شگفتی آفرینی پاسدار سلیمانی با صدور بیانیه تهدید آمیز علیه بحرین، جلوه دیگری از خر تو خر بودن اوضاع رژیم
باز هم یکی از مهره های رژیم با ورود نا مربوط به مساله
یی و اظهار نظر در زمینه ای که در حیطه مسئولیت او نیست، اداره امور به روش خرتو
خری در رژیم را - این بار به «نحوه شگفتی
آفرین» برای ناظران خارجی - به نمایش گذاشت. پاسدار سلیمانی بیانیه ای در مورد
اقدام دولت بحرین در سلب تابعیت یک آخوند شیعه از اپوزیسیون رژیم بحرین منتشر کرد
و در آن برای دولت بحرین خط و نشان کشید و
تهدید به راه افتادن مبارزه مسلحانه و انتفاضه خونین در بحرین کرد. این بیانیه را
رسانه ها و محافل خبری خارج «بیسابقه» یافنتد. چون پابرهنه دویدن یک «ژنرال» - که
فرمانده نیروهای عملیات برون مرزی شناخته می شود- روی صحنه یی که جای او نیست و جای
وزارت خارجه است و یا اگر شخص رهبر و یا رئیس جمهور لازم دانستند اظهار نظر می
کنند، و عربده کشی ها تند و تیز، کاری خودسرانه ونامربوط و نامعقول بود. قبل از
این، بعد از اعدام شیخ نمر در عربستان سعودی، سپاه پاسداران یک اطلاعیه با لحن و تند و
تهدید آمیز صادر کرده بود*. این اقدام پاسدار
سلیمانی البته از جنس حمله به سفارت عربستان سعودی و آتش زدن آنجا بعد از اعدام
شیح نمر باقرالنمر- که هدفی جز بی اعتبار کردن دستگاه دولت و دیپلماسی برپا کننده
«برجام» نداشت-، توسط اوباش ولایتمدار و پیگری همان خط است و تردیدی نیست که این
سرلشکر پاسدار که گویا خامنه ای سه بار به او نشان فتح داده است، خود یکی از عناصر
ترسیم و تعیین کننده خط و خطوط «انقلابی»، در اتاق فکر و ستاد مربوطه است که جایش
در قلب تشکیلات سپاه است.
تلاش
های رسانه یی اینها را (جناح هار زیر مجموعه سپاه و ضمائم وصل به سپاه)،که نگاه
بکنی می بینی که مطالب و نوشته ها و به اصطلاح تحلیل ها و نیز اتهامات از سوی سایتهای اینترنتی این جریان، بهمن وار
برای تخریب دولت، بر سردولت و دولتیان در حال فرود آمدن و باریدن است، دولتی که از
خودشان است و مجری اوامر و پیگیر خطوط تعیین شده توسط «مقام معظم رهبری» است.
اینها همه اندازه که - ما اپوزیسون ضد رژیم می خواهیم سر به تن این رژیم نباشد، در
تلاش برای شکستن کمر دولتی که بدون نظر موافق رهبر قدمی بر نمی دارد هستند. این در
حالیست که تا آنجا که به رعایت حقوق مردم و رعایت آزادی بیان بر می گردد که سپاه
پاسداران و دستگاه سربازان گمنام امام زمان و قوه پلید قضائیه دائم مشغول تجاوز به
آن و سرکوبگری در این زمینه هستند، دولت «اعتدال» در عمل؛ در رعایت «خط و خطوط» و
معیار های شرعی، تفاوتی ماهوی با سپاه و زیر مجموعه آن (جناح هار) ندارد و سگ زردی
است که برادر شغال است. چون ولایتمدار است. این امر را همگان در اقدامات و عملکرد
وزرای مختلف به ویژه وزیر ارشاد اسلامی می بینند. وزیران و معاونان رئیس جمهور مثل
آب اماله بین دفاترشان در تهران و «بیوت مراجع » در قم در رفت و آمد هستند و مسائل
و تصمیمات مهم را به اطلاع آنها میرسانند و رهمنود های آنها را به ویژه در مسائل
فرهنگی و مسائل مربوط به آزادی های فردی می شنوند و برای رضایت خاطر آنان از هیچ
اقدامی در زیر پا گذاشتن حقوق مردم و آزادیهای فردی، رویگرادن نیستند. چنان که وزیر
ارشاد اسلامی اخیرا بعد از دیدار با آخوند مکارم شیرازی که مرجع مرتجع همیشه بیدار
در ضدیت با برابری حقوق زنان است و بر اعمال محدویت و سانسور در مسائل فرهنگی
تاکید دارد، دستور ممنوعیت ادامه نمایش فیلم کمدی« 50 کیلو آلبالو» را صادر کرد.
