vendredi, avril 23, 2010

شعری کوبنده در ستیز با ارتجاع اسلامی و درنده خویی شریعتمداران حاکم، از بانوی غزل ایران سیمین بهبهانی.
خانه خونین است اینک

خانه ابری بود روزي، خانه خونين است اينک:
آن چنان بود، اين چنين شد، حال ما اين است اينک!
مرده‌واري، طيلسان بر دوش و خون آشام و شبرو.
تشنه ی خون با دو دندان چو زوبين است اينک
مي‌کشد در خون پلنگ پير آهوی جوان را
وحشت قانون جنگل، تهمت دين است اينک...
چشم شوخ گزمگان تا ننگرد دوشيزگان را،
پرده‌ساز چهره‌ها گيسوی پرچين است اينک.
نوعروسان بلوراندام بازو مرمری را
حجله‌گه گور است و خاک تيره‌ بالين است اينک
گوهر ناسفته را گر شرع مي‌گويد که مشکن،
سفتن و آنگه شکستن؟ تا چه آئين است اينک!
تيغه ی فرياد غم بشکست چون فولاد خنجر:
پرده ی گوش ستم ديوار رويين‌است اينک
نه! که کارستان ظالم همچو خاکستر بريزد:
حاصل کبريت نفرت شعله ی کين است اينک
خانه ابری بود روزي، گرچه خونين شد، وليکن
پشت ظلمت، وز پی خون، صبح سيمين است اينک
.

در لینک زیرهمین شعر را با صدای بانوی غزل ایران می شود شنید در بخشی دیگر داریوش با خواندن ترانه یی که روی شعر دیگری از سیمین بهبهانی به نام دوباره می سازمت وطن ساخته شده است، در جلسه یی در کنار سیمین بهبهانی حضور دارد.
http://www.youtube.com/watch?gl=FR&feature=player_embedded&v=__R20RVf7rQ

مهدی یراحی؛ روسری تو در بیار موهاتو واز کن

   مهدی یراحی؛ روسری تو در بیا موها تو واز کن