ایرج شکری
ویژگی جامعه ایران در نگرش و واکنش به سقط جنین
یکشنبه گذشته 9 فروردین(29 مارس) در مادرید تظاهراتی علیه تصمیم دولت سوسیالیست اسپانیا برای آزادی سقط جنین برای دخترانه 16 ساله بدون اجازه والدین راه افتاد. مسیحیان متعصب بشدت مخالف سقط جنین هستند و حتی پاپ و بسیاری از رهبران مسیحی با استفاده از کاندوم هم مخالفند با این بهانه که این کار بی بند و باری جنسی را افزایش می دهد، مخالفتی که سلامتی و حفظ انسانها از بیماری کشنده ایدز یا (سیدا به فرانسوی) در آن جایی و ارزشی ندارد. اما برخی نیز حتی استفاده از کاندوم در رابطه زن و شوهر را جایز نمی دانند. حدود یک ماه پیش در برزیل یک دختر 9 ساله که بنا به نظر پلیس احتمالا از زمان 6 سالگی مورد تجاوز ناپدری خود قرار داشت، از او حامله شده بود و دوقلو هم حامله بود. پزشکان حاملگی را برای او به دلیل ضعف جسمی و نارسایی رحم او برای حاملگی، خطرناک تشیخص دادند و تصمیم به سقط جنین گرفته شده. کلیسا جار و جنجال بزرگی در مورد این تصمیم به راه انداخت و یک مقام روحانی مسیحی مخالف این سقط جنین می گفت هیچ قانونی بالاتر از قانون و دستور خدا نیست و این کار خلاف است. جنجال چنان بود که رئیس جمهور برزیل هم مداخله کرد و از اقدام گروه پزشکی برای سقط جنین دختر 9 ساله حامله دفاع کرد و تاکید کرد که در این زمینه کلیسا بالاتر از قانون نیست. با این حال کلیسای کاتولیک برزیل پزشکان حافظ جان دخترک مورد تجاوز واقع شده را نیز مثل مادرآن دختر و مرد مجرم را طرد کرد. کلیسا معتقد است هیچ چیز نمی تواند کفر میز بودن عمل سقط جنین را منتقی کند. بنابر بعضی گزارشات در این زمینه، یک روحانی مسیحی کلیسای برزیل معتقد بود که باید دختر بچه 9 ساله حاملگی را ادامه می داد و زمان وضع حمل مورد عمل سزارین قرار می گرفت.
در ایران در زمان شاه هم سقط جنین غیر قانونی و تنها در زمانی مجاز بود که زن حامله با خطر جانی مواجه باشد با این حال کورتازهای غیر قانونی توسط پزشکان زنان انجام می شد، این مساله احتمالا در بیشتر کشورهایی که سقط جنین در آنها غیر قانونی است وجود دارد. اکنون نیز در ایران سقط جنین مشروط به شرایطی است و در خارج از آن شرایط ممنوع است. موضوع قابل توجه در این مساله این است که در ایران در بین تودهای مردم سقط جنین آن گونه که در بین مسیحیان مؤمن گناه شمرده می شود، نیست و من گمان نمی کنم اگر قانونی برای آزادی سقط جنین در ایران تصویب شود، انجمن و جمعیتی علیه آن تظاهرات راه بیاندازد. در مورد سقط جنین، قبل از انقلاب روشهایی ابدایی هم توسط زنان بکار گرفته می شد، شاید اکنون هم به کلی کنار گذاشته نشده باشد. بعضی از این روشها خطرناک بوده گاه سبب ایجاد عفونت رحم و تحمل عواقب آن می شد. یکی از این روشها استفاه از میل کاموا بافی برای آسیب رساندن به جنین و ایجاد خونریزی بود تا یا سبب سقط جنین شود یا مجوزی باشد برای سقط جنین قانونی. قبل از انقلاب ما همسایه یی داشتیم در روبه روی خانه خود در یک واحد مسکونی دشتیم که زن و شوهر هردو نماز خوان بودند خانم یک زن شهرستانی خانه دار بود با تحصیلات دوره ابتدایی. این خانم موقع رفتن به خریدن روزانه از مغازه های محل چادر به سر می کرد. این خانواده دو بچه داشتند که یکی ده ساله بود و یکی 6 سال داشت. زن برای سومین بار به طور ناخواسته حامله شده بود. در جستجوی راهی برای خلاص شدن از این بارداری ناخواسته یکی به او گفته بود که یک کاسه حنا درست کند و سربکشد بچه اش خواهد افتاد. این خانم هم به توصیه مذکور عمل کرده بود. بعد حالش بهم خورده بود. در آن موقع شوهرش هم سرکار بود. نگران و پریشان به سراغ مادر من آمده بود و خلاصه مادرم توصیه و تاکید کره بود که حتما باید به دکتر مراجعه کند. او را به کلینک بردند و مداوای لازم انجام شد و آن مسمومیت هم خوشبختانه خطری برای جنینی که داشت ببار نیاورد و بعدا بچه سالم به دنیا آمد. منظور من از نقل این خاطره این بود که در جامعه ما در بین مردم عادی هم مساله سقط جینن چنان امر گناه آلودی شمرده نمی شود که اگر روزی آزاد شد علیه آن راه پیمایی راه بیفتد و یا جمعیتهای مبارزه با سقط جنین تشکیل شود. در آمریکا این مخالفتها گویا در مواردی تا قتل پزشکانی که به سقط جنین مبادرت کرده اند پیش رفته است. ممنوعیت سقط جنین فقط باعث صدمه و زیان به زنانی می شود که دچار بارداری ناخواسته شده اند. غم انگیز ترین و دردناکترین موارد هم به وضع زنان و دخترانی مربوط است که خارج از رابطه ازدواج بار دارشده اند. اینان که ناچارند بارداری خود را مخفی نگهدارند برای سقط جنین به هر دری میزنند و ناچارند پول کلانی هم برای آن بپردازند. بنا بر برخی برآوردها، سی درصد از کوتاژهای مخفیانه که در مواردی هم توسط افراد غیر پزشک انجام می شود با عواقبی همراه است که گاه سبب مرگ زنان و دختر مورد عمل قرار گرفته می شود و یا گاه نوعی عفونت رحم را سبب می شود که برداشتن رحم اجتناب ناپذیر می شود و نتیجه آن هم معلوم است که نازایی دایمی است.
حدود یکسال پیش در خبری در تلویزیون دیدم که در فرانسه قرصهایی برای سقط جنین هست که التبه در اختیار پرشکان زنان قرار می گیرد. مراجعه کننده خواستار سقط جنین یک قرص را در مطب دکتر می خورد و قرص دوم را دکتر به او می دهد تا 24 ساعت بعد، آن را در خانه بخورد. 48 ساعت بعد از خوردن قرص، جنین سقط می شود و عوارضی بعدی هم ندارد. البته این قرص در ابتدای حاملگی مورد استفاده قرار می گیرد. نمیدانم چنین قرصهایی در ایران در اخیتار پزشکان هست یا نه. به هرحال به نظر می رسد که کم دردسر ترین و کم خطر ترین راه حل برای خلاصی از بارداری ناخواسته باشد و راه حلی است در خدمت زنان.
13 فروردین 1388 – 2 مارس 2009