فراموشکاری کروبی در مورد رفتارش در مساله شریعتمداری و منتظری و یاد آوری یک روزنامه نگار از جناح هار به او
بعد از انتشار نامه سرگشاده کروبی به روحانی و که در آن در خواست محاکمه علنی خودش را کرده بود و بازتاب گسترده یی در رسانه های خارجی کشور داشت،کسی به اسم محمد رضا کائینی در یادداشتی با عنوان «آقای کروبی قدر حصر را بدانید» که در روز دوشنبه 23 فروردین رسانه های جناح هار رژیم از جمله نسیم و جوان منتشر شد، ضمن یادآوری موضعگیری های خود کروبی در دوران حیات خمینی در مسائلی مثل حصر منتظری و مساله آیت الله شریعتمداری،به او یاد آور شد که اگر دوران «طلایی امام» بود، حتما او دیگرانی چون او به دار آویخته می شد . این یادداشت او در داخل با واکنشهایی از سوی جناح مقابل رو به رو شده است که او به جوابی هم به آنها داده است،هردو این یادداشت ها از آنجا که یاد آور نکاتی است که برخی کسان که سنگ امثال کروبی را به سینه می زنند فراموش کرده اند، و نیز مسائلی از جنگ دو جناح را در بر دارد خواندنی است. محمد رضا کائینی در رسانه های رژیم نویسنده و محقق تاریخ معاصر معرفی شده است
***********
آقای کروبی قدر حصر را بدانید
شما به همان دلیل یا مصلحتی در حصر هستید و محاکمه هم نمیشوید که در
«دوران طلایی امام» آیات: شریعتمداری، قمی، روحانی و ... الخ محاکمه نشدند و
در حصر ماندند... نامهپراکنیهای شما هم به همان دلیل دیده و مسموع
نخواهد شد، که نامههای آنها نشد ...
براستی شما و آقای موسوی در آن دوره درباره پدیده «حصر» چگونه میاندیشیدید؟ اگر شما یادتان نیست، من به خوبی به یاد دارم که کتککاری خود با طرفداران آقای شریعتمداری در مراسم ترحیم مرحوم اثنیعشری را با افتخار تعریف میکردید و از بابت همان دعوا، به آلاف و الوف رسیدید! من یادم هست که در سخنرانی پیش از خطبههای نمازجمعه تهران، بازرگان و دوستانش را به باد ناسزا گرفتید که چرا خبرنگاران رسانهها را برای مصاحبه به منزل آقای شریعتمداری میبرده است؟ ... مگر مردم مسخره شما هستند که یک روز حصر را ارزش و روز دیگر ضد ارزش میخوانید؟
مگر شما علاقمند به بازگشت به دوران طلایی امام راحل نیستید؟ مگر به دریافت دهها سمت از ایشان افتخار نمیکنید؟ امروز نظام جمهوری اسلامی شما را به همان دوران بازگردانده و تنها چشمه کوچکی از نحوه مواجهه با شوریدگان بر نظام در آن دوران را، به شما نشان داده است ...
باز خدا پدر این «سید» را بیامرزد که نجیبانه تنها شما را «نانجیب» میخواند، اگر در آن دوران طلایی بودید، با چند کلمه فرمان همهتان را آویزان میکردند!
قدر «حصر» را بدانید
براستی شما و آقای موسوی در آن دوره درباره پدیده «حصر» چگونه میاندیشیدید؟ اگر شما یادتان نیست، من به خوبی به یاد دارم که کتککاری خود با طرفداران آقای شریعتمداری در مراسم ترحیم مرحوم اثنیعشری را با افتخار تعریف میکردید و از بابت همان دعوا، به آلاف و الوف رسیدید! من یادم هست که در سخنرانی پیش از خطبههای نمازجمعه تهران، بازرگان و دوستانش را به باد ناسزا گرفتید که چرا خبرنگاران رسانهها را برای مصاحبه به منزل آقای شریعتمداری میبرده است؟ ... مگر مردم مسخره شما هستند که یک روز حصر را ارزش و روز دیگر ضد ارزش میخوانید؟
مگر شما علاقمند به بازگشت به دوران طلایی امام راحل نیستید؟ مگر به دریافت دهها سمت از ایشان افتخار نمیکنید؟ امروز نظام جمهوری اسلامی شما را به همان دوران بازگردانده و تنها چشمه کوچکی از نحوه مواجهه با شوریدگان بر نظام در آن دوران را، به شما نشان داده است ...