البته تنی چند از آیت الله های «خط امامی» سابق به حاشیه رانده شده اند و اعتنایی
به آنها نمی شود.
برخی
از اظهار نظر ها حاکی از آن بود که اقدام پاسدار سلیمانی ناشی از اختلاف و
نارضایتی سپاه پاسداران به خاطر «نرمش»
وزارت خارجه در مسائل منطقه ای و در رابطه با عربستان سعودی بوده است که کنار
گذاشتن امیرعبداللهیان معاون عربی – آفریقایی وزارتخارجه نشانه این نرمش از
سوی وزارتخارجه و بیانیه پاسدار سلیمانی واکنش به آن ارزیابی شده است. خبرگزاری
وابسته به بسیج فارس که در کار توسری زدن به دولت و زدن زیرآب برجام فعال است، روز
5 تیر در مطلبی در مورد برکناری عبدالهیان، آن را گامی در راه «برجام 2» دانسته
است و یاد آور شده است که دو تن از کارگزاران دولت روحانی (حسامالدین آشنا مشاور
فرهنگی رئیسجمهور و حمید ابوطالبی معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور) در صفحه خود در
فضای مجازی «موضع قاطع و انقلابی سردارسلیمانی را چالش برای وزارت خارجه و خشونتپروری
به نفع داعش خواندند». این
خبرگزاری در
پایان گزارش خود یاد آور شده :« قرائن و شواهد داخلی و خارجی به وضوح نشان میدهد
دولت یازدهم علیرغم هشدار رهبر انقلاب درباره برجام منطقهای و کوتاهآمدن در
برابر آمریکا؛ درحال کلیدزدن "برجاممنطقهای" است. پروژهای که گویا قرار است در آن علاوه بر کوتاهآمدن در
برابر آمریکا، رضایت کشورهای عربی نیز جلب شود و برکناری دیپلماتِ انقلابی و خوشسابقه
به عنوان گام اول این کوتاهآمدنها و باجدادنها بود». http://fna.ir/CQISVT
برای سپاه پاسداران تشنج در منطقه نعمت است. چون برای
فرماندهان تهی مغز و متکبر سپاه، این زنگیان مستِ تیغ بر کف، هم زمینه اقدام و
مداخله و اظهار وجود در فراسوی مرزهای ایران پیدا می شود- و هم برای آنان فرصت بی
همتایی است تا به طور نا محدود رجز خوانی «ایمانی» و جفتک پرانی «اسلامی وانقلابی»
بکنند و بابت کشته ها و جنازه هایی که در راه مداخلاتشان در فراسوی مرزها (که با
انگیزه گسترش شعیه گری و دامنه نفوذ برای تشنج آفرینی و
بهره برداری از آن در بازی قدرت با طرفهای خارجی، صورت می گیرد) خود را دارای جا و
مرتبه ای فرا قانونی و در هاله یی از تقدس و غیر قابل انتقاد و ایراد دانسته، مثلا
با «مدافعان حرم» نام دادن به نیروهای اعزامی به سوریه و افزودنِ وزن جنازه
آنها به «وزن» جنازهای «دفاع مقدس»، خود
را دارای پشتوانه و اعتبار خدشه نپذیری می دانند که کسی حق زیر سوال بردن آن را ندارد
و این پشتوانه است که آنها را صاحب و حافظ «انقلاب اسلامی» می کند و با تکیه بر آن
به طلبکاری ها و زبان درازیهای خود اضافه می کنند و بابت این «خون دادن ها» و
«شهادت ها» هرگونه دست درازی به حقوق مردم را، حق و وظیفه خود برای «حفظ اسلام و
دستاوردهای انقلاب اسلامی» می دانند.
