mercredi, mars 24, 2010

شعری ارتجاع کوب و آخوند ترکان از بانوی پرشور و شورشی غزل ایران سیمین بهبهانی



شعری ارتجاع کوب و آخوند ِتِرِکان از بانوی پرشور و شورشی غزل ایران سیمین بهبهانی؛
 بهارانه یی برای مردم تحت سرکوب و ستم ایران. مرگ بر رژیم شادی ستیز و مردم کش و ضد ایرانی آخوندهای جنایتکار



****************************

پای کوب و دست افشان شورها به سر دارم

دف به کف، زبی تابی،تاب در کمر دارم
پایه در زمین ثابت ،ایستا چو پرگارم
وز برای چرخیدن پایه ای دگر دارم
‏می گشایم از دامن چتر پرگل و سوسن
دست هات می لرزد:‏ از دلت خبر دارم
ای زکار دل غافل‏ بد مکن زغیرت، دل
من به کس نیفشانم گرچه نقل تر دارم
‏تا نگاه مشتاقم با تو عشق می بازد‏
جمله خلق می داند‏ با چه کس نظر دارم
‏گرچه تاق ابرویم با کرشمه می لرزد‏
دل زبیم خالی کن‏ بام بی خطر دارم
رشته های زرینی تاب دادم از گیسو
تا به رخ بیفشانم یا زچهره بر دارم
‏گفتی از ترنجستان‏ بوی عشق می آید
زان ترنج ها جفتی، گفتمت به بر دارم
‏میل پاکوبیدن با منت اگر باشد
من چنین هوا در سر از تو بیش تر دارم
‏در شبی پراز شادی با تو پا ی می کوبم‏
فرصتی ست مقدور‏ مایه این قدر دارم
‏آن که شادمانی را‏ کفر محض می خواند‏
گو بنالد از حسرت من دو گوش کر دارم

مهدی یراحی؛ روسری تو در بیار موهاتو واز کن

   مهدی یراحی؛ روسری تو در بیا موها تو واز کن