باز خدا پدر این «سید» را بیامرزد که نجیبانه تنها شما را «نانجیب» میخواند، اگر در آن دوران طلایی بودید، با چند کلمه فرمان همهتان را آویزان میکردند!
قدر «حصر» را بدانید
*********
محمدرضا کائینی
در باب "یادداشت دیروز"
به نظر می رسد که این جماعت در مواجهه با یادداشت ِ این قلم، تسویه
حساب با سخنی دیگر را می جویند. سخنی که علی مطهری -که از قضا مورد اقبال این جماعت
است- به نقل از رهبر معظم انقلاب بیان داشته و یادداشت دیروز ترجمانی از آن بوده
است.
به گزارش «نسیم آنلاین»
یادداشت اخیر محمدرضا
کائینی، پژوهشگر تاریخ معاصر با عنوان آقای کروبی! قدر "حصر" را بدانید! بازتاب
زیادی در رسانهها و شبکههای اجتماعی داشت. وی طی یادداشت جدیدی درباره واکنش یکی
از شبکههای مجازی به مطلب مذکور نوشت:
یادداشت چند خطی صاحب این قلم در یکی از شبکه های مجازی که با فاصله
ای اندک در سایت «نسیم آنلاین» منتشر شد،بازتابی گسترده دربسیاری از
پایگاههای خبری وکانال های تلگرامی داشت. بسیاری از دوستان و آشنایان و حتی
ناآشنایان، در تماس ها و پیام های خود نگارنده را مورد لطف خویش قرار دادند که از
آنان سپاسگذارم. دراین میان اما، شاهد واکنش هایی اندک و بسیار محدود نیز بودم که
توضیح درباره آنها را خالی از لطف نمی دانم:
1- برخی دوستان گمان برده بودند که که ما با مقایسه محصورین امروز با محصورین دیروز، شان و مرتبت آنان را در حد مرجعیت ارتقاء داده یا گفتار و کردار آنان را هم عیار مراجع دانسته ایم! این انگاره درست نیست، چه اینکه منطقیین هماره گفته اند که «قیاس در تمامی موارد مقرِب نیست، که از جنبه هایی مبعِد است» یا اینکه «مثل همه چیزش مانند ممثل نیست». بدیهی است که محصورین امروز، در جایگاهی بس نازل تر از «مرجعیت» قرار دارند.
2- عده ای دیگر و از سر غوغازیستی، نگاشته حقیر را «انتقام متحجرین و منافقین ضد خلق از امام و یاران امام!» خوانده و بیشتر اسباب مطایبه و خنده مخاطب را فراهم آورده اند. به این دوستان کم شمار که عنوانی بس فراختر از قامت خویش یعنی «جمعیت اطلاعات 36 میلیونی!» را یدک می کشند عارضم که در طول 27 سال پس از رحلت حضرت امام خمینی(قده) و به اذعان بسیاری از صاحب نظران، بهترین یادمان های مطبوعاتی آن حضرت توسط نگارنده تدوین یافته و هنوز نیز بسیاری از مطالب مربوط به آن بزرگ در رسانه های گوناگون -با یا بی ذکر نام- توسط اینجانب تهیه می شود. از این روی منتسب کردن چنین چیزی به بنده، بیشتر موجب مضحکه است.
به نظر می رسد آنچه دستاویز این جماعت در این انتساب شده، واپسین خط از آن یادداشت یعنی این فقره بوده که: «باز خدا پدر این سید را بیامرزد که نجیبانه شما را «نانجیب» می خواند، اگر در آن دوران طلایی بودید، با چند کلمه فرمان همه تان را آویزان می کردند». اگر خواننده این کلام قدری به فن استدلال آشنایی داشته باشد، حتما شنیده است که «اثبات شی ء، نفی ماعدا نمی کند» بدین معنا که اگر رهبری کنونی نظام نجیبانه از اجرای مجازات افساد فی الارض بر سران فتنه دریع ورزیده است، نمی توان گفت که رهبری قبلی با اجرای حد مفسد فی الارض بر امثال آنان، نجابت را فرونهاده است. هنر اینگونه برداشت ها، تنها از حاملان عنوان «اطلاعات 36 میلیونی!» برمی آید.