اما
گاه رجزخوانی ها و عربده کشی ها و «شکر خوردن» های اینها، در آنجا که به ادعاهای
برون مرزی می کشد، کار دست دولت می دهد. مثل ادعای نامربوط پاسدار مسخره سرلشکر
یحیی رحیم صفوی که در یک سخنرانی در اردیبهشت 93 در اصفهان گفته بود « خط دفاعی ما دیگر شلمچه نیست، مرز دفاعی ما
جنوب لبنان با اسراییل است و عمق دفاع استراتژیک ما تا کنار مدیترانه و بالای سر
اسراییل رسیده است» و این باعث خشم مقامات لبنان شد و در نتیجه غضنفر رکن آبادی
سفیر وقت رژیم در لبنان (بعدا در حادثه منا کشته شد)، ناچار شد با دادن این توضیح
به وزارت خارجه لبنان که « سخنان صفوی اصلا در خبرگزاری های ایران منتشر نشده بود
چرا که از اساس چنین سخنانی وجود نداشت تا درباره آن سخن بگویند یا منتشر شود»،
دهن مشاور عالی رهبری را از راه دور و در لبنان آب بکشد.
این را هم نباید از نظر دور داشت که «حاج قاسم» این خود
نمایی با عربده کشی را، احتمالا با یک محاسبه فرصت طلبانه یی انجام داده به این
معنی که او فرصت را برای اقدامی بدون هزینه و برنامه ریزی خاص که در صورت «دوغ»
شدن می تواند دوغ زیادی بشود مناسب دیده و حساب کرده که «سنگ مفت و گنجشک مفت». او
بیانیه یی تحریک آمیز برای تهییج شیعیان تحت فشار حکومت بحرین صادره کرده تا با
ایجاد توّهم در بین ناراضیان در مورد برخورداری از اقدام عملی سپاه قدس، در آنجا
آشوبی بپا شود و او از آن برای خود و سپاه در داخل و خارج بهره برداری تبلیغاتی بکند و «پُز»
داشتن نفوذ برون مرزی بدهد و در ضمن برای دولت «اعتدال» مشکل آفرینی بکند. طبیعی
است که اگر دولت بحرین اقدام شدید تری علیه آن آخوند( آیت الله شیخ عیسی قاسم) به
عمل بیاورد، احتمال دارد اعتراض و تظاهراتی هم صورت بگیرد که طبعا دولت بحرین به
مقابله با آن خواهد پرداخت و این می تواند تنش دامنه داری بیافریند. اما این که
آنگونه که پاسدار سلیمانی اخطار کرده «شعله ای از آتش و مبارزه مسلحانه در سراسر
منطقه و مقاومت مسلحانه و... انتفاضه خونینی» به راه بیافتد، اینها دیگر بیشتر
خیالبافی است و این اندازه دوغ از یک قاشق ماست انتظار داشتن خیلی هپروتی است،
همچنان که اعدام شیح نمر توسط سعودی برخلاف ادعاها و هارت و پورت هایی که در
بیانیه سپاه در محکوم کردن اعدام شیخ نمر آمده بود، هیچ طوفانی در «حجاز» برپا نکرد و تردیدی هم نیست
اگر در «سر زمین وحی» تغییر و تحولاتی هم پیش بیاید مطلقا به سمت و سویی که گرایش
شیخ نمر و ولایت فقیه - که او خواهان آن بود- در آن جایی داشته باشد نخواهد بود. قاسم سلیمانی را جناح هار در داخل خیلی
باد می کند. خبرگزاری فارس روز 5 تیر(25 ژوئن) برابر با 20 رمضان و مصادف با روزهای
عزاداری، در خبری با تیتر«حمایت هیأتهای سراسر کشور از موضع سردار سلیمانی
علیه رژیم بحرین»، خبر از انتشار بیانیه یی از گروهی به اسم «جامعه ایمانی
مشعر» - اجتماع هیاًت های[ عزاداری] سراسر کشور از موضع قاسم سلیمانی را داد.
قاسم سلیمانی جزو آن 24 پاسدار درنده یی است که بعد از
ماجرای کوی دانشگاه و 18 تیر سال 78 در نامه ای به خاتمی ضمن جاری کردن اشکشان از
مشکشان به خاطر این که در تظاهرات به خامنه ای توهین شده است، به خاتمی خط و نشان
کشیدند که «كاسهی صبرمان به پايان رسيده و تحمل بيش از آن را در صورت عدم رسيدگي،
بر خود جايز نميدانيم».
