اپوزیسیون نباید از موسوی و کروبی دنباله روی کند
ایرج شکری
اخیر شیخ کروبی و میرحسین موسوی که تا این زمان هیج فرصتی را برای ابراز وفاداری به خمینی و ستایش از او و پیروی از تعلیمات او از دست نده اند (و چندی پیش از جمله کروبی با وقاحت گفت که اگر امام بود مسآله کهریزک پیش نمی آمد) برای روز دوشنبه 25 بهمن و با هدف «حمایت از حرکت آزادیخواهانه مردم تونس و مصر علیه حکومت استبدادی در این دو کشور» از وزارت کشور رژیم، در خواست صدور مجوز راهپیمایی کرده اند. این اقدام از سوی آنان با توجه به تضاد با مقام ولی فقیه و اتهامات و اهانتهایی که هم از سوی خود رهبر و هم از سوی سگان آستان و پامنبری های رهبر دریافت کرده اند، البته با محاسبه یی صورت گرفته است. محاسبه یی که برخی «نظریه پردازان» کله گرد را«مشعوف» کرده و گمان می کنند به موسوی و کروبی خط داده اند و گمان می کنند که رهبر هم در برابر این درخواست آنان «آچمز» شده است. اما در این «اقدام به موقع و هوشیارانه» که با البته با منطق«سنگ مفت گنجنیشگ مفت» به آن مبادرت کرده اند، اگر این گمان از سوی آنان هم وجود داشته باشد که دستگاه ولایت فقیه در برابر این ابتکار «آچمز» خواهد شد، باید خیلی از مرحله پرت بوده باشند. التبه من گمان نمی کنم که آنها چنین تصوری داشته بوده باشند. اما آنها به خوبی و پیشاپیش می دانسته اند و می دانند که اجازه برگزاری راهپیمایی «به سران فتنه» که به فرمایش «مقام معظم رهبری»، «میکربیهای» بودند که در انتخابات ظاهر شدند و با انتخابات هم خنثی شدند و کسانی که پاسدار شریعتمداری مشاور رهبر و نماینده و «مالک» برگزیده رهبر برای روزنامه کیهان، آنها را «رحم اجاره یی اسرائیل» لقب داده است، داده نخواهد شد. به نظر نگارنده آنهااتفاقا قصد بهره برداری تبلیغاتی از ندادن اجازه را داشته اند که این تقاضا را کرده اند تا بعدا با اشاره به این که حکومت بن علی و مبارک حکومت های فاسد و طرفدار غرب بودند و مردم این دو کشور هم مسلمان، اجازه برگزاری راه پیمایی در حمایت از آنان، داده نشد. اشتباه محاسبه یی که در این میان از سوی بعضی «نظریه پردازان» خارجه نشین اوپوزیسیون نما یا اپوزیسیون هپروتی می تواند صورت گرفته باشد این است که توجه نکرده اند که این دستگاه جبّار جنایتکار تا کنون در مورد سرکوبی و کشتار هیجوقت دچار هیچ محظوری نبوده است. یک مثال خیلی روشن این که تا آخرین روزهای حیات منتظری هیچ گونه تغییری در روش خامنه ای نسبت به او دیده نشد و در سرکوبی و کشتار مردم هم آنان حتی تظاهرات غیر سیاسی مردم در مناطق مختلف را چه به خاطر نان و آب، چه به خاطر اعتراض مثلا به قرار دادن پیش شماره تلفن روستاها برای شهرشان، یا تغییر مسیر راهی که قرار بوده از کنار شهرشان بگذرد، به شدت درهم کوبیده اند. بنابر این «مقام معظم رهبری»، دچار هیچ محظوری در دادن دستور ممنوعیت راه پیمایی و سرکوبی در صورت انجام آن نخواهد داشت. خیلی ساده و راحت با این منطق که «این هم ادامه فتنه است». بنا بر این حمایت اپوزیسیون از این درخواست، دنباله روی از دوتن از شاگردن و ستایشگران خمینی است. نقش اپوزیسیون پیوسته باید ارتقاء سطح مبارزه مردم باشد وگرنه برای راه افتادان در خیابان به دنبال در خواست کروبی و میرحسین به بهانه حمایت از مبارزات مردم مصر و تونس، به حمایت اپوزیسیون خارج کشور نیازندارد. حمایت از خواست میرحسین و شیخ کروبی هزینه کردن بیجا و غیر لازم از اپوزیسیون برای کسانی است که بالاترین هدفشان حفظ جمهوری اسلامی و میراث خمینی است. سیاست درست اپوزیسیون در این مساله ، بی اعتنایی است. به لحاظ سیاسی و در معادله بین دو جناح یک غفلت در این درخواست دیده میشود و آن این که آنها هیچ لگدی به «استکبار» به ویژه آمریکا نزده اند که «مقام معظم رهبری» در نماز جمعه15 بهمن علت قیام مردم مصر و تونس راعلیه سران آن دو کشور، «احساس تحقيري» دانست كه در مردم «به خاطر وضعيت سرانشان و نوكري آنها نسبت به آمريكا به وجود آمد». او بن علی را عامل سیا دانست و در مورد حسنی مبارک هم گفت« اطاعت محض رژيم كنوني مصر از آمريكا و اسرائيل عامل اصلي قيام مردم »مصر بوده است. خامنه ای بار دیگر در نماز جمعه 15 بهمن به «فتنه 88» پرداخت و آن را «نتیجه تلاش عدهاي در داخل به دليل حب نفس و حب مقام» دانست و افزود« برخي افراد به دليل اين امراض خطرناك نفساني اسير اين توطئه شدند، بنده بارها گفتهام كه مدير، طراح و نقشهكش اين صحنه در بيرون مرزها بوده و هست و برخي در داخل دانسته و يا ندانسته با آنها همراهي كردند». با توجه به نکات یاد شده، به اعتقاد نگارنده خامنه ای هیج مشکل و محظوری در دادن دستور سرکوبی هر حرکتی در روز 25 بهمن نخواهد داشت و دست اندر کاران رسانه یی نظام، این در خواست و اقدام را هم به عنوان یک «فتنه» جدید خواهند کوبید. نتیجه دیگری که می تواند این در خواست در پی داشته باشد، ضرورت «حل مساله سران فتنه» برای دستگاه ولایت فقیه و فرستادن کروبی و میرحسین به جایی است که آب خنک بخورند تا بعدا سر فرصت محاکمه یی برای آنان ترتیب بدهند. از کجا معلوم که آنها هم مثل آخوند ابطحی در برابر دوربین تلویزیون قرار نگیرند. این هم به نوعی یک تحول مهم در اوضاع است که ثمره آن را در انتخابات ریاست جمهوری آینده با تحریم انتخابات می توان برداشت کرد.
