وزیر ارشاد تهدید کرد هنرمندان خطا کار زیر پا گذاشته خواهند شد
*واکنش جعفر پناهی کارگردان سینما
ایرج شکری
حسین صفار هرندی وزیرارشاد رژیم که قبل پست وزارت، با حسین شریعتمداری در روزنامه بدنام کیهان به پرونده سازی علیه منتقدان و تشدید جو اختناق مشغول بود، هنرمندانی را که با سینمای هالیود کار می کنند تهدید کرده است که اگر کسی مرزهای قانونی را زیر پا بگذارد خود به خود او هم زیر پا گذاشته خواهد شد. سایت «فرارو» روز 28 مهر گزارش ایرنا خبرگزاری رسمی رژیم از اظهارات وزیرارشاد در یک برنامه تلویزیونی به نام «نگاه یک» را نقل کرد که در آن آمده است که وی در پاسخ به سوال خبر نگار جوان این برنامه که پرسیده بود که هنرپیشه هایی که با سینمای هالیود همکاری می کنند آیا امکان فعالیت در سینمای ایران را هم می توانند داشته باشند؟ گفت « قیدی که در کار ما حاکم است این است که از مرزهای قانونی کسی پا را فراتر نگذارد اما اگر کسی قانون را زیر پا بگذارد او خود به خود او هم زیر پا گذاشته خواهد شد». این تهدید آشکار وبی پرده در واقع نمایانگر چیزی نیست جز بکار گرفتن روش مافیایی برای تنبیهه کسانی که حاضر به باج دادن نیستند. اما این اظهارات وزیر ارشاد اسلامی رژیم خود نشان دهنده آن است که در رژیم ولایت فقیه که به قول آن ترانه همای * «هرکس و ناکس خداست» چیزی به اسم قانون معنا ندارد. چرا که وزیر قلدر و نسق گیر ارشاد اسلامی قبلا حکم زیر پا له شدن را برای همه بایگران خلاف کار صادر کرده بدون این که درجه خلاف آنان در هیچ دادگاهی در رژیم «عدل اسلامی» بررسی شده باشد. اگر در زمان شاه شاعری (کیومرث منشی زاده) در شعری تعریفی که از عدالت در آن زمان داده بود این بود که « عدالت ستم معتدلی است که درون رگ قانون جاری است» در این رژیم درنده خو اصلا از معتدل و ضعیفش خبری نبوده و نیست. در مکتب آخوندی اساسا«ظلم بالسویه عدل است» . آنان محدودیتی برای رفتار ظالمانه با زن و مرد، کارگر و دانشجو، کرد و بلوچ آذری بهائیان و دروایش و حلاصه شهروند ایرانی از هر گروه و قشر اجتماعی برای خود قائل نیستند. بیداد اینان در اعدامهای دسته جمعی چنان بود که آخوند وحشی و مرید ولی امر مسلمین ملاحسنی هم که خودش اسباب دستگیری پسرش را که هوادار چریکهای فدایی خلق بود فراهم آورده بود، در کتاب خاطراتش از اعدامهای آن دوره به عنوان« اعدامهای فله یی» یاد کرده و اعدام پسرش را ناحق دانسته است. نکته لازم به یاد آوری در مورد «خلاف کاری» هنرمندان ایرانی که در فیلمهای خارجی بازی می کنند و بیشتر به مساله حجاب زنان مربوط می شود این است که خانم شیرین عبادی که هنگام گرفتن جایزه نوبل بدون حجاب ظاهر شد ه بود (در سفری های بعدی هم در خارج کشور بدون حجاب بود) وقتی در بازگشت به ایران در این مورد در مصاحبه یی مورد سوال واقع شد یاد آور شد که وی قوانین کشور را رعایت کرده و می کند اما «قوانین جمهوری اسلامی» در خارج از مرزهای ایران نافذ نیست و نمی توان آن را به خارج از کشور تعمیم داد. اما وزیرارشاد رژیم منحوس ولایت فقیه خود قبل از هر مقام و مرجع قانونی همین رژیم، حکم له شدن در زیر پا برای هنرمندانی صادر کرده است که در خارج از مرزهای سلطه و سیطره رژیم ننگین اسلامی مرتکب « خطا» و عدم رعایت «مرزهای» محدویت پوشش و رفتار تعیین شده در داخل کشور می شوند، .