این پاسدار متحجر که آماده خون ریزی و کشتار در مقیاس
میلیونی برای «آرمان های اسلام» است*، پیام
اخیر خود را با آیه 227 سوره شعرا تمام کرده است که در ادبیات رژیم خط و نشان
کشیدن و تاکیدی بر کیفر دادن ظالمان است« ... وَسَيَعْلَمُ
الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ - ...آنان که ظلم و ستم کردند
به زودی خواهند دانست که به چه کیفر گاهی و دوزخ انتقامی بازگشت میکنند».پاسداران
جنایتکار که به خاطر امثال شیخ نمر و شیخ «عیسی قاسم » به خشم و خروش می آیند و
این گونه به کیفر دادن ظالم تهدید می کنند باید بدانند که هزار برابر خشم و کین
آنان علیه نظام سعودی و بحرین، علیه خود این جنایتکاران فرومایه در دل مردم ایران
انباشته است که داغ هزاران عزیز و جگر گوشه از فرزندان آزاده و انقلابی این سرزمین
را در دل دارند. جنایات دوران خدایی لاجوردی و تجاوز به دختران نوجوان دبیرستانی و
دختران دانشجو قبل از اعدام، ریختن خون چهره های بزرگی از مبارزان آزاده این
سرزمین مثل سعید سلطانپور و شکرالله پاک نژاد و قتلهای زنجیره ای و تداوم جنایات و
سرکوب و تحقیر مردم در شکلهای مختلف که همچنان ادامه دارد کارنامه اینان را پرکرده
است. جنایات گسترده و وحشیانه رژیم پلید خمینی علیه شهروندان ایرانی که از همان
آغاز به قدرت رسیدن خمینی با کشتار در ترکمن صحرا و کردستان توسط سپاه و پاسداران
کمیته ها(که بعدا با ادغام در شهربانی نیروی انتظامی رژیم را تشکیل دادند) شروع
شد، صدها بار بزرگتر و وحشیانه تر از سرکوبی است که رژیم سعودی علیه شهروندان آن
کشور و یا دولت بحرین علیه نارضیان آن
کشور می تواند مرتکب شده باشد. تردید نیست روز کیفر و تسویه حساب با این
جنایتکاران مردم سیتز آزادی کش ضد ایرانی روزی فرا خواهد رسید.
***********
بیانیه هیأت های عزاداری در حمایت از اقدام قاسم سلیمانی
بیانیه سپاه پاسداران در مورد اعدام شیخ نمر باقر النمر
اظهارات قاسم سلیمانی در مورد آرمانهای اسلام و ارزش
داشتن کشته شدن میلیونها نفر به خاطر آن در مقاله زیر نقل شده است
متن کامل بیانیه تهدید آمیز پاسدار قاسم سلیمانی علیه بحرین که روز 31
خرداد در رسانه های رژیم از جمله خبرگزاری فارس منتشر شد:
بسم الله الرحمن الرحیم
مردم مسلمان و مظلوم بحرین مدت طولانی و سالهای مدیدی است تحت ظلم، تبعیض، بی عدالتی، تحقیر و اقدامات خشن، ضد انسانی و غیر قابل قبول آل خلیفه قرار گرفته اند.
این مردم نجیب و صبور به رغم فشارهای سنگین و برخوردهای نژاد پرستانه آل خلیفه حتی دستگیری برخی از رهبران سیاسی و دینی، به زندان کشاندن زنها و کودکان و شکنجه خوفناک آنها، لغو تابعیت شهروندان، تضییع حقوق شهروندی و دهها جنایت دیگر، بدون دادن هر گونه بهانه ای به دست آل خلیفه بدنبال احقاق حقوق حقه خود بصورت مسالمت آمیز بوده و تشدید فشارها هرگز آنها را از این مسیر سلمی خارج نکرده است.
اما گستاخی آل خلیفه به جایی رسیده است که با نادیده گرفتن نجابت مردم و حرکت سلمی آنها و با استفاده از سکوت معنادار سازمان ملل، آمریکا و کشورهای غربی هر روز بر دامنه جنایات خود و ایجاد خفقان و فشار بیشتر بر ملت بحرین افزوده است.
