بحث «شیرین»ی در مورد مهملات اسلامی - آخوندی
در مطلبی از اکبر گنجی در نقد مساله مباهله،
***
باز افسونی کردن جهان از طریق مباهله
اکبر گنجی
یکم- طرح مسأله: چند سالی است که بازار دعوت به مباهله گرم شده است. در آخرین مورد، آیت الله جعفر سبحانی مسیحیان را به مباهله طلبیده است.حتی نزاع های تاریخی شیعیان و سنیان به مباهله کشیده است. در سال های گذشته برخی از این باور دینی برای حل نزاع های سیاسی بین جناح های داخلی حکومت(محافظه کاران و اصلاح طلبان) استفاده کرده اند. به موارد زیر بنگرید:
آیت الله جوادی آملی:"امروزه هیچ یهودی یا مسیحی ای نیست که عمل صالح داشته باشد، زیرا عمل صالح هر انسانی باید بر حجت زمانش منطبق شود و در عصر ما تنها عملی صالح است که موافق و منطبق با قرآن کریم و احکام و رهنمودهای عترت طاهره باشد"[1]."مباهله، اصلی کلی و معجزه ای باقی است و به داستان حضرت مسیح اختصاص ندارد، بلکه برای هر حق مسلمی که انکار شود، می توان مباهله کرد"[2].
آيتالله جعفر سبحانی:"مباهله معجزه ی ماندگار اسلام است. اگر مسيحيان آمادگی داشته باشند ما امروز هم حاضر به مباهله ی با آنان هستيم.الان هم انفس طيب و طاهر می توانند حق را نشان دهند و مباهله كنند و اگر مسيحيان آمادهاند ما آمادهايم مباهله كنيم و اين گوی و اين ميدان
مسأله ی متافیزیکی: آیا ممکن است پس از گفت و گوی بین الادیان و تکافوی ادله، از طریق نفرین خصم را نابود(خوک، میمون، مرگ و نابودی کل متدینان آن دین) کرد؟ این مسأله یکی از مصادیق تعارض عقل و وحی و علم و دین است
[...]
مسأله ی اخلاقی: آیا مباهله(نفرین کردن) اخلاقاً کنش موجهی است؟ یعنی به فرض آن که این کار شدنی باشد، آیا میمون و خوک کردن پیروان دیگر ادیان اخلاقاً موجه است و با کثرت گرایی دینی سازگار است؟ فرض کنیم نابودی حاضران در مباهله اخلاقاً موجه باشد، دیگر پیروان آن دین که در مباهله حضور ندارند چرا باید نابود شوند؟
مسأله ی اخلاقی مهمتری نیز در داستان مباهله وجود دارد.به طور طبیعی ممکن است در خانواده ی این افراد کودکان خرد سال هم وجود داشته باشد.کما این که پیامبر امام حسن و امام حسین را که زیر شش سال سن داشتند به همراه خود برد(امام حسین در آغوش پیامبر گرامی اسلام بود). آیا عادلانه و منطقی است که آن کودکان خردسال مشمول قهر خداوند قرار گیرند و به میمون و خوک تبدیل شوند یا بمیرند؟ مگر کودکان درکی از حقانیت اسلام و بطلان مسیحیت دارند؟ به فرض آن که مدعای شیعیان درباره ی عصمت و علم غیب امام به محض تولد را بپذیریم،با کودکان طرف مقابل چه خواهیم کرد؟ هیچ کس در دنیا ادعا نکرده که کودکان این نوع مسائل را می فهمند؟ شیعیان دوازده امامی هم این مدعا را فقط و فقط درباره ی 13 تن(دوازده امام و حضرت فاطمه) می نمایند
[...]
دوم- مباهله ی پیامبر: مطابق گزارش مورخان و مفسران مسلمان، پیامبر گرامی اسلام در سال دهم هجری طی نامه ای به اسقف نجران(ابو حارثه بن علقمه)، آنان را به پذیرش اسلام یا پرداخت جزیه و یا جنگ مختار کرد. نجران در نقطه ای در مرز حجاز و یمن قرار گرفته است و اهالی اش مسیحی بودند.نامه ی پیامبر به شرح زیر بود:
"به نام خداى ابراهيم و اسحاق و يعقوب، از محمد فرستاده خدا به سوى اسقف نجران. خداى ابراهيم و اسحاق و يعقوب را حمد و ستايش مىكنم و شما را از پرستش بندگان به پرستش خدا دعوت مىنمايم. شما را دعوت مىكنم كه از ولايت بندگان خدا خارج شويد و در ولايت خداوند وارد آييد؛ و اگر دعوت مرا نپذيرفتيد، بايد به حكومت اسلامى ماليات و جزيه بپردازيد در غير اين صورت، به شما اعلام خطر خواهم کرد".
وقتی نامه توسط نماینده ی پیامبر به آنان داده شد، اسقف نجران هیأتی مرکب از شخصیت های مذهبی و غیر مذهبی را به مدینه اعزام کرد تا پس از دیدار با پیامبر در این باره تصمیم گیری کنند.گفت و گوی طرفین به سرشت حضرت مسیح کشید و هر یک بر حقانیت مدعای خود اصرار ورزید. پیامبر پس از پایان گفت و گو پیشنهاد نمود که از طریق مباهله موضوع را حل نمایند.در روز بیست و پنجم ماه ذیحجه سال دهم هجری واقعه ی مباهله روی داد.
متن کامل در لینک زیر