mardi, juin 23, 2009

فکر مدارا مکن - ویدا فرهودی

فکر مدارا مکن

فکر مدارا مکن، دشمنمان دیو خو ست
مرگ خرد پیشگان دائمأ اش آرزوست
دین بودش آلتی بهر فرومایگی
خون جوانان ورا آب طهور وضو ست
مـُهر ریایش ببین، زشت و سیه بر جبین
تا که بدانی که ات، وقت جـَدَل روبرو ست
عشق ورا دراساس، لایق دار و قصاص
عاشق صادق حذر، گر بکند، هم،از اوست
صحبت سازش چرا !؟ نرمی و خواهش کجا؟
خصم جنون پیشه را، بیهـُده هر گفتگو ست
از بس ِ یغما شدن، زحمت جان ها شدن
قصه ی رسوایی اش ورد زبان کو به کوست
این خس و خاشاک را وارث ضحاک را
موج خروشانمان یکسره در شستشو ست
سبز شود هلهله از دل فریاد ها
مام وطن را کنون بغض اگر در گلو ست
بگذرد ایام غم، دیر نپاید ستم
یاد بیاری اگر: دشمنمان دیو خو ست
ویدا فرهودی٣٠ خرداد ١٣٨٨-پاریس
عصر نو

مهدی یراحی؛ روسری تو در بیار موهاتو واز کن

   مهدی یراحی؛ روسری تو در بیا موها تو واز کن