با توجه به اخباری که در حاشیه شرکت گلشیفته فراهانی در مراسم افتتاح نمایش فیلم آمریکایی مجموعه دروغها که در آن نقشی باز کرده بود، منتشر شد و مصاحبه یی که او در آن به احضار و بازجویی متعدد توسط مقامات امنیتی اشاره داشت و با توجه به بی حجابی و لباس بی آستینی که پوشیده بود، وی در شرایطی قرار دارد که وزیر ارشاد اسلامی تکلیف او را تعیین کرده است یعنی «خود به خود زیر پا گذاشته خواهد شد». یعنی لگد مال و له خواهد شد. با توجه به آن چه بر سر خودیهای منتقد و دانشجویان و معترض در سالهای اخیر آمده است، و با در نظر گرفته این که گلشیفته به خاطر زن بودنش که در بینش و ایدئولوژی ضد انسانی و ضد ایرانی آخوندها ارزش جانش نصف ارزش جان یک مرد است و با توجه به این که بنا بر روش جاری اتهام زنی و زمینه چنیی برای سرکوب کردن و نسق گرفتن در رژیم آخوندی اعتراضات و رفتار او صرفا صنفی ارزیابی نمی شود بلکه با بی حجابی و با لباس بی آستینی که انتخاب کرده است هم اکنون این اتهام که او اساس ارزشهای اسلامی را به تمسخر گرفته و زیرپا گذاشته است در پرونده اش ثبت شده است. روشن است که اگر به ایران بازگردد از فروردگاه به محل پذیرایی توسط سربازان گمنام امام زمان برده خواهد شد تا در آنجا دیگ بزرگ آشی که در وزارت اطلاعات براش پخته اند و «روش یک وجب روغن وایستاده» به خوردش بدهند. حتما گل شیفته فراهانی وقتی آن لباس را انتخاب می کرده (که البته در عین سادگی خیلی هم شیک بود و با معیارهای عرفی هیچ ایرادی نداشت) و آن مصاحبه، به خشمی که در گردانندگان درنده خوی رژیم آخوندی بر می انگیخته توجه داشته است. با این حال این یادداشت هشداری بود در مورد خطری که در صورت باز گشت این هنرمند با استعداد و مردم دوست به ایران در انتظار اوست
حسین صفار هرندی وزیرارشاد رژیم که قبل پست وزارت، با حسین شریعتمداری در روزنامه بدنام کیهان به پرونده سازی علیه منتقدان و تشدید جو اختناق مشغول بود، هنرمندانی را که با سینمای هالیود کار می کنند تهدید کرده است که اگر کسی مرزهای قانونی را زیر پا بگذارد خود به خود او هم زیر پا گذاشته خواهد شد. سایت «فرارو» روز 28 مهر گزارش ایرنا خبرگزاری رسمی رژیم از اظهارات وزیرارشاد در یک برنامه تلویزیونی به نام «نگاه یک» را نقل کرد که در آن آمده است که وی در پاسخ به سوال خبر نگار جوان این برنامه که پرسیده بود که هنرپیشه هایی که با سینمای هالیود همکاری می کنند آیا امکان فعالیت در سینمای ایران را هم می توانند داشته باشند؟ گفت « قیدی که در کار ما حاکم است این است که از مرزهای قانونی کسی پا را فراتر نگذارد اما اگر کسی قانون را زیر پا بگذارد او خود به خود او هم زیر پا گذاشته خواهد شد». این تهدید آشکار وبی پرده در واقع نمایانگر چیزی نیست جز بکار گرفتن روش مافیایی برای تنبیهه کسانی که حاضر به باج دادن نیستند. اما این اظهارات وزیر ارشاد اسلامی رژیم خود نشان دهنده آن است که در رژیم ولایت فقیه که به قول آن ترانه همای * «هرکس و ناکس خداست» چیزی به اسم قانون معنا ندارد. چرا که وزیر قلدر و نسق گیر ارشاد اسلامی قبلا حکم زیر پا له شدن را برای همه بایگران خلاف کار صادر کرده بدون این که درجه خلاف آنان در هیچ دادگاهی در رژیم «عدل اسلامی» بررسی شده باشد. اگر در زمان شاه شاعری (کیومرث منشی زاده) در شعری تعریفی که از عدالت در آن زمان داده بود این بود که « عدالت