اما این که این بهانه(حمایت از مبارزات مردم مصر و تونس) بتواند آن اندازه برای مردم انگیزاننده باشد که مردم سه روز بعد از قدرت نمایی ولی فقیه در 22 بهمن، با عزم رویا رویی با پلیس به صحنه بیایند، من خیلی تردید دارم. حمایت اپوزیسیون هم نمی تواند تاثیری در این ماجرا بگذارد چون مساله کلا به رابطه کروبی و موسوی با دستگاه ولایت فقیه مربوط است و مردم این را گمانم خوب می فهمند. ولی اگر احتمالا تظاهراتی و در پی آن درگیری صورت گرفت ما(اپوزیسیون) باید به مردم یاد آوری کنیم که آنها هم همان رفتاری را پیش بگیرند همان کاری بکنند که مردم تونس و مصر در نشان دادن «خشم» به رژیم دیکتاتوری کردند و کاری که مردم ایران در انقلاب سال 57 کردند. به آتش کشیدن پاسگاههای پلیس و مراکزی که مظاهر قدرت سیاسی و اختناق بود. یعنی مقر و مرکز حزب دولتی در تونس و مصر. اگر چه اکنون در جمهوری اسلامی حزب یکپارچه مربوط به قدرت حاکم که قبلا حزب جمهوری اسلامی بود وجود ندارد، اما گروهها و حزبهای وابسته و حامی دستگاه ولایت فقیه مثل حزب مؤتلفه اسلامی و جامعه اسلامی مهندسین و جامعه اسلامی اصناف و بازاریان و موسساتی نظیر روزنامه کیهان و جمهوری اسلامی وجود دارند. هیچ چیز مثل شعله های آتش نمایشگر خشم مردم و دارای توان آسیب زدن به اقتدار وحشی حاکم نیست. باید «کین توزان بر اهرمن آتش فشاند» و این آتش را در همه جا گسترد تا بتوان بساط اهریمنی فقیهان را به آتش کشید و ایران را از سلطه سیاه آنان رهاند.
لینک سرودی از چنین روزهای آن سال سرنگونی دیکتاتوری شاه برای همین روزها: برپا خیز
و این هم شعر یک سرود زیبای دیگر از چنین روزهایی از آن سال برای این روزها . سرودهایی که در رژیم ملایان جنایتکار غارتگر آزادی کش، سالهاست که ممنوع شده و شنیده نمی شود. لینکی برای شنیدن و دنلود کردن این سرود در زیر این شعر آمده است. شاعر جواد آذر معرفی شده است. این شعر در وبلاگها با اسمهای ای ایران؛ آذر ایزد نشان، و شهیدان راه وطن معرفی شده اشت
آذر ايزد نشان
اي ايران
اي آذر ، ايزد نشان
اي قله ، آتشفــــــشان
كين توزان
از تا و دل ، بر اهرمن
آتش فشان ، آتش فشان
نيرنگ بدكاران ، بيداد خونخواران
در تو هنگامه ها انگيخت
آتش و خون به هم آميــخت
كرد خاك تو را لاله پوش خون *** به دلها در آمد به جوش
شد ز بيداد اهريــــــــمني *** ناله در نـــــــاي مردم خروش
****
اي به خون خفتگان شهيد *** جان سپـــــــــــاران راه اميد
پاســــداران آزادگـــــي *** مژده بخشان صبــــــــح سپيد
اي شهيدان راه وطن ، درود ، درود ، درود بيكران
هر زمان ، زما نثار خاكتان ، به جان پاكتان
كه نامه جهان به پاس يادتان
به رنگ خون نوشت به افتخار
( خجسته نامتان ، ستوده گامتان ) 2
هر كجا ، هر زمان
http://www.4shared.com/audio/xledX4lj/Ey_Iran.html
18 بهمن 1389 – 7 فوریه 2011