میانه
ترانه پرتقال به دست دیده می شود در حالی که در آغاز دستش خالی بود و این مربوط می
شود به بعد از آن اتفاق جادویی که ذکرش گذشت برای رساندن این مفهم ترانه است که روح پسرک به شکل پرنده چگویی ظاهر شده است. مفهوم اسم اسپانیولی ترانه، «پرنده چوگویی» است. شعر ترانه در زیر آمده است.
Cuenta la leyenda que en un árbol
se encontraba encaramado un indiecito guaraní,
que sobresaltado por un grito de su madre
perdió apoyo, y cayendo se murió.
Y que entre los brazos maternales
por extraño sortilegio en chogüí se convirtió.
Chogüí, chogüí, chogüí, chogüí,
cantando está, mirando allá,
llorando y volando se alejó.
Chogüí, chogüí, chogüí, chogüí,
que lindo va, que lindo es
perdiéndose en cielo guaraní.
Y desde aquel día se recuerda al indiecito
cuando se oye como un eco a lo chogüí,
ese canto alegre y bullanguero
del gracioso naranjero que repica en su cantar.
Salta y picotea las naranjas
que es su fruta preferida, repitiendo sin cesar.
Chogüí, chogüí, chogüí, chogüí,
cantando está, mirando allá,
llorando y volando se alejó.
Chogüí, chogüí, chogüí, chogüí,
que lindo va, que lindo es
perdiéndose en cielo guaraní.
se encontraba encaramado un indiecito guaraní,
que sobresaltado por un grito de su madre
perdió apoyo, y cayendo se murió.
Y que entre los brazos maternales
por extraño sortilegio en chogüí se convirtió.
Chogüí, chogüí, chogüí, chogüí,
cantando está, mirando allá,
llorando y volando se alejó.
Chogüí, chogüí, chogüí, chogüí,
que lindo va, que lindo es
perdiéndose en cielo guaraní.
Y desde aquel día se recuerda al indiecito
cuando se oye como un eco a lo chogüí,
ese canto alegre y bullanguero
del gracioso naranjero que repica en su cantar.
Salta y picotea las naranjas
que es su fruta preferida, repitiendo sin cesar.
Chogüí, chogüí, chogüí, chogüí,
cantando está, mirando allá,
llorando y volando se alejó.
Chogüí, chogüí, chogüí, chogüí,
que lindo va, que lindo es
perdiéndose en cielo guaraní.