ستم معتدلی است که درون رگ قانون جاری است» در این رژیم درنده خو اصلا از معتدل و ضعیفش خبری نبوده و نیست. در مکتب آخوندی اساسا«ظلم بالسویه عدل است» . آنان محدودیتی برای رفتار ظالمانه با زن و مرد، کارگر و دانشجو، کرد و بلوچ آذری بهائیان و دروایش و حلاصه شهروند ایرانی از هر گروه و قشر اجتماعی برای خود قائل نیستند. بیداد اینان در اعدامهای دسته جمعی چنان بود که آخوند وحشی و مرید ولی امر مسلمین ملاحسنی هم که خودش اسباب دستگیری پسرش را که هوادار چریکهای فدایی خلق بود فراهم آورده بود، در کتاب خاطراتش از اعدامهای آن دوره به عنوان« اعدامهای فله یی» یاد کرده و اعدام پسرش را ناحق دانسته است. نکته لازم به یاد آوری در مورد «خلاف کاری» هنرمندان ایرانی که در فیلمهای خارجی بازی می کنند و بیشتر به مساله حجاب زنان مربوط می شود این است که خانم شیرین عبادی که هنگام گرفتن جایزه نوبل بدون حجاب ظاهر شد ه بود (در سفری های بعدی هم در خارج کشور بدون حجاب بود) وقتی در بازگشت به ایران در این مورد در مصاحبه یی مورد سوال واقع شد یاد آور شد که وی قوانین کشور را رعایت کرده و می کند اما «قوانین جمهوری اسلامی» در خارج از مرزهای ایران نافذ نیست و نمی توان آن را به خارج از کشور تعمیم داد. اما وزیرارشاد رژیم منحوس ولایت فقیه خود قبل از هر مقام و مرجع قانونی همین رژیم، حکم له شدن در زیر پا برای هنرمندانی صادر کرده است که در خارج از مرزهای سلطه و سیطره رژیم ننگین اسلامی مرتکب « خطا» و عدم رعایت «مرزهای» محدویت پوشش و رفتار تعیین شده در داخل کشور می شوند، .
با توجه به اخباری که در حاشیه شرکت گلشیفته فراهانی در مراسم افتتاح نمایش فیلم آمریکایی مجموعه دروغها که در آن نقشی باز کرده بود، منتشر شد و مصاحبه یی که او در آن به احضار و بازجویی متعدد توسط مقامات امنیتی اشاره داشت و با توجه به بی حجابی و لباس بی آستینی که پوشیده بود، وی در شرایطی قرار دارد که وزیر ارشاد اسلامی تکلیف او را تعیین کرده است یعنی «خود به خود زیر پا گذاشته خواهد شد». یعنی لگد مال و له خواهد شد. با توجه به آن چه بر سر خودیهای منتقد و دانشجویان و معترض در سالهای اخیر آمده است، و با در نظر گرفته این که گلشیفته به خاطر زن بودنش که در بینش و ایدئولوژی ضد انسانی و ضد ایرانی آخوندها ارزش جانش نصف ارزش جان یک مرد است و با توجه به این که بنا بر روش جاری اتهام زنی و زمینه چنیی برای سرکوب کردن و نسق گرفتن در رژیم آخوندی اعتراضات و رفتار او صرفا صنفی ارزیابی نمی شود بلکه با بی حجابی و با لباس بی آستینی که انتخاب کرده است هم اکنون این اتهام که او اساس ارزشهای اسلامی را به تمسخر گرفته و زیرپا گذاشته است در پرونده اش ثبت شده است. روشن است که اگر به ایران بازگردد از فروردگاه به محل پذیرایی توسط سربازان گمنام امام زمان برده خواهد شد تا در آنجا دیگ بزرگ آشی که در وزارت اطلاعات براش پخته اند و «روش یک وجب روغن وایستاده» به خوردش بدهند. حتما گل شیفته فراهانی وقتی آن لباس را انتخاب می کرده (که البته در عین سادگی خیلی هم شیک بود و با معیارهای عرفی هیچ ایرادی نداشت) و آن مصاحبه، به خشمی که در گردانندگان درنده خوی رژیم آخوندی بر می انگیخته توجه داشته است. با این حال این یادداشت هشداری بود در مورد خطری که در صورت باز گشت این هنرمند با استعداد و مردم دوست به ایران در انتظار اوست
.
