مُردم اندر حسرت فهم درست
انتشار خبر رد دعوت شرکت
در میهمانی افطار روحانی رئیس جمهور رژیم از سوی تنی چند از هنرمندان –به خاطر
شرایط سخت زندگی مردم و استمرار سرکوب و
اختناق -، در شبکه های اجتماعی با تایید و
حمایت رو به رو شد و هنرمندان معترض که حامی روحانی در انتخابات هم بوده اند با
این اقدام مسئولیت و نیز بی عملی او را در برابر شرایط موجود یاد آور شده اند.
آقای محمود دولت
آبادی که از دعوت شدگان به میهمانی افطار آخوند روحانی است، عزم به شرکت در
میهمانی گرفته است و در توضیح این تصمیم گفته است « من به حسن روحانی رأی دادهام و به همین رأی که دادم احترام میگذارم.
بنابراین من دعوت ایشان را برای افطار پاسخ خواهم داد». دولت آبادی یاد آور شده
است که :« به نظر من حسن روحانی تا آنجا که توانسته برای پیشبرد اهداف و برنامههایش
کوشش کرده است. شاید در رسیدن به برخی از این هدفها موفق نشده باشد که البته موفق
هم نبوده اما من ضمن آنکه با بستانکاریهای خودم از این سیستم باقی میمانم، در
عین حال به رأی خودم احترام میگذارم و در این مهمانی حضور خواهم یافت». ما نمی
دانیم چگونه ایشان به عنوان یک اهل قلم و نویسنده انتظار «پرداختی» از سوی این
رژیم مذهبی سفّاک که بنیانگذارش خمینی از همان آغاز عزم و اراده خود را برای «برپا
کردن چوبه های دار در میدانهای بزرگ برای درو کردن» *آنها
را اعلام کرد و از همان آغاز در آن سخنرانی سوم خرداد 58، به صراحت به منزلت شاه
در نظرش نسبت به نویسندگان تاکید کرد، چرا
که شاه «اگر ریایی هم بود نماز می خواند و
به زیارت می رفت» ، اما نویسندگان «ولو برای بازی دادن» او هم که شده اسمی از اسلام
نمی برند و به عنوان یک ماموریت از «جانب خدا» تکلیف شرعی برای مردم تعیین کرد که
با نویسندگان مبارزه ای بکنند «بدتر
از آنچه با شاه کردند»**، دارد.
رفتن به میهمانی
امثال روحانی، فشردن دست قاتلان سعید سلطانپور و پوینده و مختاری و هزاران
آزادیخواه از جوانان این سرزمین و نشستن در کنار آنها و خوش بش کردن با آنها،
ننگ آور و نفرت انگیز است. آقای دولت آبادی در حالی با قبول دعوت روحانی «اعتبار»
به کسی می دهد که همین یکی دو روز قبل از
فرمایش ایشان ماموران وزارت اطلاعات همین دولت به جشن پنجاهمین سالگرد تاسیس کانون
نویسندگان یورش برده و آن را بهم زده و وسائلی را از آنجا به یغما بردند.
با این که دست اندرکاران این رژیم پیوسته و به صراحت
گفته اند که نفس شرکت در انتخابات و پای صندوق رای رفتن مردم برایشان مهم است و در
واقع آن را بیمه بقای خودشان می دانند و از آن بهره برداری تبلیغاتی کلان در برابر
خارجی ها به عنوان حمایت مردم از رژیم می کنند، باز کسانی مثل جناب دولت آبادی، در
نمایشات انتخاباتی رژیم منحوس ولایت فقیه شرکت می کنند و حالا هم برای «احترام به
رای» خودشان که در واقع هیچ خاصیتی جز کوبیدن میخی برای تحکیم خیمه این نظام شرور
مردم ستیز آزادی کش غارتگر ندارد، به میهمانی افطار رئیس جمهور آن می روند. از این
گذشته رای دادن به کسی به عنوان رئیس جمهور، بستن پیمان «اخوّت» و وفاداری و حمایت
نامشروط و همیشگی از او که نیست. آقای دولت آبادی که هیچ راهی برای تغییر وضع
نکتبار و مصائبی که به مردم و کشور از این رژیم رسیده، جز شرکت در انتخابات و رای
دادن به این یا آن مهره کارنامه سیاه رژیم نمی بیند، و تنها قدم برداشتن در چارچوب تعیین شده از سوی رژیم
را، مجاز و درست می داند، دستکم می توانست به خاطر «احترام به رای» خودش و دادن
ارزشی به آن، بگوید که یورش به جشن پنچاهمین سالگرد تاسیس کانون نویسندگان، اقدامی
مطلقا غیر قابل قبول و خودسرانه بوده است و رئیس جمهور حقوقدان « آقای روحانی اگر
آن را محکوم نکند، به میهمانی افطار نخواهد رفت» و رایی را که به او داده را پس می
گیرد. اگر چنین کرده بود، آیا ارزش و احترام بیشتری به
رای خود و به خودش قائل نشده بود؟
--------------------------
*-
«چوبه های دار در میدانهای بزرگ» در لینک زیر
**
- سخنان خمینی در 3 خرداد 58
چهارشنبه
۹ خرداد ۱٣۹۷ - ٣۰ می ۲۰۱٨