بازداشت غیر قانونی شیخ علی سلمان و دیگر رهبران سیاسی و دینی بحرین در سایه سکوت مجامع بین المللی، آل خلیفه را به این گستاخی کشانده تا حریم روحانی بر جسته و رهبر دینی شیعیان بحرین، حضرت آیت الله شیخ عیسی قاسم را مورد تهدید قرار داده و تصورات نگران کننده ای در اذهان مردم منطقه و بحرین بوجود آورد.
به نظر می رسد آل خلیفه از حرکت مسالمت آمیز مردم سوء استفاده کرده و برآورد دقیقی از خشم مردم ندارد.
یقینا آنها می دانند تجاوز به حریم آیت الله شیخ عیسی قاسم خط قرمزی است که عبور از آن شعله ای از آتش را در بحرین و سراسر منطقه پدید خواهد آورد و برای مردم راهی جز مقاومت مسلحانه باقی نخواهد گذاشت.
قطعا تاوان آن را آل خلیفه پرداخت خواهد کرد و نتیجه آن جز نابودی این رژیم سفاک نخواهد بود. حامیان آل خلیفه بدانند اهانت به آیت الله شیخ عیسی قاسم و استمرار فشارهای بیش از حد به مردم بحرین سرآغاز انتفاضه خونینی است که عواقب آن بعهده کسانی خواهد بود که به گستاخی حکام بحرین مشروعیت می دهند.
(وانتصروا من بعد ما ظلموا و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون) شعرا 227
قاسم سلیمانی
مردم مسلمان و مظلوم بحرین مدت طولانی و سالهای مدیدی است تحت ظلم، تبعیض، بی عدالتی، تحقیر و اقدامات خشن، ضد انسانی و غیر قابل قبول آل خلیفه قرار گرفته اند.
این مردم نجیب و صبور به رغم فشارهای سنگین و برخوردهای نژاد پرستانه آل خلیفه حتی دستگیری برخی از رهبران سیاسی و دینی، به زندان کشاندن زنها و کودکان و شکنجه خوفناک آنها، لغو تابعیت شهروندان، تضییع حقوق شهروندی و دهها جنایت دیگر، بدون دادن هر گونه بهانه ای به دست آل خلیفه بدنبال احقاق حقوق حقه خود بصورت مسالمت آمیز بوده و تشدید فشارها هرگز آنها را از این مسیر سلمی خارج نکرده است.
اما گستاخی آل خلیفه به جایی رسیده است که با نادیده گرفتن نجابت مردم و حرکت سلمی آنها و با استفاده از سکوت معنادار سازمان ملل، آمریکا و کشورهای غربی هر روز بر دامنه جنایات خود و ایجاد خفقان و فشار بیشتر بر ملت بحرین افزوده است.
بازداشت غیر قانونی شیخ علی سلمان و دیگر رهبران سیاسی و دینی بحرین در سایه سکوت مجامع بین المللی، آل خلیفه را به این گستاخی کشانده تا حریم روحانی بر جسته و رهبر دینی شیعیان بحرین، حضرت آیت الله شیخ عیسی قاسم را مورد تهدید قرار داده و تصورات نگران کننده ای در اذهان مردم منطقه و بحرین بوجود آورد.
به نظر می رسد آل خلیفه از حرکت مسالمت آمیز مردم سوء استفاده کرده و برآورد دقیقی از خشم مردم ندارد.
یقینا آنها می دانند تجاوز به حریم آیت الله شیخ عیسی قاسم خط قرمزی است که عبور از آن شعله ای از آتش را در بحرین و سراسر منطقه پدید خواهد آورد و برای مردم راهی جز مقاومت مسلحانه باقی نخواهد گذاشت.
قطعا تاوان آن را آل خلیفه پرداخت خواهد کرد و نتیجه آن جز نابودی این رژیم سفاک نخواهد بود. حامیان آل خلیفه بدانند اهانت به آیت الله شیخ عیسی قاسم و استمرار فشارهای بیش از حد به مردم بحرین سرآغاز انتفاضه خونینی است که عواقب آن بعهده کسانی خواهد بود که به گستاخی حکام بحرین مشروعیت می دهند.
(وانتصروا من بعد ما ظلموا و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون) شعرا 227
قاسم سلیمانی
*************
دوشنبه ۷ تیر ۱۳۹۵ - ۲۷ ژوئن ۲۰۱۶