-----------------------------------------
* لینک اول قطعه آخر از کنسرت ملاقات با دوزخیان است که کلمات مورد اشاره در متن نوشته از گرفته شده است. بنا بر اطلاع آلبوم این کنسرت در ایران توسط رژیم روضه خوانها جمع آوری و ممنوع شده است. آلبوم کامل کنسرت را در لینک دوم که با حرف ب مشخص شده می توان هم شنید و هم به طور رایگان دانلود کرد اما شایسته است اگر کسی آن را دانلود می کند در یافتن راهی برای رساندن کمک یا هدیه مالی به این گروه با استعداد جوان هم بکوشد تا به خنثی کردن سانسور رژیم و ادامه کار هنری این گروه کمک کرده باشد.http://www.youtube.com/watch?v=iVHCFGNW2mg *
آلبوم کامل کنسرت ملاقات با دوزخیان:
-----------------------------------------
* لینک اول قطعه آخر از کنسرت ملاقات با دوزخیان است که کلمات مورد اشاره در متن نوشته از گرفته شده است. بنا بر اطلاع آلبوم این کنسرت در ایران توسط رژیم روضه خوانها جمع آوری و ممنوع شده است. آلبوم کامل کنسرت را در لینک دوم که با حرف ب مشخص شده می توان هم شنید و هم به طور رایگان دانلود کرد اما شایسته است اگر کسی آن را دانلود می کند در یافتن راهی برای رساندن کمک یا هدیه مالی به این گروه با استعداد جوان هم بکوشد تا به خنثی کردن سانسور رژیم و ادامه کار هنری این گروه کمک کرده باشد.http://www.youtube.com/watch?v=iVHCFGNW2mg *
آلبوم کامل کنسرت ملاقات با دوزخیان:
پ- 4آبان 1387 -اکتبر 2008 25
********************************
*واکنش جعفر پناهی سینماگر متعهد و مردم دوست به اظهارات پاسدار حسین صفار هرندی وزیر ارشاد در گفتگو با رادیو فردا
محمد حسین صفار هرندی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در واکنش به حضور تعدادی از هنرپیشگان ایرانی در تولیدات سینمای جهان به صدا و سیمای جمهوری اسلامی گفته است «اگر کسی قانون را زیر پا بگذارد، خودش هم زیر پا گذاشته میشود.»
جعفر پناهی، کارگردان فیلمهای «دایره» و «آفساید»، که تاکنون از نمایش فیلمهایش در داخل ایران جلوگیری به عمل آمده است، در گفت و گویی با « رادیو فردا» به ریشه اینگونه واکنشها میپردازد.
رادیو فردا: آقای پناهی! با توجه به مباحث مطرح شده پیرامون حضور ستارگان سینمای ایران در تولیدات سینمای جهان تاکنون دستورالعمل یا قانون خاصی که در برابر این حضور مانعی ایجاد کند، وجود داشته است؟
جعفر پناهی: هیچ قانونی در این باره وجود ندارد که در سینما هیچ هنرپیشهای نتواند در فیلم خارجی بازی کند٬ یا اگر بازی کرد٬ باید به چه شکلی و چه مسئلهای باشد.
آقای صفار هرندی٬ خودشان٬ همیشه قانون وضع میکنند و هر لحظه حرفهایی را می زنند که این حرفها در ارتباط با محدود کردن هرچه بیشتر سینما است.
ایشان به طور سلیقهای٬ هر کار که میخواهند٬ انجام میدهند. این روندی است که در این سه سال گذشته٬ بازتاب آن را دیدیم.
قرار بود رییس جمهور دیداری با فیلم سازان داشته باشد٬ اما هیچ فیلم ساز صاحب نامی را نمی توانید پیدا کنید که در این جلسه شرکت کرده باشد و بیشتر هیئت فیلم سازان مسلمان بودند و سه یا چهار فیلم ساز دیگری که در بین آنها٬ نام بزرگی نبود. این عکسالعملی بود که فیلم سازان نسبت به کارهای انجام شده در این سه سال نشان دادند.
اگر قوانینی وجود داشته٬ آقای صفار هرندی و امثال او زیر پا گذاشتند و محدودیتهای بیشتری را وضع کردند.
با وجود این محدودیتهایی٬ که شما میگویید٬ محصول این سه سالی بوده که دولت آقای احمدی نژاد اداره امور را بر عهده داشته است٬ چطور شد که سینمای جهان به هنرپیشه های ایرانی اقبال نشان داده است؟
حضور بازیگران ما٬ هم از روی استعداد آنها است. کارگردانها حضور چشمگیر این بازیگران را در فیلمهایی که اخیراً نام ایران را در دنیا مطرح کرده است، دیدند و آنها را انتخاب کردند.
این مسئله هیچ ارتباطی به دولت و محدودیتها یا حمایتهای ایجاد شده٬ از طریق اینها ندارد٬ بلکه برخاسته از ظرفیتهای شخصی افراد است.