3- نگارنده هیچگاه عادت نداشته که در گفتار و نوشتار خویش، وجهه و سخن دیگران را برای اثبات سخن خویش به خدمت گیرد، لیک اکنون به نظر می رسد که این جماعت در مواجهه با یادداشت ِ این قلم،تسویه حساب با سخنی دیگر را می جویند. سخنی که علی مطهری -که از قضا مورد اقبال این جماعت است- به نقل از رهبر معظم انقلاب بیان داشته و یادداشت دیروز ترجمانی از آن بوده است:
»من قبلا در باره بصیرت صحبت کرده ام و اینکه نباید راه شهدا و راه انقلاب را گم کنیم. جرم اینها بزرگ است و اگر امام بودند، شدیدتر برخورد می کردند. اگر اینها محاکمه شوند، حکمشان خیلی سنگین خواهد بود و قطعا شما راضی نخواهید بود. ما اکنون به اینها ملاطفت کرده ایم».
1- برخی دوستان گمان برده بودند که که ما با مقایسه محصورین امروز با محصورین دیروز، شان و مرتبت آنان را در حد مرجعیت ارتقاء داده یا گفتار و کردار آنان را هم عیار مراجع دانسته ایم! این انگاره درست نیست، چه اینکه منطقیین هماره گفته اند که «قیاس در تمامی موارد مقرِب نیست، که از جنبه هایی مبعِد است» یا اینکه «مثل همه چیزش مانند ممثل نیست». بدیهی است که محصورین امروز، در جایگاهی بس نازل تر از «مرجعیت» قرار دارند.
2- عده ای دیگر و از سر غوغازیستی، نگاشته حقیر را «انتقام متحجرین و منافقین ضد خلق از امام و یاران امام!» خوانده و بیشتر اسباب مطایبه و خنده مخاطب را فراهم آورده اند. به این دوستان کم شمار که عنوانی بس فراختر از قامت خویش یعنی «جمعیت اطلاعات 36 میلیونی!» را یدک می کشند عارضم که در طول 27 سال پس از رحلت حضرت امام خمینی(قده) و به اذعان بسیاری از صاحب نظران، بهترین یادمان های مطبوعاتی آن حضرت توسط نگارنده تدوین یافته و هنوز نیز بسیاری از مطالب مربوط به آن بزرگ در رسانه های گوناگون -با یا بی ذکر نام- توسط اینجانب تهیه می شود. از این روی منتسب کردن چنین چیزی به بنده، بیشتر موجب مضحکه است.
به نظر می رسد آنچه دستاویز این جماعت در این انتساب شده، واپسین خط از آن یادداشت یعنی این فقره بوده که: «باز خدا پدر این سید را بیامرزد که نجیبانه شما را «نانجیب» می خواند، اگر در آن دوران طلایی بودید، با چند کلمه فرمان همه تان را آویزان می کردند». اگر خواننده این کلام قدری به فن استدلال آشنایی داشته باشد، حتما شنیده است که «اثبات شی ء، نفی ماعدا نمی کند» بدین معنا که اگر رهبری کنونی نظام نجیبانه از اجرای مجازات افساد فی الارض بر سران فتنه دریع ورزیده است، نمی توان گفت که رهبری قبلی با اجرای حد مفسد فی الارض بر امثال آنان، نجابت را فرونهاده است. هنر اینگونه برداشت ها، تنها از حاملان عنوان «اطلاعات 36 میلیونی!» برمی آید.
3- نگارنده هیچگاه عادت نداشته که در گفتار و نوشتار خویش، وجهه و سخن دیگران را برای اثبات سخن خویش به خدمت گیرد، لیک اکنون به نظر می رسد که این جماعت در مواجهه با یادداشت ِ این قلم،تسویه حساب با سخنی دیگر را می جویند. سخنی که علی مطهری -که از قضا مورد اقبال این جماعت است- به نقل از رهبر معظم انقلاب بیان داشته و یادداشت دیروز ترجمانی از آن بوده است:
»من قبلا در باره بصیرت صحبت کرده ام و اینکه نباید راه شهدا و راه انقلاب را گم کنیم. جرم اینها بزرگ است و اگر امام بودند، شدیدتر برخورد می کردند. اگر اینها محاکمه شوند، حکمشان خیلی سنگین خواهد بود و قطعا شما راضی نخواهید بود. ما اکنون به اینها ملاطفت کرده ایم».