اما حتماً توجه دارید که در زمانی دورتر٬ حضور فیلمسازان ایرانی در فستیوالهای بینالمللی خبر ساز بود و امروز حضور هنرپیشههای ایرانی در سینمای جهان خبرساز شده است. در صورتی که اقبال جشنوارهای به سینمای ایران٬ رو به افول گذاشته است.
این طبیعی است. زمانی سینمای ایران ناشناخته بود و کم کم فیلمهای ایرانی را شناختند٬ یعنی در مرحله اول توقعی نبود. حالا که توقع خیلی زیاد شده است٬ دیگر آن فیلمهایی که روزهای اول به جشنوارهها میرفت٬ شاید الآن جذابیتی نداشته باشد٬ چون آنها روز به روز با این سینما کاملاً آشنا شدند٬ حالا دنبال چیزهای تازه تری هستند.
طبیعی است که مدتی این وقفه ایجاد شود٬ ولی من مطمئن هستم که سینمای ایران باز هم رونق خاص خود را خواهد گرفت و شاید هم نشانههای آن٬ همین حضور بازیگران باشد و بازیگران بتوانند این نقش را ایفا کنند.
شما گفتید که هیچ قانونی برای جلوگیری از حضور ستارههای سینمای ایران در تولیدات سینمای جهان وجود ندارد، اما آقای صفار هرندی در گفت و گویی که با تلویزیون دولتی ایران داشت٬ در این باره گفت که قیدی در کار ما حاکم است و آن اینکه کسی پای خود را از مرزهای قانونی فراتر نگذارد.
هیچ چیز نوشته شده ای وجود ندارد و چون افکار آقای صفار هرندی٬ افکار نظامی است٬ فکر میکند که میتواند همه را زیر پای خود له کند و هر دلیلی که میتواند٬ برای آن بتراشد؛ چه قانونی و چه غیر قانونی.
اینها هر کسی را که بخواهند، زیر پای خود له میکنند. همانطور که میبینیم، بسیاری از فیلم سازان ما مشکل فیلم سازی دارند یا به نوعی دارند حذف میشوند.
این حذف کردن٬ همان زیر پا له کردن فیلم سازان است که نتوانند نفسی بکشند و تمامی محدودیت ها را برای این به اجرا میگذارند.
آقای صفار هرندی اصلا حق ندارد در مورد خانم گلشیفته فراهانی تا زمانی که حداقل، قانون مدون شده ای وجود داشته باشد -که وجود ندارد- نظر بدهد.
این موضوع، نشانه افکار آقای صفار هرندی و تلاش ایشان است برای آنکه سینما را به سمتی بکشانند که هر کس را جدا از سیاستشان رفتار کند٬ زیر چکمههای نظامی خود بگیرند.
آقای پناهی! در میان واکنشهایی که به حضور ستارگان سینمای ایران در سینمای جهان وجود داشت٬ همانطور که میدانید خانه سینما واکنش بینابینی نشان داد و به نوعی هم از این موضوع استقبال کرد٬ اما مدیران فرهنگی دولت نهم و همچنین هیئت اسلامی هنرمندان٬ که نزدیک به اصولگرایان هستند٬ از این مسئله استقبالی نکردند.
فکر میکنید با توجه به اینکه این دست اتفاقات٬ به ظاهر میتواند وضعیت کنونی ایران را در عرصه بینالمللی بهبود بخشد، دلیل این واکنش منفی چه میتواند باشد؟
آنها می خواهند که همه چیزدر کنترل شان باشد. اگر بازیگری از ایران خارج شود٬ دیگر از کنترل آنها خارج میشود٬ اما اگر در داخل ایران باشد٬ به راحتی میتوانند او را محدود کنند و یا هر مسئلهای که پیش آید٬ برای آنها٬ قابل کنترل است، تا مسئلهای برای کسانی که در این زمینه کار می کنند و جزو سیاست گزاران فرهنگی هستند، به وجود نیاید.
آنها واقعاً تمایل ندارند که شخصی خارج از اینجا باشد و در فیلمهای غیر ایرانی بازی کند٬ چون کنترل کمتر میشود.
البته طبق ایدئولوژی خودشان بالاخره٬ باید هر کس از کس دیگری تقلید کند و هیچکس تصمیم گیرنده نهایی نیست و همیشه باید راهنمایی باشد که بگوید چه کار کن و چه کار نکن٬ چی بساز و چی نساز٬ چی بپوش و چی نپوش٬ و در همه این موضوعات٬ باید دستورالعمل بدهند.
این کار در شرایطی پیش میرود که همه چیز در داخل این مرز و بوم و در کنترل آنها باشد.